پنجمین نامه محمد نوریزاد با این نکته آغاز میشود که خشونت حکومت در قبال مخالفان ناشی از شکستهای پیدرپی در صحنه بینالمللی و ناتوانی از عمل به وعدههایی است که در این سی سال به مردم داده شده است.
وی در نامه خطاب به رهبر جمهوری اسلامی مینویسد: «قبول میفرمایید که ما وشما، در این آزمون سیساله، کارنامه درخشانی از عمل به وعدههای اسلامی انقلاب نیاراستهایم. اگر که با خود صادق باشیم، صدای شکستن استخوانهای اقتدارمان را خواهیم شنید. متاسفانه آسیب و جراحتی که ما به اسلام و به گرایش دینی مردم وارد آوردهایم، فراتر از آسیب و جراحت همه طول تاریخ است.»
انتقاد از مراجع تقلید
آقای نوریزاد در ادامه این نامه به بخشی از مشکلات و سختیهایی که جامعه با آن روبروست اشاره میکند و با انتقاد از عملکرد روحانیون و مراجع تقلید مینویسد: «ای کاش مراجع تقلید ما و روحانیان ما میدانستند که محدوده آگاهی و دانش آنان، محدود به علومی است که ارتباط چندانی با حساسیتهای کشوری و جهانی ندارد و میدانستند که جامعه، مردم، تاریخ، و سنتهای الهی، برای خود مختصات و قواعدی دارند و ورود ناآگاهانه به هر یک از این حوزهها، و دخالت ناشیانه در سیر عالمانه آنها، جامعه را به آشفتگی حتمی فرو میبرد.»
این روزنامهنگار زندانی در ادامه نامه خود با طرح این پرسش که «آیا اسلامی که ازاو دم میزدید، همین است که در چارچوب در خانۀ جوانان بی کار و معتاد و تنفروش و سرگشته وفرومرده وپژمرده و معلق ما ذبح میشود؟» ادامه میدهد: «اگر سران فتنه نبودند، ما و شما باید هر روزه به مردم خود پاسخ میگفتیم که چرا سپاه، در روز روشن، سهام مخابرات را بالا کشید؟ وچرا سپاه ونیروی انتظامی، با واردات میلیاردها کالای قاچاق، همچنان سلحشور وغیور ومردمیاند؟»
محمد نوری زاد با اشاره به «ورشکستگیهای داخلی و تحقیرهای جهانی» حکومت ایران به انتقاد از قوای سه گانه میپردازد: «این سه یار دبستانی را ظاهراً جز رکود و رخوت و رفاقت، رویکردی نیست».
انتقاد از ورود نظامیان به فعالیتهای اقتصادی
این زندانی سیاسی در بخش دیگری از نامه خود به رهبر ایران معتقد است، «راز شکست اسلام اختراعی ما، در همین خصلتهای گزینشگری وخاصهپروری ونخبهگریزی و فریبکاری وعوامپروری است واختلاط غلیظ حق وباطل.»
آقای نوریزاد همچنین از ورود نظامیان به فعالیتهای اقتصادی انتقاد میکند و از رهبر ایران به عنوان فرمانده کلقوا میپرسد: «تا چه حد به رفتار سپاهیان و نظامیان خود، در ورود به مواضع اقتصادی ودر قامت رانتخوارانی چون آقای صادق محصولی، و در واردات میلیاردها کالای قاچاق از مبادی گمرکی واسکلههای رسمی وغیررسمی اِشراف دارید؟ والبته اجازه میدهید که در تقبیح رفتار ناشایست سپاهیان ونظامیان، مسئولیت حضرتعالی را نیز در مقام فرماندهی یادآور شویم؟»
«فتنه را در اطراف خود بیابید»
این منتقد زندانی در بخش پایانی نامه خود به رهبر جمهوری اسلامی از کسانی خبر میدهد که دور از چشم وی، به خلق حادثه میاندیشند. «فتنهای» که به باور نوریزاد «چه بسا خونین نیز باشد». وی تصریح میکند: «مراقب فتنهها باشید. فتنههایی که بانیان آن، فراتر از سران فتنه، در اطراف شما آرایش یافتهاند و ادعای دوستی غلیظ میکنند. فتنه را در تحرک قدرتی بکاوید که در سایه است. قدرتی که هرگز مطیع شما نیست و برای خود قرار و مداری دارد. قدرتی که یک جا از حنجرهی رییس جمهور نامتعادل ما بیرون میخزد، ودر جای دیگر از امضای نمایندگان مجلس ما جاری میشود، و برای گشودن موانع پیش رو، به قاضیان مرعوب دستگاه قضا تحکم میکند.»
نوریزاد نامه را با این جملات به پایان میبرد: «سران واقعی فتنه، سران قدرتهای در سایهاند. سرانی که میلیارد میلیارد پول بیزبان مردم را جابجا میکنند، وبه پروندهی مفتوحهی میلیاردها پول گمشده، پوزخند میزنند ... قدرتهای در سایه، به مردم احتیاج ندارند، اما کدام رهبر است که بدون مردم، همچنان رهبر باشد و رهبری کند؟!»