«تویتر برای ایرانیان تله بود، نه کمک!»
پژمان اکبرزاده
«نقش تازهی سیاسی موبایل و اینترنت در ایران»، عنوان همایش یکروزهای بود که به تازگی در پارلمان اروپا برگزار شد. این برنامه به همت سبزهای پارلمان در بروکسل سازماندهی شده بود.
همایش با خوشامدگویی دانیل کوهن بندیت، نایب رییس سبزها آغاز شد و با مقدمهای از باربارا لوخبیلر، مدیر هیئت مذاکرهکننده با ایران در پارلمان اروپا ادامه یافت. نخستین بخش از سخنرانی و بحث، به مدیریت ماریچه اسخاکه، عضو کمیتهی امور خارجی پارلمان اروپا آغاز شد. نخستین سخنران این بخش، دلبر توکلی، روزنامهنگار پیشین روزنامههای «اعتماد» و «سرمایه» بود.
همایش "نقش تازهی سیاسی موبایل و اینترنت در ایران" در پارلمان اروپا - عکسها از پژمان اکبرزاده
توکلی که به دلیل شرایط ایران، ناگزیر به ترک کشور شده، به نقش اینترنت در مخابرهی اطلاعات به خارج از مرزهای ایران پرداخت و گفت: «در جریان رویدادهای اخیر ایران، دسترسی آزاد به اطلاعات و امکان انتشار اخبار را نداشتیم. تنها راهی که برای ما وجود داشت تا بتوانیم اتفاقات درون را به بیرون انعکاس بدهیم، پناه بردن به فضای اینترنت بود. اما این خیلی راحت نبود. چون فضای سانسور و سرکوب در ایران شاید خیلی محکمتر از دیوار چین بود. »
دلبر توکلی، روزنامهنگاری که به تازگی ناگزیر به ترک ایران شده است
دلبر توکلی افزود: «ما طی این یک سال در فضای اینترنتی از خط قرمزهای جمهوری اسلامی عبور کردیم. میبینیم همان لحظهای که ندا آقاسلطان کشته میشود، صحنه با یک موبایل تصویربرداری میشود و به بیرون انعکاس پیدا میکند. از این طریق، بسیاری از اتفاقهای ضد حقوق بشری که در ایران رخ داد، به بیرون منعکس شد. این اتفاقها اولینبار نیست که روی میدهد. طی سیسال گذشته ما بارها و بارها دستگیری و اعدام داشتهایم. انسانها برای گفتن حداقل اعتراضاتشان ممکن است سالها زندانی کشیده باشند. تجاوز برای اولینبار در سال گذشته در زندانهای ایران رخ نداده بود، اما اینترنت برای اولین بار این فضا و امکان را به ما داد که در لحظه صدایمان اعتراضمان را به بیرون برسانیم.
خیلی از اتفاقها مانند قتلهای زنجیرهای، سالها بعد، به بیرون انعکاس پیدا کرد، اما امروز ما همزمان و در هرکجایی که هستیم، میتوانیم اخبار تازه را از داخل و خارج از ایران داشته باشیم. به همین دلیل است که علیرغم اینکه خیلیها میگویند جمهوری اسلامی همچنان میتواند ادامه بدهد، باید بگویم: نه، این فضا شکسته است.»
از راست به چپ: رضا معینی، فرد پتروسیان، امید معماریان
در ادامهی همایش، رضا معینی، مدیر بخش ایران «سازمان گزارشگران بدون مرز» از پاریس، پیش از آغاز بحث اصلی خود، گفت: «این نشست در پارلمان اروپا، میزبان سه نسل از روزنامهنگاران ایرانی است که بهدلیل شرایط دشوار کار در ایران، ناگزیر به ترک کشورشان شدهاند. میتوانم شهادت بدهم که هیچکدام از این روزنامهنگاران به دلخواه خودشان کشورشان را ترک نکردهاند. بلکه در رابطه با سانسور ایران را ترک گفتهاند.»
مدیر بخش ایران سازمان گزارشگران بدون مرز، در سخنان خود، به ارتباط ورود تلگراف و اینترنت به ایران پرداخت و گفت: «هردوی این دو پدیده، دگرگونیهای عجیبی را در کشور ما دامن زدند. هردو بلافاصله به یک امکان اعتراضی تبدیل شدند. اوایل که تلگراف به ایران آمد، اولین خطش در خدمت قدرت بود. اگر اشتباه نکنم، اولین خط تلگراف حدود سالهای ۱۸۵۴ در ایران برقرار شده است ولی بلافاصله پس از آن، این تلگراف در حین گسترش، به وسیلهای برای تغذیهی اطلاعرسانی و بهویژه کنترل از طرف قدرت تبدیل شد. »
معینی افزود: «تلگراف برای قاجار یکی از مهمترین ارکانی بود که از راه آن میتوانستند از اتفاقهایی که در سراسر کشور میافتد، باخبر شوند و بتوانند کنترل بیشتری بر جامعه داشته باشند. شکل دیگر آن استفاده از آن برای اطلاعرسانی بود. ساختمان تلگراف در ایران، به محلی برای تحصن تبدیل شده بود. یعنی خیلی از معترضین در تلگرافخانهها تحصن میکردند... خارجیها در رابطه با اینترنت و تلگراف نقش ویژهای دارند. تلگراف نیز در ایران در عمل با کمک خارجیها آورده شده، اما نقش و حضور انگلیس، بعد روس و آلمان برجستهتر بود. جالب این است که در ارتباط با بخشی از خطهای تلگراف در ایران هم همان موقع ما با زیمنس مشکل داشتیم.
از همان زمان هم نوعی درگیری بین منافع خارجی و داخلی این وسیله، در عمل به چالش عظیمی در کشور ما تبدیل شده بود. در همان زمان هم بخشی از مخالفین دولت از این وسیله استفاده میکردند و قدرت تهدیدشان میکرد. این داستان مربوط به زمانی است که سیمهای تلگراف را قطع میکردند و چوبهای تلگراف را میشکستند. طوری که در مقطعی انگلیس مجبور شد تیرهای آهنی برای تلگراف نصب کند. در هرصورت نقش تلگراف و منتسب کردن هر حرکت اعتراضی به خارجیها در رابطه با این وسیله، خیلی شباهت به نقش اینترنت در دنیای امروز ما دارد.»
گلایه از زیمنس-نوکیا
فرد پطروسیان، مدیر بخش آنلاین رادیو فردا از پراگ نیز در این همایش شرکت داشت. وی با توجه به حضور نمایندهای از کمپانی زیمنس- نوکیا در همایش، در بخشی از سخنانش گفت: «از حضور ایشان خوشحال هستم چون میتوانیم در حضور او گلایههایمان را از این شرکت که با قراردادن تجهیزات ردیابی، زمینههای کشتار و زندانی شدن بسیاری از هموطنانمان را فراهم آورده، مطرح کنیم.»
بن رومی، نماینده زیمنس-نوکیا در همایش
بخشی از برنامه همایش نیز به بن رومی، نمایندهی کمپانی زیمنس- نوکیا اختصاص داشت؛ شرکتی که در پی دستگیریهای گسترده در جریان تظاهرات اخیر در ایران، مورد خشم و تحریم بسیاری از ایرانیان و حتی شیرین عبادی، برندهی جایزهی صلح نوبل قرار گرفت.
بن رومی در توضیحاتش گفت: «زیمنس- نوکیا بهصورت عادی، اطلاعات ردیابی را در اختیار دولتهای متقاضی میگذارد. این تجهیزات نیز از ابتدا، بدون شناخت دقیق از ماهیت دولت ایران، در اختیار دولت جمهوری اسلامی قرار گرفت ولی در سال ۲۰۰۹ با شناخت نسبت به عملکرد دولت ایران، شرکت زیمنس- نوکیا ارائهی این خدمات به ایران را متوقف کرده است.»
رضا ولیزاده، مجری پیشین صدا و سیمای جمهوری اسلامی به شدت به نماینده زیمنس-نوکیا اعتراض کرد
رضا ولیزاده، از مجریان پیشین صداوسیمای جمهوری اسلامی که بهتازگی از ایران خارج شده، به شدت به سخنان نمایندهی کمپانی زیمنس- نوکیا اعتراض کرد و گفت: «فقط همین مانده بود که ایشان آگهی زیمنس-نوکیا را بیاورند و همینجا بگذارند. شرمآور است. شما باید از ملت ایران عذرخواهی کنید، نه فقط شما، بلکه دولت آلمان، چون این قرارداد بههیچ عنوان تنها یک قرارداد تجاری نبود. بلکه قراردادی تجاری و سیاسی بود. خانم مرکل، کاملاً در جریان این قرارداد بودند و بعدها در یک جلسهی محرمانه اعلام کردند: "اگر این اتفاق میافتاد تعداد زیادی از کارمندان نوکیا-زیمنس بیکار میشدند". اما موضوع فقط بیکاری نبود.»
ولیزاده همچنین افزود: «از شما خواهش میکنم، به احترام مردم ایران، جزییات این قرارداد را منتشر کنید. اگر منتشر نمیکنید، اگر واقعاً فکر میکنید اشتباه کردهاید، میتوانید در این مقطع در ارائهی یک تکنولوژی جدیدتر به مردم ایران برای مبارزه با سانسور، کمک کنید. ما از غرب نمیخواهیم که از جنبش اعتراضی مردم ایران حمایت کنند. از غرب فقط میخواهیم دست حمایتش را از پشت جمهوری اسلامی بردارد. به جای اینکه پشت پرده از آن حمایت کنید و در همایشهای شیک، خوشگل و فانتزی اپوزیسیون ایرانی را جمع کنید و از آنها حرفهای قشنگ در مورد حقوق بشر و دمکراسی بشنوید، لطف کنید پشت پرده با ایران زدوبند نکنید.»
امید معماریان، پژوهشگر "کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران" از نیویورک به همایش آمده بود
امید معماریان، وبلاگنویس و پژوهشگر «کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران» از دیگر سخنرانان این همایش بود. او در سخنرانی خود با اشاره به ارسال پارازیت از سوی دولت ایران روی شبکههای ماهوارهای که دربارهی ایران برنامه پخش میکنند و همچنین محدودیتهایی که برای روزنامهنگاران در ایران فراهم میشود، تاکید کرد که نباید اجازه داد شبکههای دولتی ایران آزادانه در اروپا فعالیت داشته باشند و برنامه پخش کنند.
امید معماریان در ادامهی سخنانش، به نقش مهم رسانههای فارسیزبان در یکسال گذشته، در بهچالش کشیدن جمهوری اسلامی اشاره کرد و خواستار پشتیبانی از این شبکهها شد. او تحریم اقتصادی علیه ایران را نامؤثر و بهضرر مردم ایران خواند و خواستار تحریمهای مسافرتی علیه کسانی شد که در سرکوب مردم نقش داشتهاند. وی افزود در نشست حقوق بشریای که ماه پیش در در ژنو تشکیل شده، یک انجیاوی ایرانی حضور داشته که توسط یکی از عوامل وزارت اطلاعات ایران اداره میشود و این نهاد، یک میلیون دلار از اتحادیهی اروپا کمک دریافت کرده است.
جنبش سبز و مسئلهی رهبری
در ادامه، ابراهیم نبوی، روزنامهنگار و طنزپرداز ایرانی، سخنانی ایراد کرد که دقیقاً روشن نشد طنز سیاسی است یا یک سخنرانی جدی. او در بخشی از سخنانش گفت: «هرکس به شما گفت که ایران آینده، جامعهای غیر دینی خواهد بود، برای ۵۰ سال آینده روی حرف او حساب نکنید. بعد از ۵۰ سال هم احتمالاً فقط آقای هنری کیسینجر از فردا خبر دارد.»
نبوی افزود: «جنبش سبز رهبری مشخصی دارد. میرحسین موسوی رهبر این جنبش است. اما خودش و دیگر رهبران این جنبش، مانند خاتمی و کروبی، هرگز نگفتهاند که رهبران جنبشاند. چرا که رهبران جنبش رابطهای کاملاً دوسویه با حامیان دارند. پنجاه درصد محتوای فکری، خواستهها و ادبیات میرحسین موسوی در طول یکسال گذشته تغییر کرده است. نه به این خاطر که او انسجام فکری ندارد، بهخاطر اینکه او تعامل خود را با حامیان و بهخصوص رهبران میانی جنبش حفظ کرده است. جنبش سبز، مسالمتآمیز است. با اینهمه، اگر میشنویم که تنها در یکسال، هزاران نفر زندانی، مجروح، تبعید و شکنجه شدهاند و بیش از ۱۰۰ نفر در خیابان کشته شدهاند، تعجب نکنیم که چطور جنبشی مسالمتآمیز است و اینهمه آدم در آن کشته میشوند. همه بهخاطر هراس حکومت از گسترش جنبش و حجم وسیع خشونت خیابانی اعمال شده علیه مردم است. »
این روزنامهنگار و طنزپرداز ایرانی همچنین گفت: «امسال قرار بود در روز ۲۲ خرداد، سالگرد کودتا، مردم به خیابان بروند، اما دولت علیرغم مادهی ۲۷ قانون اساسی، مجوز راهپیمایی صادر نکرد. جنبش سبز قصد ندارد با کشاندن یک جمعیت ۱۰هزار نفری به خیابان- که هرلحظه قادر به انجام چنین کاری است- دهها کشته و صدها زندانی بدهد.»
ابراهیم نبوی در بخش دیگری از سخنانش به تاثیر رسانههای فارسیزبان از دولتهای کشور پشتیبان اشاره کرد و گفت: «دخالت دائمی اروپاییها در کار رسانهای که با پول آنها دایر میشود، باعث میشود که این رسانهها در عمل نابود شوند. یکی از بهترین نمونههای آن رادیو زمانه است که عملاً از بین رفت.»
تله یا کمک؟
یکی از بحثهای جالب در همایش نقش تازهی سیاسی اینترنت و موبایل در ایران، از سوی اریش موشل، روزنامهنگار اتریشی مطرح شد. او با بیانی تلخ و گزنده به ردیابی مطالب در تویتر و پیامک اشاره کرد و گفت: «بدانید که اگر در اروپا هم اتفاقی بیفتد، پیش از آنکه کار به خیابانها بکشد، افراد ردیابی شدهاند. پس دربارهی آنچه استفاده میکنید، یک تحقیق لعنتی انجام بدهید. اینکه این یک ابزار کمک است، مزخرف است. برای اینکه برای ایرانیها تویتر یک تله بود، نه کمک.»
رادیکالیسم اسلامی
محمدرضا حیدری، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی در نروژ که چندی پیش با اعلام پناهندگیاش، یک جنجال خبری- سیاسی برپا شد نیز در همایش حضور داشت. او سخنان خود را در قالب یک پرسش مطرح کرد:
«اخیراً سازمانهای امنیتی آلمانی گزارشی مبنی بر حضور عوامل اطلاعاتی جمهوری اسلامی در مراکز اسلامی، مانند مرکز اسلامی هامبورگ و مسجد امام علی منتشر کردهاند. این مراکز اسلامی بهصورت قارچ مانند، در کل اروپا در حال رشد هستند و عوامل پشت آن هم طبق اطلاعاتی که دارم، عوامل اطلاعاتی جمهوری اسلامی هستند. چرا اتحادیهی اروپا با رادیکالیسم اسلامی که از طریق جمهوری اسلامی در سطح اروپا پخش میشود، هیچ برخوردی نمیکند، آنها را محدود نمیکند و در این تحریمها جایی برای آنها نگذاشته است؟»
گسترش ترس
باربارا لوخبیلر، رییس هیئت گفتوگو با ایران در پارلمان اروپا، در پاسخ به این پرسش گفت: «پس از قتل مخالفان ایران در میکونوس، فعالیتهای رسمی عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در خارج از سفارتخانههای ایران متوقف شده است. این تنها اطلاعاتی است که من در اختیار دارم. در ضمن برای پارلمان اروپا دشوار است که بتواند از عملکرد سرویسهای اطلاعاتی اروپایی آگاه شود. من این موضوع را گزارش خواهم کرد و میدانم بخشی از فعالیتهایی که اشاره کردید، بهصورت عمدی، برای گسترش ترس انجام میشود.»
پونه قدوسی، مجری بخش فارسی و جهانی بی.بی.سی
پونه قدوسی، از مجریان بخش فارسی و بخش جهانی بیبیسی نیز در سخنرانیها و جلسات بحث این همایش شرکت داشت. یکی از حاضران در همایش از دلیل متفاوت بودن رویکرد بیبیسی در پوشش خبرها در بخش فارسی و جهانی این شبکه پرسید. پونه قدوسی دلیل آن را «متفاوت بودن مخاطب و میزان آگاهی آنها از زمینهی مسائل» بیان کرد.
گیسیپه بوسینی، از بخش ایران کمیسیون اروپا از آغاز کار شبکه فارسی یورونیوز در ماه اکتبر خبر داد
بخش پایانی همایش به سخنان گیسیپه بوسینی، از بخش ایران کمیسیون اروپا، اختصاص داشت. وی گفت: «از ماه اکتبر، فعالیت بخش فارسی تلویزیون "یورونیوز" آغاز میشود.»
بیشتر برنامههای این شبکه، به مسائل اروپا و جهان اختصاص دارد. وی در پاسخ به این پرسش که آیا برنامههای ویژهای نیز دربارهی ایران در بخش فارسی یورونیوز تولید خواهد شد یا خیر؟ پاسخ داد: «در هفته، حدود ۱۰ دقیقه برنامه، ویژهی ایران پخش خواهد بود.»
در این لحظه، گروهی از روزنامهنگاران ایرانی حاضر در همایش، بهصورت کنایهآمیز او را تشویق کردند و گفتند: «ده دقیقه در هفته؟ ممنونیم!»
بوسینی با گیج شدن از این حرکت، پرسید: «کم است یا زیاد؟!»
گروهی از حاضران خندیدند و بهشوخی گفتند: «زیاد است! زیاد!»