بدون یک تحول فکری عمیق در جامعه ایران هیچ تغییر مثبتی رخ نخواهد داد


۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه

خطر نزدیک جنگی دوباره علیه ایران

سند فوق سری احمدی نژاد و تشدید رجزخوانی ها








امیرضا پرحلم


مدتی ست که رجز خوانی های جنگی تشدید شده و تقریبا روزی نیست که یک فرمانده سپاهی یا یک مقام سیاسی از خط و نشان های جنگی حرفی نزند. دامنه این اظهارات به حدی گسترده شده که برخی حتی از حسن نصرالله و لبنان در صورت حمله به ایران هزینه کرده اند و تلویحا وعده آشوبی فراگیر در منطقه را داده اند.

این در حالی است که امریکائی ها کیلومترها آن طرف تر از ایران یعنی در نزدیکی ژاپن در حال انجام مانور مشترک دریائی با کره جنوبی هستند و کره شمالی با وجودی که شدیدا تهدید کرده بود که در صورت آغاز مانور حمله هسته ای را آغاز خواهد کرد تا کنون دست به اقدامی نزده است.

بر هم خوردن صحنه معادلات جهانی و چرخش تدریجی روسیه از گرایش به ایران به همراهی با غرب نیز می تواند پیام خاصی به همراه داشته باشد.

فاصله گرفتن روسیه از ایران پس از دیدار هیلاری کلینتون و لاوروف در مسکو آغاز شد و مشخص نیست که امریکائی ها چه چیزی به روسها گفتند که آنها به این سرعت تغییر مسیر داده اند.

البته به ظاهر به نظر می رسد محمود احمدی نژاد به صورت جسته و گریخته اطلاعاتی در این باره بدست آورده است.

سندی که در دستان احمدی نژاد است !

رئیس دولت جمهوری اسلامی در اختتامیه جشنواره ملی جوان ایرانی متحد سابق خود یعنی روسیه را مورد حمله لفظی قرار می دهد و صحبت از یک سناریو و سند سری می کند.

بر خلاف همیشه به نظر می رسد که احمدی نژاد این بار با بهره گیری از ترفند بلوف و بزرگ نمائی حرف نمی زند بلکه وی از احساس خطری صحبت می کند که آن را لمس می کند.

وی می گوید: سناریوی جدیدی از سوی روسیه و به کارگردانی غرب و امریکا تهیه و قرار است اجراء شود. احمدی نژاد می گوید: نشسته اند و با برخی هماهنگی ها در داخل شیطنتی را طراحی کرده اند
كه فضاي سنگيني را عليه ما در دنيا ايجاد كنند .

با این حال از آنجا که وی نمی تواند حتی در چند کلام ساده ، صادقانه به تجزیه و تحلیل مسائل بپردازد، با یک آدرس اشتباهی سعی می کند تهدید نظامی را متوجه دوستان جمهوری اسلامی بداند . وی می گوید: قصد دارند ‌فشار بياورند، فشار را به اوج برساند و در اوج اين فشارها به يكي دو كشور خاورميانه كه دوست ما هستند با كمك صهيونيست‌ها حمله نظامي بكنند تا به خيال خودشان يك توقف و ضعفي را در اراده ملت ايران ايجاد كنند.

او معتقد است اين سناريويي است كه رييس‌جمهور روسيه در جمع سفراي اين كشور كليد زد كه گفت ايران تا دو سال ديگر به بمب اتم دست پيدا مي‌كند ، اما نمی گوید که چرا باید دو کشور دوست ایران تاوان رفتار های وی را پس بدهند.

وقتی هدف سند لو می رود !

با این حال در ادامه اظهارات وی مشخص می شود که هدف جنگ احتمالی ایران است و بی شک اگر سناریوئی طراحی شده باشد برای جمهوری اسلامی است و نه دیگران . احمدی نژاد می گوید: حرفي كه رييس‌جمهور روسيه زد آگهي نمايشنامه تبليغاتي كه آمريكا مي‌خواهد عليه ايران را اجرا كند كليد زد. اين نمايشنامه به نويسندگي و كارگرداني آمريكا است، ولي برخي در اين نمايشنامه عليه منافع خود بازي مي‌كنند آنها در واقع سناريوي جنگ پيچيده‌اي را طراحي كرده‌اند تا عليه ما اجرا كنند.

در کنار همه این موارد خبرگزاری نیمه دولتی مهر شنبه گذشته از هشدار یک کارشناس به احمدی نژاد در خصوص احتمال حمله به دو کشور خاورمیانه خبر داد.

وی از سند فوق سری حرف زد که احمدی نژاد مدعی شده در اختیار دارد و خطاب به رئیس دولت خواستار روشن شدن جزئیات این سند شد.

جزئیات جلسه خصوصی 150 دقیقه ای

کمی آن طرف تر یعنی در لبنان نیز تحرکاتی به جریان می افتد. شجونی، به نقل از حسن نصرالله تهدیدات جنگی را بیان می کند که تا حدی عجیب و سوال بر انگیز است.

حجت‌الاسلام جعفر شجوني از جلسه‌اي خصوصي150 دقيقه‌اي خود باحسن نصرا.. خبر می دهد و به نقل از وی می گوید: بعید است که اسرائیل جرات داشته باشد به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند و اگر قرار باشد چنین حمله ای انجام شود ايران و لبنان را انتخاب خواهد كرد اما ما اعلام مي‌كنيم كه هرگونه كنشي از سوي رژيم صهيونيستي عليه ايران قطعا با واكنش سريع حزب‌الله لبنان همراه خواهد بود چرا كه حزب‌ا... لبنان خود را سرباز آيت‌الله خامنه‌اي مي‌داند و در اين راه هيچگونه جسارتي از رژيم صهيونيستي نخواهد پذيرفت.

وي به نقل از دبیر کل حزب الله لبنان گفت اولين تجاوز رژيم صهيونيستي را آخرين تجاوز آنها رقم خواهيم زد و ما به اين گفته خود اطمينان داريم و با قاطعيت مي‌گوييم كه توان نابودي اسراييل را داريم.

قطعنامه 1553 کنگره امریکا

فرسنگها آن سو تر از لبنان یعنی در واشنگتن و مقر کنگره ایالات متحده ، 40 عضو مجلس نمایندگان این کشور یعنی قریبا یک سوم فراکسیون جمهوریخواهان قطعنامه ای را مطرح کرده اند که چراغ سبز حمله به ایران را به اسرائیل نشان می دهد. قطعنامه شماره ۱۵۵۳ بیانگر پشتیبانی راسخ ایالات متحده از اسرائیل در اتخاذ "هر روشی که لازم باشد" در راستای "نابود ساختن خطر اتمی" ایران به آن دست بزند، می باشد.

لوئی گومرت، یکی از نمایندگان ایالت جنوبی تگزاس پیش نویس این قطعنامه را تهیه کرده است و تا روز جمعه (یکم مرداد) ۴۶ عضو مجلس نمایندگان آن را امضا کرده اند. حزب دموکرات که در حال حاضر کنترل دو رکن کنگره - مجالس نمایندگان و سنا - را در دست دارد هنوز واکنشی به این قطعنامه نشان نداده است. بر اساس این پیش نویس، اگر هیچ راه صلح آمیزی "در طی مدت زمانی قابل قبول" برای مقابله با خطر "فوری" ایران علیه موجودیت اسرائیل پیدا نشود، اسرائیل می تواند از هر وسیله ای حتی نیروی نظامی علیه ایران استفاده کند. در این پیش نویس به موارد متعدد "تهدیدهای" لفظی ایران علیه اسرائیل با ذکر نقل قول و زمان آن اشاره شده است .

فرماندهان سپاه : منتظرتان هستیم !

در این بین فرماندهان نظامی ایران نیز به رجز خوانی ها ادامه می دهند و از کشتار بزرگ مهاجمان خبر می دهند.

سردار رحیم صفوی دستیارآقای خامنه ای در مسائل نظامی تهدید کرد چنانچه آمريكا به جنگ زميني با ايران روي آورد بسيجيان ما در ابتداي مرزها وي را تكه‌پاره مي‌كنند.

وی گفت آنها می توانند شروع کننده باشند اما پایان جنگ دست آنها نیست و در صورتی که آنها به ما حمله کنند مشکلات زیادی برایشان ایجاد خواهیم کرد.

رحیم صفوی گفت: هر کس به ما حمله کند تا آن سوی مرزها رهایش نمی کنیم .

سردار جعفری فرمانده سپاه نیز می گوید: آمریکا همه چیز را برای حمله به ایران آماده کرده و زیرساخت‌هایش را تهیه کرده ولی جرأت حمله را ندارد زیرا می‌داند شکست می‌خورد.

وی که اکنون دغدغه اصلیش آماده سازی مقدمات جنگ نرم است می گوید: تقسیم مأموریت‌ها بین بخش‌های مختلف سپاه که اخیرا صورت گرفته باعث می‌شود آمادگی‌ها بیشتر شود.

دریادار مرتضی صفاری فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه و فرمانده فعلی دانشگاه افسری می گوید: صد ناو و شناور خارجی به عنوان لقمه های آماده در خلیج فارس در دسترس ماهستند و منتظر فرمان ولی فقیه برای انهدام آنها هستیم.

وی افزود: برای هر ناو خارجی صد شناور جنگی برای حمله به آن در نظر گرفته ایم.

این کارشناس نظامی سپاه می گوید: در حقیقت باید این طور حساب کرد که هر ناو بزرگ آمریکایی نیروی انسانی فراوانی در خود جای داده و اگر چند فروند از این ناوها را غرق کنیم تعداد زیادی امریکائی نیز با آن دفن خواهند شد.

سردار جزایری معاون فرهنگی وتبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح نیز تهدید کرد اگر امریکا دوست دارد شکست سومی را هم برای بار دیگر تجربه نماید، تصمیم با خودش است.

وی گفت در آینده ای نزدیک تحولات شگرفی در عراق و افغانستان بوقوع خواهد پیوست اما منظور خود را از این امر اعلام نکرد.

افکار عمومی جهان در حال آماده شدن

نکته مهم در این میان ، تقلای رسانه ای برای حمله است.

بعد از انتشار نظر سنجی موسسه تحقیقاتی پیو در امریکا که بر اساس آن 66 درصد امریکائی ها، 59 درصد فرانسوی ها، 71 درصد نیجریه ای ها ، 51 درصد آلمانی ها، 50 درصد اسپانیائی ها ، 48 درصد انگلیسی ها، 44 درصد لبنانی ها و 29 درصد ترکیه ای ها با اقدام نظامی علیه برنامه هسته ای ایران موافقت کردند ، روزنامه ها و آژانس های خبری مهم جهان نیز آماده سازی افکار عمومی جهان را آغاز کردند.
تعجب بر انگیز تر از همه مانور بی وقفه منابع خبری روس بر روی این موضوع بود.

آندره رزچیکوف" در روزنامه روسی "وزگلاد" می نویسد: آمریکا احتمالا خود را برای حمله به ایران آماده می کند.

یک کارشناس روس به نام ین دیویس از مرکز تحقیقاتی مستقل هم در ریا نووستی نوشت انتقال بمب های قوی به جزیره دیه گو گارسیا حقیقتا نشانه تدارک آمریکا برای عملیات نظامی غیر زمینی علیه ایران است.

لئونید ایواشوف" رییس آکادمی مسائل ژئوپلیتیکی روسیه نیز می گوید: حمله به ایران با سلاحهای متعارف در دستور کارامریکا و اسرائیل قرار دارد . وی می افزاید: ایران عملا در حلقه محاصره قرار گرفته است، در خلیج فارس یگان توانمندی از نیروی دریایی آمریکا مستقر شده است، در افغانستان ائتلاف نظامی آمریکا و ناتو حضور دارند و پایگاه های نظامی آمریکا در ترکیه، عراق و کویت نیز فعال هستند.

روزنامه اسکاتلندی ساندی هرالد اسکاتلند هم نوشته آمریکا آماده سازی برای جنگ احتمالی با ایران را آغاز کرده است.

بر اساس گزارش این روزنامه باراک اوباما" رئیس جمهور آمریکا با یک کمپانی در فلوریدا قرارداد بسته است که انواع مختلف تسلیحات را به پایگاه نظامی واقع در جزیره دیگو - گارسیا در اقیانوس هند منتقل کند. در حال حاضر پایگاه نظامی آمریکا، پایگاهی استراتژیک و پایگاه اصلی برای نیروهای واکنش سریع است.

فیدل کاسترو رهبر کوبا نیز در مقاله ای از سلسله مقالات تحت عنوان"تفکرات" که در یک سایت روسی منتشر شده نوشته که درباره حمله به ایران تصمیم گیری شده و خطر جنگ که می تواند به جنگ هسته ای منجر شود. وی که 9 مقاله در باره ایران نوشته در نهمین مقاله خود آورده است : اخباری که هر روز از ایران می رسند حاکی از آن هستند که ایرانی ها حتی یک میلی متر از مواضع اعلام شده خود عقب نشینی نمی کنند و خطر حتمی جنگ که آخرین جنگ در تاریخ معاصر خواهد شد، هر روز شدید تر می شود.

در انگلستان نیز شنبه گذشته تی شرت هایی با مضمون ایران هسته ای را بمباران کنید توزیع شد که بر روی آن تصاویر احمدی نژاد و ابر ناشی از انفجار هسته ای نقش بسته بود.

جو کلاین هم در نشریه تایم نوشته که طرح حمله به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی، بار دیگر در دستور کار واشنگتن قرار گرفته است.

وی که به نوشته زوددویچه تسایتونگ ، شبکه ارتباطی قدرتمندی در پنتاگون دارد، معتقد است در حلقه‌های قدرت واشنگتن، دوباره با جدیت از طرح حمله به تاسیسات اتمی ایران سخن گفته ‌می‌شود و در واشنگتن به شدت شایع شده که هلیکوپترهای نظامی اسرائيل تجهیزات زیادی را به پایگاه "توبروز" در صحرای جنوبی این کشور انتقال داده‌اند. آمریکائی‌ها نیز پایگاه‌های خود در آسیای مرکزی را برای حمله آماده کرده‌اند .
وی ابراز اطمینان کرده که حتی سفیر امارات متحده عربی در واشنگتن نیز گفته کشورش طرفدار حمله نظامی آمریکا به ایران است.

وی قبلا گفته بود امارات متحده عربی کشوری است که بیشترین تهدید را از جانب ایران احساس می کند و خواب و خوراک مردم امارات با تهدیدات ایران عجین شده است و علاوه بر این، همه طرح های نظامی امارات و تجهیزات نظامی این کشور برای مقابله با تهدید ایران فراهم شده و هیچ کشوری در منطقه به جز ایران، مردم امارات را تهدید نمی کند.

به دنبال این اظهارات اخباری مبنی بر حمایت عربستان سعودی از حمله به ایران و قرار دادن آسمان این کشور برای حمله منتشر شد. قبلا علی لاریجانی رئیس مجلس ایران به عربها هشدار داده بود که کشورشان را پایگاه حمله غربی ها به ایران نکنند. وی همچنین گفته بود که در صورت آغاز نبرد موشکهای ایرانی خاک اسرائیل را به آتش خواهند کشید.



لینکهای مرتبط :
رفتارشناسی صدام در سه ماه منتهی به حمله آمریکا
http://downunderr.blogspot.com/2010/07/httppassionofanna.html

آمادگي ايران براي آغاز مذاكرات بدون شرط درباره سوخت رآكتور تهران

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8905041191
علیرضا کورش
تفاوت دیدار هنرمندهای یک کشور با رهبری

در دو کشور متفاوت با نظام دموکراتیک و نظام دیکتاتوری



به چهره ها دقت کنید

























تف تو روح کثیفت دیکتاتور























علیخانی: آرزو می‌کنم احمدی‌نژاد یک وقت آرزوی بزرگتری مثل جنگ را نداشته باشد

چکیده : به دنبال هر آرزویی که انسان دارد طبعا برای تحقق آن تلاش می‌کند؛ چرا طوری سخت می‌گوئید که عده‌ای تصور کنند که بعضی از مسئولین به جای دیپلماسی فعال در جهت جلوگیری از تصویب قطعنامه‌ها، خدایی ناکرده خود تمایل به تحریم‌ها داشته باشند؟ پس چرا گاهی دیگران را متهم می‌کنید که چراغ سبز می‌دهند تا تحریم بکنند؟


حجت الاسلام و المسلمین قدرت الله علیخانی در سایت پارلمان نیوز نوشت: در خبرها شنیدم و خواندیم که آقای احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور محترم گفته است که آرزوی من این است که بنزین تحریم شود؛ باور کردنی نیست کسی در این مسئولیت که سوگند یاد کرده است از منافع ملت ایران پاسداری و حفاظت کند چرا به جای آروزی تحریم بنزین برای رفاه بیشتر مردم و رفع گرفتاری‌های ایران آرزویی ندارد، چرا برای توسعه ایران آرزو نمی‌کند؟

به دنبال هر آرزویی که انسان دارد طبعا برای تحقق آن تلاش می‌کند؛ چرا طوری سخت می‌گوئید که عده‌ای تصور کنند که بعضی از مسئولین به جای دیپلماسی فعال در جهت جلوگیری از تصویب قطعنامه‌ها، خدایی ناکرده خود تمایل به تحریم‌ها داشته باشند؟ پس چرا گاهی دیگران را متهم می‌کنید که چراغ سبز می‌دهند تا تحریم بکنند؟

من به عنوان یک شهروند دلسوز ایران و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، آرزو می‌کنم که آقای احمدی‌نژاد یک وقت آرزوی بزرگتری مثل جنگ را نداشته باشد.

دفتر آیت الله خامنه ای از فتوای التزام به ولایت فقیه دفاع کرد

www.bbc.co.uk/persian




آبت الله خامنه ای

اظهار نظر آیت الله خامنه در توصیف ولی فقیه به عنوان شعبه ای از ولایت پیامبر اسلام و امامان شیعه انتقاداتی را در پی داشته است

دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای از دیدگاه وی در مورد التزام به ولایت فقیه دفاع کرده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، با صدور بیانیه ای با عنوان "شفاف سازی تشخیص التزام به ولایت فقیه" به آنچه که "جنجال رسانه های ضد انقلاب" درباره فتوای اخیر وی در مورد الزام جامعه به اطاعت از "دستورات حکومتی ولی امر مسلمین" پاسخ داده است.

هفته گذشته، همین پایگاه در بخش استفتائات و زیر عنوان احکام تقلید، متن سئوالاتی در مورد التزام به ولایت فقیه و پاسخ فقهی آیت الله خامنه ای به این سئوالات را منتشر کرد که در آن دامنه اختیارات ولی فقیه یا "ولی امر مسلمین" و لزوم اطاعت همگان از دستورات حکومتی او واجب دانسته شده بود.

بشنوید

پاسخ رهبر جمهوری اسلامی به طور گسترده در رسانه های داخل و خارج از کشور منعکس شد و برخی از رسانه ها آن را به عنوان نظر آیت الله خامنه ای درباره اختیارات نامحدود خود در عرصه حکومتی و نفی اراده و خواست مردم در تاثیر گذاری بر سرنوشت خود مورد انتقاد قرار دادند در حالیکه رسانه های طرفدار حکومت، خودداری وی از لازم دانستن اعتقاد قلبی به اصل ولایت فقیه را به عنوان شرط التزام به این اصل مورد تاکید قرار دادند.

سایت دفتر نشر و حفظ آثار آیت الله خامنه ای در پاسخ خود آنچه را که "عکس العمل و تحرک رسانه ای زیادی از سوی رسانه های ضد انقلاب در فضای مجازی" خوانده مورد انتقاد قرار داده و این رسانه ها را متهم کرده است که سعی داشتند "در سه حوزه، فعالیت تخریبی خودشان را آرایش دهند."

به نوشته این سایت، این سه حوزه عبارت بوده اند از توصیف این فتوا به عنوان بدعتی در احکام صادره از سوی مرجعیت شیعه، تمرکز بر تخریت اصل 109 قانون اساسی (شامل ویژگی های رهبری جمهوری اسلامی)، و سرانجام، تاکید بر بخشی از متن فتوا که ولایت فقیه را، که آیت الله خامنه ای تصدی آن را برعهده دارد، به عنوان "شعبه ای از ولایت ائمه اطهار که همان ولایت رسول الله است" تعریف کرده بود.

دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای در این پاسخ توجه گسترده رسانه های مجازی به این فتوا را غیرعادی دانسته و پرسیده است که "چه پیامی در این استفتا وجود داشت که این گروه را نگران کرد؟ چه نتایجی در انتشار این مطلب بود که رسانه های غیرخودی این چنین با این مطلب برخورد کردند؟"

احمدی نژاد و خامنه ای

طرفداران دولت گردن نهادن بر نظر آیت الله خامنه ای در تایید احمدی نژاد را واجب دانسته اند

در حالیکه منتقدان فتوای آیت الله خامنه ای، با نشر مطالب و حتی درج کاریکاتورهایی، نظر او در مرتبط کردن ولایت فقیه به ولایت پیغمبر اسلام و امامان شیعه و قرار دادن ولی فقیه فراتر از اراده مردم و قوانین موضوعه را مورد انتقاد قرار دادند، در بیانیه دفتر حفظ و نشر، محتوای این فتوا به عنوان اقدامی برای ایجاد وحدت در میان مردم ایران توصیف شده است.

در این بیانیه آمده است که آیت الله خامنه ای در "شهریور داغ 88" در نماز جمعه ماه رمضان، "سخن از استراتژی جذب حداکثری و دفع حداقلی نظام به میان آوردند و بعد این بیان، بارها از سوی ایشان مطرح شد."

دفتر حفظ و نشر گفته است که "پاسخی که در این استفتا آمده است شعاع دایره خودی ها را بلندتر و کشیده تر می کند" و افزوده است که این فتوا "در واقع تعیین ضابطه ای برای احراز التزام به ولایت فقیه بود که پیش از این در این حد از شفافیت مطرح نشده بود."

به گفته نویسندگان این بیانیه، آیت الله خامنه ای در پاسخ خود به این استفتا مشخص کرده است که "میان نظرات و دیدگاه های ولی فقیه که طبعا عرصه های گوناگون و مختلفی را شامل می شود، تنها آنچه که در قالب دستورات حکومتی صادر می شود، التزام به ولایت فقیه تلقی می شود."

مواضع آیت الله خامنه ای

این بیانیه کسانی را که "دشمن" می خواند متهم می کند که "به خیال خود می خواهد با هو و جنجال رسانه ای،کاری کند که حرف ها شنیده نشود و یا ناقص و تحریف شده به گوش مردم برسد."

هفته گذشته انتشار سئوالاتی در مورد شرایط التزام به ولایت فقیه در سایت حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای و پاسخ وی به این سئوالات به طور گسترده در رسانه های مجازی داخلی و خارجی انتشار یافت در حالیکه مواضع رهبر جمهوری اسلامی به خصوص پس از انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری موضوع اظهار نظرهای متعددی بوده است.

تصمیمات و اختیارات ولی فقیه در مواردی که مربوط به مصالح عمومی اسلام و مسلمین است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد مردم مقدم و حاکم است

آیت الله علی خامنه ای

در خرداد ماه سال گذشته، ساعاتی پس از اعلام نتیجه اولیه رای گیری، آیت الله خامنه ای با تبریک به محمود احمدی نژاد، که براساس نتایج اعلام شده وزارت کشور با کسب اکثریت آرا به پیروزی دست یافته بود، عملا این نتایج را قبل از طی مراحل قانونی متداول مورد تایید قرار داد.

پس از برگزاری تظاهرات اعتراضی علیه آنچه که تقلب در این انتخابات خوانده می شد، رهبر جمهوری اسلامی در خطبه های نماز جمعه، از همگان خواست تا نتیجه اعلام شده آرا را بپذیرند و ضمن اعلام حمایت از محمود احمدی نژاد و تاکید بر همسویی دیدگاه خود با نظرات رئیس جمهوری، معترضان به نتیجه انتخابات را به شدت عمل تهدید کرد که خشونت کم سابقه نیروهای حکومت علیه معترضان را به دنبال آورد.

این موضعگیری آیت الله خامنه ای باعث شد تا برخی از مخالفان دولت و منتقدان حکومت، وی را به نادیده گرفتن حقوق مردم به نحوی که در قانون اساسی مشخص شده و جایگزین ساختن خود به جای قوانین، و در نتیجه، "خودکامگی" متهم کنند و اقداماتی مانند رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی از سوی شورای نگهبان انتصابی از سوی رهبر، نحوه عملکرد نهادهای تحت اختیار رهبری و تقلیل موقعیت مجلس خبرگان به نهادی انفعالی برای تایید، به جای نظارت و نقد اقدامات ولایت فقیه و حتی نهادهای مرتبط با رهبری را به عنوان نمونه ذکر کنند.

از جمله، اخیرا مهدی کروبی، رهبر حزب اعتماد ملی و از نامزدهای انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، در بیانیه ای گفت که اختیارات و دامنه ولایت فقیه آنقدر توسعه داده شد که بعید می دانم در مواردی، این مقدار اختیار از سوی خداوند به پیامبران و ائمه معصومین نیز داده شده باشد و حتی گمان نمی کنم که خدا چنین حقی برای چنین برخوردی با بندگان را برای خودش در نظر گرفته باشد.

در همانحال، برخی از طرفداران دولت که خود را تابع محض ولایت فقیه می دانند گفته اند که هر تصمیمی که آیت الله خامنه ای بر اساس مصلحت بینی خود اتخاذ کند باید به طور کامل اطاعت شود و معترضان به نتیجه انتخابات را به دلیل نادیده گرفتن خواست ولی فقیه در تایید محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری، مقصر و مستوجب مجازات دانسته اند.

آیت الله خامنه ای در پاسخ به سئوالات مربوط به احراز التزام به ولایت فقیه، اعتقاد به اصل ولایت فقیه را "حکم شرعی تعبدی" می نامد که "مورد تایید عقل نیز می باشد" و در این مورد که شخص برای اثبات التزام خود به ولایت فقیه چگونه باید عمل کند گفته است "همین که از دستورات حکومتی ولی امر مسلمین اطاعت کند، نشانگر التزام کامل به آن است."

دامنه اختیارات ولی فقیه

رهبر جمهوری اسلامی در این مورد که "آیا رسانه های گروهی در نظام حکومت اسلامی باید تحت نظارت ولی فقیه یا حوزه های علمیه و یا نهاد دیگری باشند" گفته است "اداره رسانه های گروهی باید تحت امر و اشراف ولی امر مسلمین باشد."

وی اطاعت همگان از اوامر ولی فقیه را الزامی دانسته و گفته است که براساس مذهب شیعه، "همه مسلمانان باید از اوامر ولائی ولی فقیه اطاعت نموده و تسلیم امر و نهی او باشند و این حکم شامل فقهای عظام هم می شود چه رسد به مقلدین آنان. به نظر ما، التزام به ولایت فقیه قابل تفکیک از التزام به اسلام و ولایت ائمه معصومین نیست."

آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از پاسخ های خود، ولایت مطلقه فقیه را به عنوان حاکم مسلمانان برای اداره امور جامعه اسلامی لازم شمرده و گفته است که "حاکم مسلمانان پس از اینکه وظیفه خطیر رهبری را طبق موازین شرعی بر عهده گرفت، باید در هر مورد که لازم بداند تصمیمات مقتضی براساس فقه اسلامی اتخاذ کند و دستورات لازم را صادر نماید.

تظاهرات اعتراضی تهران

برخی منتقدان آیت الله خامنه ای او را مسئول حوادث بعد از انتخابات معرفی کرده اند

به گفنه رهبر جمهوری اسلامی "تصمیمات و اختیارات ولی فقیه در مواردی که مربوط به مصالح عمومی اسلام و مسلمین است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد مردم مقدم و حاکم است."

آیت الله خامنه ای گفته است که اگر ولی فقیه از راه های قانونی شناخته و به مقام ولایت رسیده باشد "اطاعت از دستورات حکومتی ولی امر مسلمین بر هر مکلفی ولو اینکه فقیه باشد واجب است و برای هیچکس جایز نیست که با متصدی امور ولایت به این بهانه که خودش شایسته تر است مخالفت کند."

وی در عین حال، اعتقاد قلبی به ولایت فقیه را، در صورتیکه مانع از گردن نهادن بر دستورات ولی فقیه شود، برای التزام به ولایت فقیه لازم ندانسته و گفته است "ولایت فقیه از شئون ولایت و امامت و از اصول مذهب می باشد با این تفاوت که احکام مربوط به ولایت فقیه مانند سایر احکام فقهی از ادله شرعی استنباط می شوند و کسی که به نظر خود براساس استدلال و برهان به عدم پذیرش ولایت فقیه رسیده باشد، معذور است."

آیت الله خامنه ای با تاکید بر اینکه در مفاهیم اسلامی "چیزی به عنوان ولایت اداری وجود ندارد" گفته است که مخالفت با اوامر اداری که بر اساس ضوابط و مقررات قانونی اداری صادر شده باشد و همچنین دستوراتی که نمایندگان ولی فقیه در حوزه اختیارات واگذار شده به آنان اتخاذ می کنند "جایز نیست."

همزمان، دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای مطالبی به قلم آیت الله عبدالله جوادی آملی در مورد ولایت فقیه و یادداشتی به قلم محسن غرویان در تعریف حکم حکومتی و شرایط آن در سایت خود قرار داده است.

آقای غرویان در تعریف حکم حکومتی نوشته است که "آن حکم و دستوری است که حاکم و ولی فقیه براساس آنچه که مصلحت و شرایط جامعه اسلامی و مسلمین اقتضا می کند آن را صادر کند" و با تکرار فتاوی آیت الله خامنه در تفکیک بین حکم حکومتی و نظر فقهی، می افزاید که از روی قرائن "ما تشخیص می دهیم که چه حکمی دستور حکومتی است که باید اجرا شود و کدامیک نظری است در کنار نظرات دیگر."

در جمهوری اسلامی، التزام به ولایت فقیه شرط استخدام در بسیاری از نهادهای دولتی و آموزشی است و برخی منتقدان گفته اند که گاه توسل به این شرط به وسیله ای برای تبعیض در استخدام و مانعی در شایسته سالاری در جذب نیروی انسانی کارآمد مبدل می شود.

زهرا رهنورد:

«حکومت ایران، زنان را تهدید می‌داند»

zamaaneh.com

زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی امروز در دیدار با فعالان سیاسی کرج گفته که بخشی از حاکمیت ایران، زنان را برای خود «تهدید جدی» تلقی می‌کند.

به گزارش تارنمای کلمه، رهنورد افزوده که حاکمیت، زنان را در «خیابان‌ها، زندان‌ها و رسانه‌هایش» مورد تعرض قرار می‌دهد.


٣٠ خرداد سال گذشته و در جریان اعتراضات پس از انتخابات بحث‌برانگیز ریاست‌جمهوری ایران، صحنه جان دادن یک زن ایرانی در سراسر جهان منتشر شد.

صحنه کشته‌شدن ندا آقاسلطان او را به سمبل اعتراضات ایرانیان تبدیل کرد.

علاوه بر او زنان و دختران دیگری نیز در جریان اعتراضات خیابانی به ضرب گلوله کشته شدند و ده‌ها نفر دیگر نیز بازداشت شدند.

در ایران همچنین زنان نسبت به مردان از حقوق کمتری برخوردار هستند. فعالان حقوق زنان می‌گویند که «قوانین تبعیض‌آمیز و رفتارهای مرد‌سالارانه» مانع پیشرفت و رشد زنان ایرانی شده است.»

زهرا رهنورد گفت که حاکمیت با «سرکوب،شکنجه و ترور شخصیت» زنان را در در معرض «فشار بی‌سابقه‌ای» قرار داده است

هفته گذشته حسن رحیم پورازغدی که عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است در جریان یک سخنرانی که به‌طور زنده از تلویزیون دولتی ایران در حال پخش بود در انتقاد به زنانی که به دلیل «حفظ زیبایی» نمی‌خواهد باردار شوند، گفت که «مرده‌شور هیلکل‌تان را ببرد.»

این اظهارنظر موجی از اعتراض در میان فعالان حقوق زنان در ایران به راه انداخت.

رهنورد همچنین در این دیدار گفت که حاکمیت با «سرکوب،شکنجه و ترور شخصیت» زنان را در در معرض «فشار بی‌سابقه‌ای» قرار داده است.

او افزوده: «جنبش سبز می‌داند که تحقق آرمان‌ه

«دولت مرا از اداره جنگ کنار گذاشته بودند»

میرحسین موسوی گفت در زمان جنگ عده‌ای به بهانه جلوگیری از «درز اخبار»، دولت را از اداره عملی جنگ و طراحی‌های نظامی کنار گذاشتند.

به گزارش تارنمای کلمه، وی که در میان جمعی از فعالین سیاسی کرج سخن می‌گفت اعلام کرد که «در زمان او چهار میلیارد دلار از شش میلیارد دلار در آمد نفتی ایران هزینه جنگ می‌شد و آن دو میلیارد مابقی نیز صرف اداره کشورم می‌شد.»


zamaaneh.com

میرحسین موسوی پنجمین و آخرین نخست وزیر جمهوری اسلامی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ بود.

این سخنان میرحسین موسوی واکنشی به اظهارات چندی پیش محسن رفیق دوست است. وی در مصاحبه‌ای اعلام کرده بود که دولت میرحسین موسوی انگیزه‌ای برای جنگیدن نداشت و بیش‌تر به فکر اداره کشور بود.

رفیق دوست گفته بود که «دولت موسوی درآمد حاصل از نفت را به جای فرستادن به جبهه‌ها خرج زندگی مردم می‌کرده است.»

موسوی اما می‌گوید دولت پس از چند سال و زمانی وارد اداره جنگ شد که بسیاری از فرماندهان بر این نظر بودند که خوزستان در حال سقوط بود

میرحسین موسوی اما با بیان این‌که تاکنون تمایلی به سخن گفتن درباره جزئیات جنگ نداشته است تصریح کرد در آینده ناگفته‌هایی از جنگ را بیان خواهد کرد.

موسوی در واکنش به صحبت‌های رفیق دوست که گفته بود اگر دولت اداره جنگ را به نظامیان داده بود وضع خیلی بهتر می‌شد، گفت: «اگر شما دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می‌آوردید که در طول مدیریت خود بر سر بیت‌المال و اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید.»

اشاره وی به ماجرای اختلاس محسن رفیق دوست از بیناد مستضعفان است. رفیق دوست متهم است که در زمان تصدی خود بر این بنیاد از دارائی‌های آن در جهت منافع شخصی خود استفاده کرده است.

موسوی اما می‌گوید دولت پس از چند سال و زمانی وارد اداره جنگ شد که بسیاری از فرماندهان بر این نظر بودند که خوزستان در حال سقوط بود.

رهبر مخالفان دولت ایران اما می‌گوید با وجود این، وضعیت در مدت کوتاهی پس از آن‌که دولت وارد اداره جنگ شد تحولاتی بزرگ در جبهه‌ها صورت گرفت.

میرحسین موسوی در قسمت دیگری از سخنان خود تلاش دولت برای از بین بردن تشکل‌های سیاسی و صنفی را اقدامی برای «باز تولید استبداد» قلمداد کرد و وجود احزاب، تشکل‌های سیاسی ـ صنفی و شبکه‌های گسترده اجتماعی را برای پیشرفت ایران ضروری دانست.

وی اظهارات اخیر محمود احمدی نژاد مبنی بر وجود یک حزب در کشور را با زمان شاه سابق مقایسه کرد و گفت: «همه دیدیم که سرنوشت او چه شد .»

این رهبر مخالفان دولت در بخش دیگری از اظهارات خود با بیان این‌که دولت عقایدی خرافی درباره امام دوازدهم شیعیان را تروبج می‌کند گفت: دولت با این عقیده که امام زمان طی یک سال ظهور می‌کند پروژه‌های بندر کنگان و پارس جنوبی را تعطیل کرده، هر نوع «برنامه‌ریزی» برای آب و برق و به طور کلی اقتصاد کشور را متوقف کرده و به جای ایجاد اشتغال و تلاش برای سرمایه گذاری، «اقتصاد صدقه ای و توزیع پول بین مردم» را جانشین آن کرده است.


رئیس پیشین سیا: حمله به ایران چه‌بسا بدترین گزینه نباشد




مایکل هایدن، رئیس پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا

www.radiofarda.com

مایکل هایدن، رئیس پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا


رئیس پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، با ابراز نگرانی نسبت به پیامدهای دستیابی ایران به جنگ‌افزارهای هسته‌ای و نیز با زیر سئوال بردن کارآیی تحریم‌ها گفته است، حمله نظامی به ایران «چه بسا بدترین گزینه موجود» برای بازداشتن ایران از ساخت جنگ‌افزارهای هسته‌ای نباشد.

مایکل هایدن، رئیس پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، روز یکشنبه در گفت و گو با شبکه خبری سی‌ان‌ان گفته است که تحریم‌ها برای متوقف ساختن برنامه برنامه هسته‌ای هسته‌ای جمهوری اسلامی و جلوگیری از رفتن به سوی جنگ‌افزارهای هسته‌ای موفقیت‌آمیز نبوده است.


این ژنرال بازنشسته نیروی هوایی ایالات متحده که در دوران ریاست جمهوری جورج بوش ریاست سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا را برعهده داشت، با ابراز نگرانی نسبت به دستیابی ایران به توانایی ساخت جنگ‌افزارهای هسته‌ای آن را به اندازه تولید این گونه جنگ‌افزارها در ایران، «بی‌ثبات کننده» خوانده است.

مایکل هایدن همچنین با بیان این که در دوران ریاست وی گزینه حمله هوایی به ایران در پائین فهرست گزینه‌های ممکن قرار داشت، افزوده است: «به نظر شخصی‌ام و لازم است روی این(شخصی بودن) تاکید کنم، که چندی است به این تلقی رسیده‌ام که چه بسا این گزینه از همه نتایج ممکن بدتر نباشد.»

سخنان رئیس پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در این باره تنها چند روز پس از آن بر زبان آورده شده است که برپایه برخی گزارش های منتشر شده، ۴۷ تن از اعضای جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان آمریکا با ارائه پیش‌نویس قطعنامه‌ای از اقدامات احتمالی اسرائیل علیه ایران حمایت کرده بودند.

بر پایه گزارش‌های منتشر شده، این نمایندگان جمهوری‌خواه که پیش‌نویس مورد حمایت آنها توسط لویی گومرت، از ایالات تگزاس، به کمیته روابط خارجی ارائه شده است، در قطعنامه پیشنهادی خود با حمایت آشکار از حمله احتمالی اسرائیل به ایران، تاکید کرده‌ بودند، کنگره ایالات متحده از اقدام احتمالی اسرائیل برای استفاده از «همه ابزارهای لازم» علیه ایران از جمله «استفاده از نیروی نظامی» حمایت خواهد کرد.

این اظهار نظر رئیس پیشین سیا و نیز حمایت برخری نمایندگان مجلس نمایندگان آمریکا از حمله نظامی علیه ایران در حالی است که وزارت دفاع ایالات متحده در ماه آوریل سال جاری اعلام کرده بود، حمله به ایران «در آینده نزدیک» در دستور کار آمریکا قرار ندارد.

با این حال پنتاگون استفاده از گزینه نظامی برای پایان بخشیدن به تنش بر سر برنامه هسته‌ای ایران را منتفی ندانسته است. هر چند در ماه‌های گذشته برخی از فرماندهان بلندپایه نظامی آمریکا نسبت به پیامدهای منطقه‌ای حمله نظامی به ایران هشدار داده‌اند.

کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا و اسرائیل نگران برنامه هسته‌ای ایران هستند و ایران را متهم می‌کنند که در پوشش این برنامه درصدد دستیابی به تکنولوژی لازم برای ساخت سلاح اتمی است.

اما تهران همواره این اتهام را رد کرده و اعلام کرده است، برنامه اتمی‌اش کاملاً صلح آمیز و در راستای تولید انرژی و مصارف پزشکی است.

شورای امنیت سازمان ملل متحد تاکنون با تصویب چهار قطعنامه از جمهوری اسلامی خواسته‌ است، فعالیت‌های حساس هسته‌ای خود را که قابلیت کاربرد در ساخت جنگ‌افزارهای هسته‌ای را نیز دارد، متوقف سازد.

علاوه بر تحریم‌های شورای امنیت ایالات متحده و سایر کشورهای غربی نیز تحریم‌های یکجانبه‌ای علیه ایران وضع کرده‌اند که به مراتب پردامنه‌تر از تحریم‌های شورای امنیت است.

ایالات متحده آمریکا و اسرائیل که برنامه هسته‌ای ایران را تهدیدی برای امنیت خود ارزیابی می‌کنند، بارها تاکید کرده‌اند، هر چند از تلاش‌های دیپلماتیک برای وادار ساختن جمهوری اسلامی به صرف‌نظر کردن از این برنامه حمایت می‌کنند، اما حمله نظامی را به عنوان یک راه‌‌حل احتمالی از دستور کار خود خارج نمی‌کنند.


رفتارشناسی صدام در سه ماه منتهی به حمله آمریکا

وقتی نرمش دیکتاتور دیگر فایده نداشت





http://passionofanna.wordpress.com

تنش میان رهبران جمهوری اسلامی و غرب، بر سر برنامه های هسته ای تهران، این روزها سوار بر منحنی پیوسته در حال صعودی، رفته رفته اوج می گیرد. اقدام 40 نماینده ی کنگره ی آمریکا در حمایت از حمله ی احتمالی اسرائیل به ایران و پاسخ تند و تهدیدآمیز رحیم صفوی فرمانده پیشین سپاه پاسداران ، این روزها بار دیگر ایرانیان را با پرسش های بی پاسخی درباره ی سرنوشت میهن شان روبرو ساخته است. ایرانیان که در صد ساله ی گذشته، تجربه های تلخی چون اشغال کشور و جنگی هشت ساله با همسایه ی غربی را پشت سر گذارده اند، این بار با نگرانی رویدادهایی را پیگیری می کنند که به نظر می رسد ادامه یافتن آن، تحولات سیاسی خاورمیانه را در وضعیتی «بازگشت ناپذیر» قرار خواهد داد. این نگرانی ها و پرسش هایی که در پس این نگرانی ها خود را می نمایانند، موجب شد تا بازخوانی تاریخی امروز را به یکی از مهم ترین تحولات سیاسی دهه ی گذشته ی جهان اختصاص دهیم: «آخرین حمله ی نظامی آمریکا و متحدانش به رژیم صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق». گزارش تحلیلی فرشید سلیمانی در روزنامه ی یاس نو، اندکی پس از سقوط بغداد به دست نیروهای آمریکایی (24 فروردین 1382) را درباره ی رفتار شناسی دیکتاتور پیر عراق در ماه های آخر منتهی به حمله ی نظامی آمریکا بازمی خوانیم… روایت فدائیان صدام که می خواستند جهانی را به آتش کشند، اما…!

پس از طرح بهانه ی «محور شرارت» از سوی رئیس جمهوری آمریکا، عراق نخستین هدف دولتمردان کاخ سفید بود که متهم به حمایت از تروریسم و تولید سلاح های کشتار جمعی شد. واشنگتن در زمینه سازی برای موجه جلوه دادن حضور و دخالت خود در عراق، ادعای «خلع سلاح» و «استقرار دموکراسی» را مطرح کرد.
از همان هنگام صدام حسین که احساس می کرد جنگ بزرگی پیش روی دارد، با تقسیم عراق به چند منطقه ی نظامی، استحکامات لازم را برای مقابله با حمله ی احتمالی تدارک دید و خطاب به مردم عراق گفت:«خدا به آنهایی که مجبور به جنگیدن برای دفاع از حقوق و اولیای مقدس خود هستند، در مقابل دشمن پیروزی عطا خواهد کرد… ملت و رهبران بغداد مصمم هستند تا مغول زمان را بر در و دیوارهای این شهر نیست و نابود کنند. مهاجمان به این کشور، بر سرنوشت هلاکوخان دچار خواهند شد»
اما رفتار سیاسی رئیس جمهوری عراق در روزهای منتهی به جنگ، نمونه ی قابل تاملی از برخورد سیاستمدارانی بود که با عدم درک شرایط زمان و مکان، همچنان تنها بر آنچه خود می پندارند صحیح است، پافشاری کرده و بهانه ی لازم را برای حضور بیگانگان به دست می دهند. صدام حسین در داخل کشور نقابی به صورت داشت که با آنچه او در روزهای آخر و در دیدارهای «خصوصی» با برخی فرستادگان عرب و غرب بیان می کرد، متفاوت بود.
با شروع حضور بازرسان سازمان ملل متحد در عراق برای اجرای قطعنامه ی 1441 شورای امنیت مبنی بر خلع سلاح عراق، گمانه زنی ها درباره ی زمان حمله به این کشور از سوی آمریکا و متحدانش آغاز شد؛ چرا که همه ی تحلیلگران بین المللی در خصوص رفتار غیرقابل پیشبینی صدام حسین اتفاق نظر داشتند. او به راحتی در سال 1998 بازرسان سازمان ملل متحد را از کشورش اخراج کرد و این بار نیز در دیدار با بعضی مقامات خارجی، با صراحت اکراه خود را در پذیرفتن این قطعنامه اعلام کرد. او در دیدار «نیکلای ایوانجیکو» فرستاده ی روسیه گفت: «ما قطعنامه ی بسیار بد 1441 را تنها به دلیل احترام نسبت به جهان پذیرفتیم»

تنها دو هفته پس از پذیرش قطعنامه ی «بد» شورای امنیت، صدام در سخنانی بی سابقه، حساسیت مقامات کویتی را برانگیخت. او از مردم کویت بخاطر اشغال این کشور در سال 1990 عذرخواهی کرد و پس از 12 سال، به لغو ممنوعیت ورود نماینده ی سازمان ملل برای حل و فصل مشاجرات و اختلافات عراق و کویت پرداخت؛ اما مردم کویت را برای ایستادگی در مقابل آمریکایی ها تشویق و از چند مورد حمله به سربازان آمریکایی مستقر در این کشور قدردانی نمود.
مفهوم این سخنان، خیلی مشکل نبود: «کریسشن ساینس مانیتور» نوشت: با توجه به چشم انداز رو به گسترش بروز جنگ، به نظر می رسد این پیشنهاد بغداد برای جلب نظر کویت و نزدیکی به این کشور باشد. البته شیوخ کویت از حضور ناظران برای حل مخاصمات رضایت داشتند، ولی به هیچ وجه از سخنان صدام در مورد آمریکایی ها که خود را کاملا بدهکارشان می دانستند، خشنود نبودند. به همین دلیل بود که در نشست سران عربدر دحه قطر، این سخنان را محکوم کردند.
در همین رابطه، هفته نامه ی اردنی «المحدث» نوشت: «عذرخواهی اخیر صدام از کویت، هیچ سودی برای عراق و در امان ماندن از جنگ ندارد. سخنان وی تهدید برای رهبری کویت است. زیرا مردم را به شورش فراخوانده است»

**********************

در گام بعدی و برای مقابله با جنگ روانی گسترده ی آمریکایی ها به منظور توجیه افکار عمومی جهان و زمینه سازی برای حمله به عراق، صدام با تاکید مکرر بر اینکه کشورش سلاح های کشتار جمعی در اختیار ندارد، مصرانه از کشورهای جهان می خواست تا مانع از حمله ی آمریکا به عراق شوند. او در سخنرانی ها و دیدارهای متفاوت با اظهار تاسف از واکنش کشورهای جهان نسبت به عملکرد آمریکا، آنها را به افرادی «بی حس، بیهوش و بی رمق» تشبیه کردو صدام علاوه بر فرستادن سفیران ویژه به کشورهای مختلف، از سفیران عراق در خارج از کشور خواست تا «دروغ های حکومت آمریکا» را افشا کنند.
با وجود اختلاف نظرهای اساسی در میان اعضای شورای امنیت در خصوص گزارش های هانس بلیکس و محمد البرادعی و لزوم تمدید زمان بازرسی ها یا تصویب قطعنامه ی دوم، شورای فرماندهی عراق تشخیص می داد که زمان به نفع این کشور نیست. تحرکات نظامی در اطراف عراق افزایش می یافت. علاوه بر برنامه های افزایش نیرو در کویت، خبر رزمایش مشترک آمریکا، ترکیه و اسرائیل در مدیترانه، آگاهان مسائل استراتژیک را متوجه این واقعیت می کرد که این کار، فقط با هدف زهرچشم گرفتن از دولت عراق انجام می شود. شاخک های خبری رسانه های منطقه نیز جدی شدن تصمیم مداخله در عراق را حس می کردند. در همان زمان، پایگاه اینترنتی روزنامه ی «الوطن» چاپ عربستان به نقل از منابع مطلع اعلام کرد: «حمله به عراق پس از آنکه سازمان سیا گزارش خود را به کاخ سفید داد، به نقطه ی غیر قابل برگشت رسیده است» حریت ترکیه نیز تیتر زد که: «آمریکا دگمه ی حمله به عراق را فشار داد»

**********************

در شرایطی که عراقی ها کم کم متوجه «جدی» بودن حمله می شدند و مقدمات برگزاری جشن های سالگرد تولد صدام حسین در اردی بهشت ماه انجام می شد، مسئولان عراقی به زعم خود، به «پلتیک» جدیدی دست زدند. «عامر السعدی» مشاور ارشد صدام حسین در پاسخ به اظهارات جرج دبلیو بوش مبنی بر کوتاهی این کشور در افشای کامل برنامه های توسعه ی تسلیحاتی، موضع عجیبی را اتخاذ کرد که مسلما با دیکتاتور عراق هماهنگ شده بود و نشان از وحشت او -علیرغم شعارهای تندی که می داد- داشت. وی گفت: «بغداد خواهان اعزام ماموران سیا به همراه بازرسان سازمان ملل برای بازدید از اماکن مشکوک است»

اما «اوج بدبیاری» آن که، واکنش مقامات آمریکایی حتی در قبال این پیشنهاد دولت صدام منفی بود. آنها استدلال می کردند که با نزدیک شدن زمان عملیات نظامی، عراق تلاش می کند تا مساله ی بازرسی را با طرح مسائل امنیتی جدید، با مشکل روبرو کند تا از این مسیر از ادامه ی کار بازرسان سازمان ملل ممانعت به عمل آورد.
مساله روشن بود؛ در صورت عدم همکاری، احتمالا قطعنامه ی جنگ با عراق صادر می شد. «دیکتاتور»، هم می خواست به هر قیمتی شده -ولو به قیمت بازرسی کاخ هایش توسط «سیا»- در قدرت باقی بماند؛ اما دیگر دیر شده بود.
این فعل و انفعالات، به وضوح نتیجه ای برای عراقی ها به دنبال نداشت. همانطور که دیگر «ژست» دولت عراق مبنی بر «آشتی ملی»، «آزادی زندانیان سیاسی و مطبوعاتی» و امثالهم نیز، دیرهنگام تر از آن بود که فایده ای برای دیکتاتور عراق داشته باشد. در این هنگام بود که منابع خبری عراق، خبر از نشست هشت نفره ی مقام های ارشد عراق در خصوص مسائل منطقه ای و بین المللی به ریاست صدام دادند.
در چنین شرایطی، «عامر السعدی» بار دیگر بر صفحه ی تلویزیون ظاهر شد و این بار با اذعان به اینکه: «عراق به دلیل تلاش برای دستیابی به سلاح های کشتار جمعی در ردیف اول کشورهای مورد حمله قرار دارد»، هشدار داد که نوبت بقیه ی کشورها نیز خواهد رسید.
وی اعلام می کرد: «هر کشوری به تنهایی مجبور است در برابر خواست های یک قدرت برتر یا بجنگد یا تسلیم شود»
رئیس جمهوری عراق نیز ناامید از به بن بست رسیدن دیپلماسی کشورش در مواجهه با بحران موجود، خبر از آمادگی عراق برای مبارزه در «جنگی مقدس» داد. او گفت: «جهان در آستانه ی ورود به سال جدید میلادی، تحت شرایطی منحصر بفرد است که ساخته ی نیروهای شرارت و تاریکی به منظور ایجاد اوضاع بی ثبات مبتنی بر هرج و مرج است» با وجود تاکید همه ی کشورهای مخالف جنگ مبنی بر تن دادن عراق به قطعنامه های سازمان ملل برای گرفتن بهانه از دست جنگ طلبان، در نیمه ی دی ماه، صدام حسین در هشتاد و دومین سالگرد تشکیل ارتش عراق، بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل را به جاسوسی در این کشور متهم کرد و گفت: «این بازرسان با پرسش از کارگران، اطلاعاتی را درباره ی اردوگاه های ارتش و تولید تجهیزات مجاز نظامی جمع آوری می کنند»
بازی عراق وارد مرحله ی جدیدی شد. بوش «تشنه جنگ» به سرعت از بهانه ی ایجاد شده به دست عراقی ها استقبال کرد و خطاب به صدام گفت: «او باید بداند که روز مواخذه در حال فرارسیدن است». هرچند صدام مانند همیشه در مواجهه ی لفظی کوتاه نمی آمد. او اهمیت تهدیدهای آمریکا را در حد «هیس هیس مارها و پارس سگ ها» توصیف کرد…

********************

آموزنده بود که همزمان با رجزخوانی های صدام، اخبار بسیاری درباره ی ترغیب صدام حسین به پناهندگی و پذیرش یا عدم پذیرش او در کشورهای مختلف منتشر می شد.
«عباس خلاف» سفیر عراق در مسکو اعلام کرد: «صدام به هیچ وجه از قدرت کناره گیری نکرده و تحت هیچ شرایطی خاک این کشور را ترک نمی کند» وی خبرهایی چون رایزنی های پسر بزرگ صدام در مسکو برای کسب پناهندگی با پرداخت 3 میلیارد به لیبی به منظور دریافت پناهندگی سیاسی برای صدام را ساخته ی آمریکا و انگلیس و «جنگ روانی» خواند.

مقامات عراقی در حالی که از بازرسان سازمان ملل به عنوان جاسوس یاد می کردند، همچنان به منظور اجتناب از جنگ، همکاری با آنها را ادامه می دادند. البته، طه یاسی رمضان معاون رئیس جمهوری عراق این همکاری ها را تنها به منظور برملا کردن دروغ های آمریکا معرفی می کرد و در مقابل «جفری هون» وزیر دفاع انگلیس پس از بازدید کاخ های هشت گانه ی صدام تصریح می کرد: «صدام هرچه استفاده از زور را بیشتر احساس کند، همکاری بیشتری از خود نشان خواهد داد»

*************************

در آخرین روز دی ماه، رامسفلد وزیر دفاع تندروی آمریکا اعلام کرد: « در صورت کناره گیری صدام، زمینه ی پناهندگی او و خانواده اش در خارج از کشور فراهم می شود» در واقع این یکی از راه های جلوگیری از وقوع جنگ در منطقه بود که «ژاک شیراک» رئیس جمهوری فرانسه، آن را خدمت به خود صدام و جهانیان توصیف کرد.
اما دیکتاتور، تا آخرین فرصت ها نیز علاقه ای به کناره گیری نداشت. این در حالی بود که جرج تنت رئیس سیا اعلام کرد: «صدام ترجیح می دهد در صورت فراهم شدن فرصت، با آمریکا (برای بقا در قدرت) معامله کند» کالین پاول وزیر خارجه ی آمریکا نیز در دیدار وزیر خارجه پاکستان گفت: «در صورتی که صدام درصدد ترک عراق به همراه اعضای خانواده و مقامات بلندپایه رژیمش باشد، واشنگتن آماده است برای یافتن کشور میزبان به آنها کمک کند» اما ضاهرا صدام هنوز هم حاضر بود به هر سرنوشتی -جز ترک قدرت- رضایت بدهد.
در نتیجه در نیمه ی اول بهمن ماه، صدام حسین 10 بار درباره ی جنگ، ضرورت آمادگی نیروها و پیروزی قطعی عراق صحبت کرد، او گفت: «من در هر حال مبارزه خواهم کرد، حتی اگر با بدترین گزینه ها که هیچ عراقی نتوانسته آنها را تصور کند روبرو شوم» البته علب الظاهر وقتی صدام این حرفها را می زد که چاره ای جز جنگیدن برایش باقی نمانده بود. در همان مقطع بود که ژنرال «رفیق السامرائی» رئیس سلبق اطلاعات نظامی عراق اظهار داشت: «هیچ کشور و فردی حاضر نیست میزبانی صدام را برعهده بگیرد، بنابراین صدام ناچارا جنگ را به کناره گیری از قدرت و خروج از بغداد ترجیح می دهد» قذافی رهبر لیبی نیز به عنوان یکی از میزبانان پیشنهادی صدام حسین نیز گفت: «صدام در عراق خواهد ماند، زیرا پشت او به دیوار بوده و راهی جز جنگیدن ندارد»

*********************

در بیست و دوم بهمن ماه با اعلام حمایت 57 درصدب مردم آمریکا از حمله ی این کشور به عراق، بوش برای پنجمین روز متوالی هشدار داد که آمریکا در مورد عراق به زور متوسل خواهد شد. گویا این اظهارات کارگر شده بود؛ چرا که خبرگزاری فرانسه چند روز بعد به نقل از صدام حسین خبری با این مضمون مخابره کرد که: «عراق با صدور حکمی، تولید و واردات سلاح های کشتار جمعی را برای همه ی شرکت های دولتی و خصوصی ممنوع کرده است»
جک استراو وزیر خارجه ی انگلیس در واکنش به این خبر کوشید میانه را بگیرد. ویابراز عقیده کرد: « صدام در صورت خلع سلاح می تواند بر سر قدرت بماند»
شاید این یکی از بهترین خبرها برای فرماندهی عراق طی چند ماه گذشته بود. سوال این بود که آیا واقعا می شد صدام و اطرافیانش همچنان بر سر قدرت باقی بمانند! گزینه ی پیشنهادی فوق، طبیعتا مطابق طبع رئیس جمهوری عراق بود؛ چرا که او بارها تکرار کرده بود که مرگ را بر تبعید ترجیح می دهد. شاید به همین دلیل بود که با وجود آنکه او نابودی موشک های «الصمود2» را ناقض برنامه های سلزمان ملل می خواند، به بازرسان اجازه می داد تا زمان حمله، 64 موشک «الصمود2» را که برای دفاع از خود، به آنها امید زیادی بسته بود را نابود کنند.
روزنامه ی کویتی «القبس» بیستم اسفند ماه نوشت: «خطر جنگ کاهش یافته است» این روزنامه با اشاره به سفرهای امیل جمایل رئیس جمهور سابق لبنان به بغداد و دیدارهای او با سران آمریکا و عراق، نوشت: «زمینه های تفاهم میان بغداد و واشنگتن آماده شده است»

همزمان، برخی منابع خبری گزارش هایی پیرامون درخواست «ذلیلانه» صدام از آمریکا برای حضور در ارکان و بخش های مختلف اقتصادی و نظامی عراق -در قبال بقای خود- منتشر کردند. اما بازی با کارت سوخته ی صدام برای آمریکا پایان یافته و آخرین حلقه ی پازل طراحی شده که از چند ماه پیش گام به گام پیش آمده بود، با سرنگونی صدام به پایان می رسید.

*******************

عراقی ها با شروع خروج کارمندان سازمان ملل از عراق و در چند روز باقی مانده به زمان حمله، مستاصل از ثمربخش نبودن رایزنی های پشت پرده، اظهارات متناقضی بیان می کردند. آنها پس از یک فترت کوتاه مدت، از سازمان ملل تقاضا کردند تا بلیکس و البرادعی را مجددا به عراق بفرستند و از سوی دیگر، تهدیدهایشان را مبنی بر «گسترش جنگ با آمریکا به سراسر جهان» اعلام می داشتند! با این حال، صدام همزمان با تهدیدهای فوق، در «پشت پرده» حاضر بود در مقابل سه شرط، حتی به تبعید تن بدهد. در این زمینه «الوطن» به نقل از مقامات آمریکا پیشنهاد صدام در این باره را این گونه مطرح کرد: « 1-کناره گیری از قدرت به نفع پسرش قصی 2-خروج از عراق پس از طی زمان مشخص 3-خروج نیروهای آمریکایی از مناطق اطراف عراق و اعلان رسمی دولت بوش مبنی بر انصراف از توسل به اقدامات نظامی در تغییر رژیم» اما آمریکایی ها، آنچنان نیروهایشان را در منطقه انباشته کرده بودند که دیگر، به تنها چیزی که فکر نمی کردند، «مصالحه» بود.
در چنین شرایطی بود که اعلام اولتیماتوم 48 ساعته ی دولت بوش به صدام برای ترک عراق، نشانه ی واقعی شروع جنگ محسوب می شد. هرچند صدام، همچنان در هیات دولت وعده ی پیروزی بر آمریکا را می داد.

***********************

از اینجای داستان به بعد را همه می دانند: آمریکا در عرض تنها سه هفته، بغداد را اشغال کرد. هم «ارتش عراق» هم «استخبارات» مخوف رژیم بغداد، هم «گارد ریاست جمهوری» و هم «فدائیان صدام» (که علیرغم وعده های فراوان برای عملیات انتحاری علیه آمریکا در سراسر جهان، سر جمع بیش از 3-2 حمله ی ناچیز انجام ندادند)، در عرض کمتر از سه هفته پابه فرار گذاشتند. کشته های آنها کمتر از 3-2 هزار نفر بود، که نشان می داد چقدر مقاومت کرده اند! صهیونیست ها و جنگ طلبان آمریکا به لطف خودسری های صدام به هر آنچه که می خواسته اند رسیدند، اکنون صدام کجاست؟ کسی نمی داند!

۱۳۸۹ مرداد ۳, یکشنبه

هزینه توهین به احمدی نژاد؛ یک میلیون ریال

حسین محمدی

یک روز پس از آنکه حکم شانزده سال و نیم زندان، برای میلاد اسدی و بهاره هدایت، دو عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم تایید شد، ادوارنیوز اعلام کرد علی ملیحی، عضو شورای سیاستگذاری و مسئول روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم) و دانشجوی دانشگاه ازاد هم به چهار سال حبس تعزیری و جزای نقدی معادل یک میلیون ریال محکوم شده است.

شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه امروز با ابلاغ رای به علی ملیحی، بر اساس ماده 610 و 609 قانون مجازات اسلامی، رای به محکومیت این عضو سازمان ادوار تحکیم وحدت داد. بر اساس این حکم چهار سال حبس تعزیری به دلیل آنچه ارتکاب جرایمی علیه امنیت ملی عنوان شده صادر و یکصدهزارتومان جزای نقدی نیز به دلیل توهین به احمدی نژاد تعیین شده است.

دادگاه همچنین اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و اخلال در نظم عمومی را نیز با اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام تجمیع کرده است. گفتنی است در قسمتی از حکم علی ملیحی ذکر شده وی هنوز مواضع سازمان خود درباره تقلب در انتخابات را قبول دارد. نزدیکان علی ملیحی خبر از آن می دهند که ملیحی در دوران بازداشت مورد آزار و اذیت بازجویان قرار گرفته است.

علی ملیحی عضو سازمان ادوار تحکیم و روزنامه نگار نشریاتی همچون شهروندامروز، اعتمادملی و ایراندخت، از 20 بهمن ماه سال گذشته در بازداشت به سر می برد.

بیانیه شورای عمومی دفتر تحکیم

در پی صدور احکام حبس سنگین برای فعالین دانشحویی، شورای تهران دفتر تحکیم وحدت در تحلیل "عملکرد اقتدارگرایان" و محکومیت تایید احکام سنگین حبس برای بهاره هدایت و میلاد اسدی و دیگر فعالین دانشجویی، بیانیه ای صادر کرد.

در این بیانیه آمده است: "بیش از یک سال از انتخابات ریاست جمهوری دهم که رنگ تقلب و خون به خود گرفت گذشت و اکنون بیش از هر زمان دیگری ماهیت و منویات اقتدارگرایان از برپایی نمایشی که بر آن نام انتخابات نهادند روشن شده است. نوع عملکرد و شدت برخورد حاکمیت با معترضین مسالمت جو و بی شمار مردم و در رأس آن فعالین سیاسی و مدنی نشان از اوج تمامیت خواهی و استبداد مطلقه دولتمردان فعلی است. این در حالی است که کنشگران و منتقدان، فعالیت های مدنی خود را، که بی شک در جهت صلاح و فلاح جامعه و ایران بود، همواره در چارچوب تنگ قوانینی که هر روز با اعمال سلیقه حاکمان مجال کمتری جهت ابراز می یافت تعریف می کردند."

شورای عمومی دفتر تحکیم در ادامه بیانیه خود آورده است: "دولت اعمال حاکمیت خود را در نشان دادن مشت آهنین می داند و قاصر از تصمیم گیری های عقلانی و سازنده برای ایران است. برخوردهای حذفی و مقابله با هر نوع حرکتی که از آن بوی مخالفت به مشام برسد راهی است که تمامیت خواهان در پیش گرفته اند. در حالی که جامعه ایرانی در انبوهی از مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قرار دارد، سر منشأ بسیاری از این مشکلات در مواضع و تصمیم گیری های حاکمان در زمینه مسایل داخلی و سیاست خارجی نهفته است. موج تحریم ها به سوی ایران روانه است و رئیس دولت آن آرزو می کند که این تحریم ها و محدودیت ها گسترده تر شود. اقتدارگرایان با خیالی وهم آلود به جای حل کردن مسائل و رسیدگی به مطالبات به حق مردم، با سوء عملکرد خود بیشتر به دنبال پاک کردن صورت مسئله هستند. از این رو هر روز مشکلی بر مشکلات پیشین می افزایند و گرهی بر گره می زنند. هر روز بیش از گذشته سرنیزه های سرکوب را تیز می کنند و به جان منتقدان و مخالفان خویش می افتند غافل از آنکه به سرنیزه می توان تکیه کرد ولی بر آن نمی توان نشست. آری، حکایت امروز تمامیت خواهان نشستن بر سرنیزه است، حکایت بر سر شاخ نشستن و بن بریدن."

این بیانیه می افزاید: "عدم وجود سیاستی صحیح و کار آمد برای حل مشکلات فراوان، امروزه فضای تصمیم گیری در کشور را به آشفته بازاری بدل کرده است. به گونه ای که گویی رشته امور از هم گسسته است. دولت حتی در تصمیم گیری های جزئی و حل مشکلات روزمره درمانده شده است. زمانی که کوچکترین و پیش پا افتاده ترین مسائل از جمله میزان مالیات اصناف، سلامت آب شرب تهران، وضعیت برنج های وارداتی، جمعیت شهر تهران، اساتید و حتی ائمه جمعه منتقد دولت به سرعت بدل به مسئله ای امنیتی می شود و برخود و حذف و سانسور در دستور کار قرار می گیرد، نشانه ضعف مفرط حاکمیت است، نه اقتدار و انسجام آن. و این همانا نتیجه ندانم کاری ها و سیاست های اشتباهی است که فعالین مدنی و دلسوزان و دغدغه مندان، سالیان پیش خون جگر خوردند و به صد زبان به گوش اقتدارگرایان می خواندند. اما گوش آن ها بدهکار نبود و امروز نتیجه آن را می بینند. با این وجود همچنان بر سبیل ماضی می روند و بدین ترتیب خود و کشور را گام به گام به ورطه ناکامی و نابودی می کشانند."

این بیانیه با اشاره به بازداشت های گسترده در حوادث پس از انتخابات، می گوید: "حضور فعالین سرشناس و افراد گمنام از تمامی گروه ها و نحله های فکری و سیاسی و طبقات اجتماعی در زندان ها و بازداشتگاه ها آنچنان گسترده و فراگیر است که نام بردن از یکایک آنها حکایت مثنوی هفتاد من کاغذ است. و این را اگر در کنار اعدام ها، شکنجه ها، اذیت و آزار ها در بازداشتگاه ها و زندان ها و... قرار دهیم به سهولت میزان بیگانگی حاکمیت با مردم در حال حاضر نمایان می شود. تمام دشواری ها و ناتوانی های دولت در حل مشکلات جاری و درازمدت همه ناشی از عدم اتکا دولت به مردم و عدم اطمینان و اعتماد به خیرخواهان و منتقدان است. پر کردن زندان ها از مردم بیگناه تنها نشانه میان تهی بودن پشتوانه مردمی دولت است و تاریخ نشان داده است که این بار کج به سرمنزل مقصود نمی رسد. تمامیت خواهان سکوت قبرستانی و برخوردهای تند و تیز امنیتی را همه نشانه آرامش و اقتدار می بینند. اما هر عقل سلیمی درک می کند که شرایط هر روز برای حاکمیت دشوارتر می شود و دشواری ها آن را هر روز شکننده تر می کند و شکست های پی در پی آن را به انتخاب اندک گزینه های سخت در آینده ای نزدیک ناگزیر می سازد."

شورای عمومی دفترتحکیم درباره روند برخورد با فعالان دانشجویی نوشته است: "در کنار دیگر اقشار و گروه ها، دانشجویان در طول سالیان گذشته، خصوصا یک سال اخیر، متحمل هزینه های سنگین، برخورد و حذف گسترده قرار گرفتند. در همین راستا از روز گذشته موج تأیید احکام سنگین حبس برای فعالین دانشجویی که به علت فعالیت های قانونی و متعهدانه خود ماه هاست در زندان می برند آغاز شده و ادامه دارد. تائید احکام سنگین حبس تعزیری بهاره هدایت، میلاد اسدی و مهدیه گلرو و صدور حکم سنگین دیگری برای علی ملیحی در عرض چند روز و به فاصله اندک از هم با نقشه ای از پیش برنامه ریزی شده به نظر می رسد و کیست که نداند که در پس این برخوردها هدفی جزء سرکوب بیشتر و حاکم کردن جو رعب و وحشت نیست. دو عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت که به گروگان هایی برای به خاموشی کشانیدن مجموعه دفتر تحکیم وحدت و سایر فعالین دانشجویی مبدل شده اند در حالی با احکامی سنگین در محبس ظالمان در بندند که روند بازداشت، بازجویی و دادگاه و صدور احکام آنان غیرقانونی بوده و جرمی جزء تن ندادن به خواسته های زورگویان ندارند. در عین حال دانشجویانی چون ضیاء الدین نبوی، مجید توکلی، مجید دری و... نیز با همین هدف شوم در زندان ها به سر می برند. مصداق این سخن که غاصبان از بقای خود احساس امنیت نمی کنند همین بس که برای بهاره هدایت فعال جوان و برجسته دانشجویی که طی چهار سال گذشته پنج بار بازداشت شده است و میلاد اسدی دانشجو و فعال شجاع دانشجویی، احکام 16 سال حبس تعزیری صادر می کنند و بر این خیال اند که دانشگاه و دانشگاهیان از ترس مشت آهنین سر در گریبان فرو خواهند برد. افسوس که آنان نمی دانند احکامی این چنینی گرچه بهاره هدایت و میلاد اسدی را چند صباحی بیش در زندان نگه می دارد اما بهاره ها و میلادهای بسیاری هستند که در بهار جنبش دانشجویی متولد شده اند و سخت تر از گذشته برای دستیابی به آرمان های جنبش دانشجویی می کوشند. دفتر تحکیم وحدت بارها اعلام کرده است که در بند کشانیدن فرزندان آگاه و بیدار بیراهه ایست که گر تا به آخر طی شود، راه نجاتی برای حاکمان باقی نخواهد ماند. جالب آن که حاکمیتی که خود را مقتدر از همیشه می داند سنگین ترین احکام حبس را برای فعالین دانشجویی که به فعالیت مدنی و مسالمت آمیز و شناسنامه دار مشغول بوده اند، بهاره هدایت، میلاد اسدی و ضیاء نبوی، صادر می کند."

این بیانیه در پایان می افزاید: "حاکمان بایستی بدانند در همین فصل سخت و سرد سرزمینمان که لحظه ها را به شمارش تعداد سال های زندان های دانشجویان در بند می گذرانیم نسلی بالنده و متفکر در زندان های مستبدان در حال شکل گرفتن است که آینده را خواهد ساخت. نسلی که مقاومت و ایستادگی را برای دست یابی به حق نه در حرف که در عمل ثابت نموده است. دانشجویانی که در سالهای طی شده همواره ثابت کردند پیکان حرکت و جنبش دموکراسی خواهی در ایران هستند. آرمان هایشان پر رنگ تر از همیشه در فکر و عملشان زنده است. حال حاکمیت بر این خیال باطل نشسته که با بالا بردن روزهای زندانیان و درد دانشجو و مردم از در بند بودن یاران دبستانی و فرزندانشان می تواند گره از کار فروبسته خود بگشاید. دیگر نه مجالی برای پند و اندرز در گوش حاکمان مانده نه جایی برای لابه و ناله از سوی ما. سال هاست که دانشجویان حق را دلسوزانه با وجود حملات و هجوم ها فریاد می زنند اما گوش شنوایی که اگر بود دستان خویش را آلوده به خون بیگناه جوانان پاک سرزمین مان نمی کرد. دفتر تحکیم وحدت ضمن محکومیت احکام صادره برای بهاره هدایت و میلاد اسدی و دیگر دانشجویان در بند و همچنین روند پرشتاب سرکوب فعالین مدنی، نوید صبح آزادی را در افقی نه چندان دور به حق طلبان می دهد."

تایید حکم مهدیه گلرو

حکم زندان مهديه گلرو فعال دانشجويی که در دادگاه بدوی ـ شعبه ۲۶ به رياست قاضی پورعباس ـ به دو سال و چهار ماه زندان محکوم شده بود، در دادگاه تجدید نظر 4 ماه کاهش یافت. به گزارش رهانا، سرنوشت حکم يک سال تعليقی اين فعال دانشجويی که يک روز قبل از بازداشت به وی ابلاغ شده بوده مشخص نشده است.

مهديه گلرو در تاريخ ۱۲ آبان ۱۳۸۸ همراه همسرش وحيد لعلی‌پور در منزل بازداشت شد. همسر وی در حالی بازداشت شد که هيچ‌گونه فعاليت سياسی نداشت. گلرو هم اکنون در بند عمومی زنان زندان اوين به سر می‌برد. در صورت اجرای حکم تعليقی، مدت زمان زندان اين فعال دانشجويی سه سال خواهد بود.

اساتید بسیجی برای علوم انسانی

نبی الله احمدیان، معاون علمی پژوهشی سازمان بسیج دانشجویی با بیان اینکه "رویکرد علمی پژوهش های دانشجویی بسیج در سال جاری به سمت علوم انسانی تغییر می کند"، گفت: "پژوهشکده های بسیج دانشجویی می توانند از مغفول ماندن حوزه های علوم انسانی جلوگیری کنند."

وی افزود: "سعی می شود با بکارگیری اساتید توانمند در عرصه علوم انسانی اقدامات مطلوبی در سال جاری شکل بگیرد. راه اندازی پژوهشکده های مجازی بسیج در همین راستا است که در این حوزه اقدامات جدی انجام شده و سعی می شود در تعاملاتی که سازمان بسیج دانشجویی در حوزه علمی پژوهشی با مراکز علمی تحقیقاتی دارد از ظرفیت اساتید استفاده شود."

معاون علمی پژوهشی سازمان بسیج دانشجویی با بیان اینکه "جهت دهی به فعالیتهای پژوهشی از اولویت های ما است"، اظهار داشت: "در حال حاضر 3 مرکز پژوهشی مجازی در سازمان بسیج وجود دارد که در آینده نیز افزوده خواهد شد."

وی در ادامه با اشاره به اینکه هدف اصلی در فعالیت های پژوهشی بسیج دانشجویی، "شناسایی نخبگان علمی و توانمند سازی این افراد" است، گفت: "این محققان به سطحی از توانمندی می رسند که به عنوان محقق به مراکز تحقیقاتی کشور معرفی می شوند."

امین موحدی

ديدبان حقوق بشر وروزنامه نگار

سالي که نکوست از بهارش پيداست

بایداعتراف نمود درعرصه سانسوراينترنتي و بگير وببندها در آن و زدن قفل بر لب تاپ‌ها! ودر مخالفت با گردش آزاد اطلاعات سایت های مدعی دموکراسی اما به شدت انحصار طلب نظیر بالاترین و گویا نیوزدر حال ربودن گوي سبقت از رژیم اسلامي هستند.از یک جامعه استبداد زده بروز و تولد چنین محصولات نامبارک دور از انتظار نبود ! تقسیم رسانه های آزاد به خودی و غیر خودی و در ادامه محدود کردن حتا دایره خودی ها و عدم تحمل آنان همان سیاستی است که بر اساس دکترین سعید امامی در ایران اسلامی شکل گرفت و چنان عرصه را بر گردش آزاد اطلاعات تنگ نمود که مجال رشد از جامعه گرفته شد تا به اینجا رسیدیم که سایت هایی همچون بالاترین و گویا نیوز پا به عرصه وجود بگذارند که هنوز مرکب مجوزشان خشک نشده اقدام به فیلتر و تهدید و تطمیع این وآن نمآیند.


در باب بستن روزنامه‌ها و وبلاگ‌ها توسط رژیم سخن بسیار رفته است اما آنچه که مورد نظر من است گسترش فرهنگ استبدادی خودی و غیر خودی به رسانه‌ها و سایت‌های به ظاهر آزاد می‌باشد!.

طی بررسی و ثبت آمارها از بخش پشتیبانی سایت بالاترین و صفحات فرند فید کاربران عضو آن سایت در عرض یک سال پس از حوادث انتخابات در ایران حدود سی صد یوزر یا همان حساب کاربری در آن سایت به دلیل مختلف بسته شده است که با احتساب انتساب یک سایت یا يک وبلاگ به هر کاربر سی‌صد سایت و وبلاگ به شکل غیر مستقیم توسط بالاترین بسته شده است.

عرض کردم غیر مستقیم، چون مدیریت محترم بالاترین در دشمنی با این سایت‌ها تنها کاری راکه از دستش بر مي آمده یعنی بستن حساب کاربری صاحبان این سایت‌ها را از آنها دریغ نکرده است! که اگر امکانش را داشت آن سایت‌ها را به کل مسدود می‌نمود آنچنانک‌ه لینک گذاری از بسیاری دیگر از سایت‌ها را نیز به دلایل من در آوردی در بالاترین ممنوع کرده است.

در اينجا صحبت از حقیقتی تلخ در پس زمينه آلوده مسموم و استبداد زده تازه به دوران رسیده‌های عرصه اینترنت مي‌باشد که غفلت از بازشناسي و باز شناسايي آنان به افکار عمومي مصيبت ديگري همچون رژيم اسلامي را نصيب ملت ايران خواهد کرد.

رژیم در عرض پنج سال دولت احمدي‌نژاد در دنیای واقعی سیصد روزنامه و وبلاگ نبسته که بالاترین در عرض یک سال اینکار را در دنیای مجازی انجام داده است.

تمامی حساب‌های بسته شده و اسامی آنها در نزد اینجانب محفوظ است و به موقع لزوم انتشار خواهد یافت اینک به دلیل آنکه هیچ اعتمادی به مدیریت سایت مذکور ندارم از انتشار آنها خود داری می‌کنم تا مدیریت سایت بالاترین اقدام به پاک کردن صورت مسئله و آرشيو حساب‌هاي بسته کاربران محروم ننمايد.

بدین شکل باید اعتراف نمود در عرصه سانسور اينترنتي وبگير و ببندها در آن وزدن قفل بر لب تاپها، و در مخالفت با گردش آزاد اطلاعات، بالاترین و گویا نیوز و انحصار طلبان به اصطلاح اصلاح طلب ! در حال ربودن گوي سبقت از رژیم اسلامي هستند.

به این شکل برای گذار از سد زمستان سرد وفصل مصیبت بار جمود فکری اندیشه های واپس گرایانه و انحصار طلبانه گروهی که حرمت قلم را نگاه نمیدارند باید سالها به انتظار بهاری باشیم که از همان ابتدا سالی پر از آزادی و بالندگی را نوید دهد چرا که سالی که نکوست از بهارش پیداست .



۱۳۸۹ تیر ۲۴, پنجشنبه


نتیجه پژوهش: حمله اسرائیل به ایران به جنگ طولانی می‌انجامد

BBC


بنیامین نتانیاهو

نخست وزیر اسرائیل اخیرا ایران را "بزرگترین تهدید تروریستی" خوانده است

یک گروه پژوهشی در بریتانیا می‌گوید که احتمال حمله نظامی اسرائیل علیه تأسیسات اتمی ایران افزایش یافته است اما چنین حمله‌ای می تواند برای منطقه بسیار ویرانگر باشد.

گروه تحقیقاتی آکسفورد، موسسه پژوهشی مستقلی که مقر آن در لندن است، روز پنجشنبه ۲۴ تیر (۱۵ ژوئیه) گزارشی را با عنوان "حمله نظامی علیه ایران؛ اثرات و پیامدها" منتشر کرد که در آن هشدار داده شده است که چنین حمله ای به وقوع یک "جنگ طولانی" منجر خواهد شد.

در این گزارش که به قلم پروفسور پل راجرز نوشته شده، آمده است که اسرائیل اکنون به امکاناتی مانند هواپیماهای دور پرواز تهاجمی ساخت آمریکا و هواپیماهای مسلح بدون سرنشین مجهز شده و توانایی کامل حمله به ایران را دارد.

بن زلا، مدیر گروه تحقیقاتی آکسفورد در این مورد به بی بی سی فارسی گفت که دفاع ضد هوایی ایران توان مقابله با حمله احتمالی را نخواهد داشت، اما ایران قطعا در صدد انتقام گیری بر خواهد آمد.



به گفته آقای زلا، ایران در پی حمله احتمالی اسرائیل، از معاهده منع گسترش سلاح های اتمی خارخ خواهد شد، به حمایت خود از گروه های پیکارجویی که در منطقه علیه اسرائیل، آمریکا و متحدان غربی آنها می جنگند خواهد افزود و با بستن تنگه هرمز باعث افزایش بی سابقه قیمت نفت خام خواهد شد.

او در پاسخ به این سئوال که ممکن است گفته شود انتشار گزارش گروه تحقیقاتی آکسفورد به منظور آماده کردن افکار عمومی برای حمله احتمالی اسرائیل علیه ایران است، گفت که همکاران او با انتشار این گزارش قصد داشته اند که بگویند حمله نظامی به ایران بیش از اندازه خطرناک است و گزینه نظامی علیه این کشور باید کنار گذاشته شود.

آنچه در گزارش گروه تحقیقاتی آکسفورد به عنوان نشانه های افزایش احتمال حمله نظامی اسرائیل به ایران به آنها اشاره شده، از این قرار است: اسرائیلی ها اخیرا گفته اند که سوریه در حال تولید موشک های ایرانی M-600 برای حزب الله است؛ بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، ایران را "بزرگترین تهدید تروریستی" خوانده و گفته که اشتباه است تصور کنیم که می شود جلوی بلندپروازی اتمی این کشور را گرفت و از سفیر امارات متحده عربی در واشینگتن هم نقل شده که عواقب حمله نظامی علیه ایران را کمتر از عواقب اتمی شدن این کشور دانسته است.

حمله احتمالی چگونه خواهد بود؟

گروه تحقیقاتی آکسفورد در گزارش خود نوشته است که حمله احتمالی اسرائیل علیه ایران ممکن است چنین مشخصاتی داشته باشد:

  • تمرکز این حملات تنها نابود کردن مناطق نظامی (اهداف هسته ای و موشکی) نخواهد بود، بلکه ممکن است کارخانه ها و مراکز تحقیقاتی و حتی آزمایشگاه های دانشگاهی را شامل شود. هدف چنین حملاتی وارد کرد حد اکثر صدمات ممکن به بنیان های کارشناسی برنامه ایران خواهد بود.
  • این حملات احتمالا به تأسیسات دورافتاده محدود نخواهد شد بلکه شامل بمب باران مستقیم اهدافی در تهران هم خواهد بود. بخشی از اهداف این حملات احتمالا کشتن تکنوکرات هایی است که برنامه های اتمی و موشکی ایران را اداره می کنند.
  • تصور بسیار شایع در سراسر خاورمیانه این خواهد بود که حملات با اطلاع، موافقت و کمک دولت آمریکا انجام شده است، حتی اگر اسرائیلی ها به تنهایی آن را انجام داده باشند.

پروفسور راجرز در مورد حملات احتمالی اسرائیل علیه ایران می گوید: "احتمالا تلفات غیرنظامی زیادی به جا خواهد ماند، هم در بین کسانی که مستقیما در برنامه های اتمی و موشکی ایران شاغل هستند، هم در بین اعضای خانواده آنها که در مناطق مورد حمله زندگی می کنند و هم در بین منشی ها، خدمتکاران، کارگران و سایر کارکنان کارخانه ها، مراکز تحقیقاتی و دانشگاه ها".

گروه تحقیقاتی آکسفورد نتیجه گرفته است که حملات احتمالی مذکور صدمات زیادی به برنامه های اتمی و موشکی ایران وارد می کند، اما در عین حال اتحاد سیاسی در ایران را افزایش می دهد و به ثبات دولت آقای احمدی نژاد می افزاید.

واکنش ایران چه خواهد بود؟

این گروه همچنین نتیجه گرفته است که ایران قادر خواهد بود از راه های مختلف به حملات احتمالی پاسخ دهد، از جمله ممکن است:

  • از معاهده منع گسترش سلاح های اتمی خارج شود و به منظور جلوگیری کردن از حملات بیشتر فورا به ساخت سلاح اتمی بپردازد. برای چنین کاری ممکن است از تأسیساتی استفاده شود که در اعماق زیاد زمین قرار دارد؛ گزارش ها از در حال ساخت بودن چنین تأسیساتی حکایت دارد.
  • به اسرائیل حمله موشکی کند و منافع آمریکا و متحدان غربی اش را مورد حمله قرار دهد.
  • با بستن تنگه هرمز باعث افزایش شدید قیمت نفت شود.
  • علیه تأسیسات غربی تولید، پالایش و انتقال نفت در خلیج فارس حملات موشکی یا شبه نظامی ترتیب دهد.
  • از گروه های شبه نظامی مخالف حضور غرب در عراق و افغانستان حمایت جدی کند.

بر اساس گزارش گروه تحقیقاتی آکسفورد، ایران ممکن است فورا به اقدام نظامی متقابل دست نزند، اما اولویت اصلی این کشور تکمیل هر چه سریع تر سلاح اتمی و موشک های دوربرد خواهد بود.

پروفسور راجرز، پیامدهای چنین رویکردی را برای امنیت بین المللی بسیار وسیع توصیف می کند: "حمله اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران تقریبا به طور قطع آغازی خواهد بود بر یک دوره طولانی حملات هوایی پی در پی اسرائیل به منظور جلوگیری از تکمیل سلاح های هسته ای و موشک های میان برد ایران. پاسخ ایران هم احتمالا دراز مدت خواهد بود و به یک جنگ طولانی با عواقب منطقه ای و جهانی منجر خواهد شد".

گروه تحقیقاتی آکسفورد در گزارش خود نتیجه گرفته است: "پیامدهای حمله نظامی به ایران چنان جدی است که به هیچ شکلی نباید آن را تشویق کرد. یافتن راه های دیگر برای پایان دادن به بحران اتمی ایران، هر قدر هم که مشکل باشد، باید دنبال شود".