بدون یک تحول فکری عمیق در جامعه ایران هیچ تغییر مثبتی رخ نخواهد داد


۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

کشور با آزادی و عدالت اداره می شود نه با زندان اوین

تعجب آور نیست که در کشور ما مساله فساد و دروغ و خود رایی درحال گسترش است، چرا که اگر اندیشه آزاد نباشد در فضای تک صدایی این مسایل طبیعی است/اگر قرار باشد که نظام باقی بماند ولی با پر کردن زندان ها یا با زدن و گرفتن دانشجویان و کارگران مسلمان،هنرمندان و سینماگران و روزنامه نگارن آیا می توان از چنین نظامی در جهان دفاع کرد؟/این جنبش یک جنبش چهار فصل است. تجدید حیات می کند، در شکل های مختلف ظاهر می شود/آنها می توانند تبلیغ کنند که ما درست نمی گوییم. ما انتظار نداریم که آنها جوانمردانه عمل کنند، از صدا و سیمایشان گرفته تا باقی رسانه هایشان/کهریزک یک مسئله ملی است و به همین دلیل باید تمام بحث هایی که در خصوص کهریزک می شود جلوی چشم مردم گفته شود تا تکرار نشود و بعدا مردم هم قانع شوند که عدالت اجرا شده است.

« ما که نمی خواستیم فقط حکومت تشکیل بدهیم و به نام اسلام چهارچوبی تعریف کنیم ولی از محتوا خالی باشد و از آرمان ها و آرزوهایی که برامده از مکتب و اعتقادات ما بود هیچ نشانی نداشته باشد.اگر قرار باشد که نظام باقی بماند ولی با پر کردن زندان ها یا با زدن و گرفتن دانشجویان و کارگران مسلمان،هنرمندان و سینماگران و روزنامه نگارن آیا می توان از چنین نظامی در جهان دفاع کرد؟»

به گزارش خبرنگار «کلمه»، اینها سخنان نخست وزیر دوران دفاع مقدس در میان جمعی از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب است. زندانیانی که به تعبیر موسوی در فضایی مجاهده کردند که دورنمایی از آینده وجود نداشت و آنچه بود تنها احساس وظیفه انسانی و خالص افراد بود. فضایی که در آن تمام تلاش ها توام با آرزو برای ارزش ها و حاکمیت اسلام و یا ویژگی های یک جامعه سالم صورت می گرفت.موسوی در این دیدار گفت: ابتدای انقلاب نیز با همین فضا شروع شد.

اگر چارچوب های کلی حفظ می شد ایران به سمت خوبی حرکت می کرد

او منکر اشکالات آن دوران نیست چه اینکه «هیچ نظامی بدون اشکال نیست» اما وی معتقد است: اگر چار چوب های کلی حفظ می شد ایران ما به سمت خوبی حرکت می کرد.

نخست وزیر امام(ره) با اشاره به نزدیکی ایام رحلت امام خمینی تشییع جنازه بی نظیر و تاریخی ایشان که میلیون ها نفر در آن حضور داشتند را نشانی از پشتیبانی یک ملت از انقلاب و آنچه که در ۱۰ سال اول انقلاب افتاد دانست و گفت: بدون اینکه بخواهیم برخی اشکالات را نادیده بگیریم اما این موضوع نشانی از تحقق بسیاری از ارزش ها بود.

جبهه ها را نشان حقانیت راه خود می دانستیم

نمی توانیم جواب نسل جوان را بدهیم چون بیراهه رفتیم

مدیر اجرایی کشور در دوران ۸ سال دفاع مقدس گفت: همیشه نظام های مختلف یکسری شاخص ها را برای بیان موفقیت خود ارائه می دهند. مثل تولید ناخالص ملی، تولیدثروت و یا در ابعاد غیر مادی مانند تحصیلات، شاخص کرامت انسانی و… که کم و زیاد آن معنا دار است و درجای خود قابل بحث. ابتدای جنگ خیل عظیم انسان های نورانی و ایثارگر که انقلاب برای ما به ارمغان آورده بود شاخص و نشانه ای بر حقانیت نظام ما بود. جبهه ها را همیشه نشان حقانیت راه خود می دانستیم و نیز علامتی از اینکه نظام در راستای آرمان هایش موفق بوده است. اما متاسفانه کم کم انحراف پیدا شد و در این سال های اخیر نیز مشکلات بسیاراساسی پیدا کرده ایم به گونه ای که امروز نمی توانیم جواب نسل جوان را بدهیم و حتی هنگامی که برایشان توضیح دهیم که اول انقلاب چه اهدافی مطرح بود و بعد از انقلاب چه تغییراتی در کشور رخ داد باز هم نمی توانیم قانعشان کنیم. دلیل آن هم چیزی نیست جز بیراهه رفتن ما.

اتفاق های حیرت آور نمایشگاه کتاب امسال را مقایسه کنید با…

موسوی در تشریح فضای قبل از انقلاب در مقایسه با بعد از آن با ذکر مثالی گفت: پیش از انقلاب آزادی نبود. عناوین کتاب های چاپی و کتاب های اساسی بسیار کم بود و به صورت زیرزمینی دست به دست می چرخید. اما پس از انقلاب نمایشگاه کتاب برپا شد تا نشان داده شوداین نظام، معتقد به برخورداندیشه هاست و به واقع یک انقلاب فرهنگی شکل گرفته است. اما در همین یک مورد آنچه می خواستیم را مقایسه کنید با اتفاقات حیرت آور نمایشگاه کتاب امسال که حتی برخی از رساله ها و کتاب های مراجع را جمع کردند. غرفه کتابهای شهید بهشتی که خود از پایه گزاران نظام هست را حذف کردند و محدودیت مثل همیشه دامن ادبیات و کتاب های علوم انسانی را گرفت و اینها تنها علامت هایی کوچک در دوری از آرمانهای انقلاب است.

نظام در حال حرکت به سمت تک صدایی است

تک صدایی منجر به استبداد و دیکتاتوری می شود

تک صدایی مهم ترین عامل بازدارنده توسعه است

موسوی باهشدار نسبت به تداوم این روند خاطرنشان کرد: نظام در حال حرکت به سمت تک صدایی است به طوری که هیچ اندیشه دیگری را تحمل نمی کند. تک صدایی خود منجر به استبداد و دیکتاتوری می شود و هیچ کس نیست که نداند اضافه بر استبداد و دیکتاتوری تک صدایی مهم ترین عامل بازدارنده توسعه است.

سیاست هایی که شفافیت و گردش آزاد اطلاعات را هدف گرفته است

میرحسین موسوی تاکید کرد: آنچه اکنون می بینیم سیاست هایی است که شفافیت و گردش آزاد اطلاعات را هدف گرفته است و تعجب آور نیست که در کشور ما مساله فساد و دروغ و خود رایی درحال گسترش است، چرا که اگر اندیشه آزاد نباشد در فضای تک صدایی این مسایل طبیعی است.

جنبش سبز برای آزادی و عدالت است

زمانی آرزو داشتیم جشن بستن زندان اوین را بگیریم اما…

مهندس موسوی در بخش دیگری از سخنان خود به بیان نسبت جنبش سبز و آرمانهای انقلاب پرداخت و گفت: جنبش سبز برای آزادی و عدالت است. عدالت برای مردمی که انقلاب کردند و کشور با همه تنوع قومیت ها، فرهنگ هاو زبان های مختلف مال آنهاست و عدالت در وجوه اجتماعی،سیاسی و اقتصادی جزئی از حقوق آنهاست. و نیز آزادی که از آرمانهای ما بود و اگر نباشد حقوق مردم پایمال می شود. زمانی آرزوی ما بود که زندانها خالی باشد وجشن بستن زندان اوین را بگیریم، اما حالا آنجا ساختمان سازی می کنیم که حجره های بیشتری داشته باشیم برای حبس بیشتر و هم این نشانی دیگر از انحراف و کج روی ماست که به نتیجه هم نخواهد رسید.

نمی خواستیم حکومتی خالی از محتوا داشته باشیم

آیا از چنین نظامی در جهان می توان دفاع کرد؟

موسوی خاطرنشان کرد: ما که نمی خواستیم فقط حکومت تشکیل بدهیم و به نام اسلام چارچوبی تعریف کنیم ولی از محتوا خالی باشد و از آرمان ها و آرزوهایی که برآمده از مکتب و اعتقادات ما بود هیچ نشانی نداشته باشد.اگر قرار باشد که نظام باقی بماند ولی با پر کردن زندان ها یا با زدن و گرفتن دانشجویان و کارگران مسلمان،هنرمندان و سینماگران و روزنامه نگارن آیا می توان از چنین نظامی در جهان دفاع کرد؟

جنبشی بر آمده از نیاز های واقعی یک ملت

جنبش سبز جنبشی چهار فصل است

وی طلب آزادی و عدالت را در چنین فضایی یک مطالبه جدی عنوان کرد و گفت: جنبش سبز یک جریان ادامه دار است که نه با بستن و گرفتن و تهدید و زندانی کردن و نه با کشتن متوقف نخواهد شد چرا که مطالبات برآمده از نیازهای واقعی و انسانی ملت ما را دارد. این جنبش یک جنبش چهار فصل است. تجدید حیات می کند، در شکل های مختلف ظاهر می شود. اینطور نیست که برای یک مقطع کوچک باشد و یا ارتباطی به شخص خاص داشته باشد بلکه برآمده از نیازهای ملت ما و در موازات مبارزات طولانی ملت برای نیل به آزادی و عدالت است.

اهداف جنبش سبز ساده و روشن است

انتظار نداریم جوانمردانه عمل کنند؛ از صدا وسیمایش گرفته تا…

موسوی شعار ها و اهداف جنبش سبز را ساده و روشن دانست و گفت: زمانی که می گوییم قانون اساسی مسئله روشن است، وقتی می گوییم دروغ و فساد نباشد و عدالت باشد مسئله روشن است. به طور قطع گسترش آگاهی بزرگترین ابزار جنبش است. ما با کسی نمی خواهیم دعوا کنیم. تنها از حقوق خود دفاع می کنیم و ابزارمان همان آگاهی رسانی به مردم است و جلوی کسی را هم سد نمی کنیم. آنها می توانند تبلیغ کنند که ما درست نمی گوییم. ما انتظار نداریم که آنها جوانمردانه عمل کنند، از صدا و سیمایشان گرفته تا باقی رسانه هایشان.

«دروغ ممنوع» مطالبه جدی همه مردم بود

موسوی با یاد آوری شعار «دروغ ممنوع» در شب انتخابات گفت : در هنگامه انتخابات یکی از مهمترین و با نفوذترین پوستر هایی که چاپ شد، پوستر «دروغ ممنوع» بود. بنده اولین بار آن را در تهران دیدم و به فاصله ۲۴ ساعت در یک منطقه دوردست کشور مشاهده کردم چرا که شعار ملموس و مطالبه جدی همه مردم بود.

طاقت یک وبلاگ معمولی را آزاد را هم ندارند

چشم اسفندیار آنها مسئله آگاهی است

میرحسین موسوی این بار هم از آگاهی و ضرورت آگاهی بخشی گفت و تاکید کرد: اینکه آنها طاقت ندارند یک وبلاگ معمولی را آزاد ببینند و امروز هیچ رسانه ای حتی در سطح مجازی نیست که در اختیار ما باشد و از فیلترینگ در امان مانده باشد همه نشانگر این است که پاشنه آشیل یا چشم اسفندیار آنها مسئله آگاهی است. بنابراین هرکس در هرجا احساس مسئولیت می کندباید در حد خود در گسترش آگاهی های سیاسی، اجتماعی تلاش کند حتی با گفتن یک نکته در جمع کوچک.

کانون های گسترش آگاهی ها کجاست؟

میرحسین موسوی کانون های گسترش آگاهی را برشمرد: از محیط خانواده گرفته تا جمع دوستان و اقوام، و در میان اقشار و استان های مختلف اگاهی را گسترش دهیم. جنبش سبز هدف پیچیده ای ندارد؛ ما فساد و دروغ را نمی خواهیم، می خواهیم مردم احترام داشته باشند، قوه قضاییه درستی داشته باشیم که ظلم نکند. اینگونه نباشد که از کسی اعتراف بگیرند و بر اساس آن وی را اعدام کنند یا او را بزنند و یا زندانی را آزاد کنند و بعد از دو سه هفته با او تماس بگیرند و بگویند مصاحبه کن یا به زندان برگرد! کافیست همین مسائل را برای مردم شرح دهیم.

کسانیکه زندان های وسیع را ایجاد کردند چقدر با واقعیت بیگانه اند

موسوی دغدغه های خود درباره بی تدبیری درامور را اینگونه بیان کرد: همیشه می گویم کسانی که این زندان های وسیع را ایجاد کرده اند چقدر با واقعیت بیگانه اند. ما چقدر فرصت داشتیم در ماه رمضان و عیدهای مذهبی و ملّی اعلام کنیم که جدای از گذشته ها آزادانه به اصول بازگردیم. این خود به خود مردم را خوشبین می کرد. اکنون نیز اگر بگویند انتخابات آزاد و رقابتی برگزار خواهیم کردو تقلبی در کار نخواهد بود خواهید دید که مردم قطعا نفس راحتی می کشند.

کهریزک مسئله ملی است؛جلوی چشم مردم ماجرا را بگوئید تا تکرار نشود

وی تصریح کرد: نظامی که نتواند با حمله به خوابگاه دانشجویی به عنوان یک مورد برخورد شجاعانه کند و برای مردم شرح دهد که واقعا در این بین چه اتفاقی افتاده است و با آنهایی که تقلب کرده اند نتواند برخورد کند نظامی ضعیف است. قدرت نظام در این است که این مسائل را شرح دهد یا در مورد کهریزک که می گویند ۳ نفر را محکوم کرده اند. کهریزک یک مسئله ملی است و به همین دلیل باید تمام بحث هایی که در خصوص کهریزک می شود جلوی چشم مردم گفته شود تا تکرار نشود و بعدا مردم هم قانع شوند که عدالت اجرا شده است. همین نتیجه مبهمی که اعلام کردند و ۳ نفر را به قصاص محکوم کردند بگویند این سه نفر چه کسانی هستند و چه ارتباطی با افرادی دارند که اسامی شان در مجلس برده شد، مجلسی که تازه ما می دانیم چقدر گزارش هایش محدود است.

آرزو می کنیم کج راهه به راه مستقیم تبدیل شود

موسوی گفت: همه آرزو می کنیم این کج راهه تبدیل به راه مستقیم شود. توسط هر شخصی که باشد در هر موقعی که باشد مردم راضی خواهند بود. مردم مبارزه کرده اند .خون دل خورده اند تا به عدالت و ازادی برسند تا استبداد و خودرایی نباشد. تا مناصب و منزلت ها در حال گردش باشد تا هرکس در هرجا وظایفی دارد در مقابل مردم پاسخگو باشد.

آیا دستگیری ها توانست رژیم شاهنشاهی را حفظ کند؟

میر حسین موسوی خطاب به زندانیان پیش از انقلاب افزود:این بگیر و ببند ها مسئله را حل نمی کند مگر با به زندان انداختند شما رژیم سقوط نکرد؟ رژیم سقوط کرد و من اثرات این دستگیری ها را به خاطر دارم ولی پرسش این است که آیا این دستگیری ها توانست رژیم شاهنشاهی را حفظ کند؟ وضعیت رسانه ای و گردش آزاد اخبار و اطلاعات در جهان، نسبت به دوره ای که شما در زندان بوده اید بسیار متفاوت است. اول صبح با رجوع به چند سایت می توان تمامی اخبار را دریافت کرد. قبلا اطلاعیه ها با چه دردسری این دست و آن دست می شد و بعضا چه خساراتی هم داشت و تنها به دست عده معدودی می رسید. ماهواره ها و فضای بین المللی و ارتباطات هم به همین ترتیب موثراند.

به گفته نخست وزیر زمان دفاع مقدس،در چنین فضایی رفتن به سمت الگوها و چهارچوب هایی که عقلا عدم کارآمدی آنها روشن بوده جای تعجب و تأسف دارد.

کشور با آزادی و عدالت اداره می شود نه با زندان اوین

موسوی تصریح کرد: برخی گمان می کنند با ایجاد فضای رعب و وحشت می توان امور را اداره کرد در حالی که کشور با آزادی و عدالت اداره می شود نه با زندان اوین.

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه






نام : رضا
نام خانوادگی : سراج


سوابق : ریاست مركز اطلاعات قرارگاه ثارالله - ریاست سازمان بسیج دانش‌جویی - نویسنده‌ی مقاله در خبرگزاری فارس - بازجوی سازمان حفاظت و اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب


سابقه‌ی قابل شناسایی فعالیت او ، به سال ۱۳۷۸ و ایجاد پرونده‌ی وبلاگ‌نویس‌ها توسط سازمان اطلاعات موازی بازمی‌گردد . پرونده‌ی رضا سراج در نهادهای امنیتی کشور ، دارای مهر " به کلی سری " است .
رضا سراج ، بازجوی علی افشاری نیز بوده است . علی افشاری در گفت‌گو با " مرکز اسناد حقوق بشر ایران " می‌گوید :


۷۱. پس از اين‌كه روحيه‌ی خود را به‌دست آوردم ، به قاضی اعلام كردم كه ديگر به سربازجو - خود را علوی معرفی می‌كرد - پاسخ نمی‌دهم . پس از اين‌كه بريدم ، چشم‌بندم را در بازجويی برمی‌داشتند . چهره‌ی او را ديده بودم . بعدها فهميدم نام او سراج است . سراج الان گه‌گاهی برای خبرگزاری فارس ، مطلب می‌نويسد و در حال حاضر مسئول سازمان بسيج دانش‌جويی است. سراج هرچه سؤال كرد من جواب ندادم . گفتم می‌خواهم بازجوی ديگری بيايد .


۷۹. مثلا بازجوی من ( آقای سراج ) می‌گفت كه آن‌ها به قاضی دستور می‌دهند كه چگونه تصميم بگيرد و چه بكند ، نه اين‌كه قاضی به آن‌ها دستور دهد که چگونه بازجويی كنند .






چک پرداخت هزینه‌ی راه‌اندازی یکی از سایت‌های ضداصلاحات که در تاریخ ۱۳۸۲/۳/۱۱ ، به‌صورت مشترک توسط غلام‌حسین رمضانی - یکی از فرمانده‌های سابق سازمان حفاظت و اطلاعات نیروی انتظامی و رییس فعلی سازمان حفاظت و اطلاعات سپاه پاسداران - و رضا - سراج ، در وجه ولی‌الله متاجی ( تیموری ) - از بازجوهای سازمان حفاظت و اطلاعات نیروی انتظامی و مامور به نظارت بر دو سایت اینترنتی - صادر شده است .

معامله با ایران باعث سلب مشروعیت رئیس جمهور برزیل شده است



الکسي باریونوو

زماني که لولا دا سیلوا، رئیس جمهور برزیل به ایران رفت، امیدوار بود تا بحران لاینحل اتمي ایران را حل کند و اعتباري با عنوان یک دولت مرد بین المللي کسب کند.

اما بعد از اینکه برزیل و ترکیه با ایران قرارداد تبادل اورانیوم را بستند، آقاي داسیلوا در بازگشت به خانه با موجي از انتقاد متفکران و نمایندگان مجاس مواجه شد که معتقد بودند که این ماموریت ساده لوحانه یا حتي مغایر با مواضع کشور بوده است.

برخي مي گویند که ایران از او بعنوان راهي براي وقت کشي استفاده کرده است تا بتواند با فراغ بال سلاح اتمي بسازد. برخي دیگر مي گویند که او رابطه برزیل و آمریکا را خراب کرده است بطوریکه برنامه هاي اتمي برزیل هم از این پس مورد بازرسي بیشتر بارزسان قرار خواهد گرفت.

کاري که قرار بود دست آورد مهم آقاي داسیلوا بعنوان رئیس جمهور کشوري که در حال ورود به عرصه جهاني است، باشد تبدیل شد به قدمي اشتباه که مشروعیت این رئیس جمهور محبوب را زیر سووال مي برد.

آموري د سوزا، تحلیلگر سیاسي در ریو دو ژانیرو، مي گوید: "اگر با دید بزگوارانه نگاه کنیم باید بگوییم که این عمل ساده لوحانه بود. در این بازي اگر انگ ساده لوح بخوري، نشان مي دهد که یک سیاستمدار درجه سه هستي".

برزیل و ترکیه کمک کردند تا ایران وارد معامله اي بشود که بر مبناي آن اورانیوم نیمه غني سازي شده اش را به بیرون از کشور بفرستد و در مقابل سوخت هسته اي دریافت کند که این پشنهاد در ماه اکتبر توسط ایران رد شده بود. اما مقامات ایراني بعد از رد کردن آن پیشنهاد اعلام کردند که به غني سازي اورانیوم ادامه خواهند داد.

مقامامات برزیل اعلام کردند که از این اضهارات غافلگیر شده اند و اینکه واسطه مسائل داخلي ایران شده اند را رد کردند.

آمریکا بلافاصله این معامله را رد کرد و از آن بعنوان روشي براي وقت کشي یاد کرد و هر پنج عضو دائمي شوراي امنیت سازمان ملل هم توافق کردند تا پیشنویس تحریم هاي تازه علیه ایران را تهیه کنند.

اما مقامات برزیل همچنان با شجاعت از این توافقنامه دفاع مي کنند و سلسو آموریم، وزیر امور خارجه برزیل روز جمعه گفت: "اتفاقات زیادي هنوز باید بیافتد. بسیار دشوار است اما همچنان راهي در مقابل ما گشوده شده است".

علي اصغر سلطانیه، سفیر ایران در آژانس بین المللي انرژي هسته اي اعلام کرد که کشورش روز دوشنبه آژانس را از توافقنامه هسته اي آگاه کرده است. او در مصاحبه اي اعلام کرد: "ما انتظار داریم از دور مقابله به همکاري برگردیم و به پاي میز مذاکره بازگردیم".

مقامات برزیلي پاسخ منفي آمریکایي ها را دورویي تفسیر کردند. یکي از مشاوران آقاي داسیلوا روز دوشنبه گفت که در روزهاي قبل از آغاز سفر وي به ایران، آقاي اوباما نامه اي به داسیلوا نوشت و به نکات مختلفي اشاره کرد که منجر به این توافقنامه شد.

بان کي مون، دبیرکل سازمان ملل روز دوشنبه گفت که ممکن است حرکت ایران براي امضاي توافقنامه با برزیل و ترکیه ممکن است منجر به آغاز مذاکرات بشود. اما مشکل اصلي این است که هر دو طرف نسبت به هم بی اعتماد هستند.

تحلیلگران سیاسي معتقدند که اگر قدرت هاي غرب به بي اعتنایي خود به این توافقنامه ادامه بدهند، عواقب آن براي اعتبار برزیل سنگین خواهد بود و هشدار داده اند که این موضوع امنیت برنامه هاي اتمي برزیل را هم زیر سووال خواهد برد.

برزیل با کمک فرانسه در حال ساخت یک زیر دریایي اتمي است. این پروژه کاملا با توافقنامه منع تولید سلاح هسته اي سازگار است و به بازرسان آژانس اجازه داده شده است که دائما از آن بازدید کنند و ممنوعیت تولید سلاح هسته اي اخیرا در قانون اساسي برزیل گنجانده شده است. اما برزیل از امضاي پروتوکل الحاقي که بر اساس آن بازرسان مي توانند دفعات بیشتري از پروژه بازدید کنند.

حتي قبل از بازدید آقاي داسیلوا از تهران، لوئیز فلیپه رامپریرا، وزیر امور خارجه سابق برزیل، گفته بود که تلاش هاي دیپلماتیک با ایران مي تواند منجر به شکست هاي بزرگ سیاسي شود. وي در روزنامه او گلوبو نوشت: "درست مثل کسي است که در حال رد شدن از خیابان پایش را روي پوست موز بگذارد".

خوزه آلنکار، معاون رئیس جمهور برزیل بعد از امضاي قرار داد بین ایران و برزیل گفت که برزیل باید بتواند بعنوان از سلاح اتمي بعنوان وسیله اي براي شروع بحث استفاده کند.

با وجود این نگراني ها، بسیاري از برزیلي ها هم متوجه شده اند که برزیل وارد عرصه بین المللي شده است و تبدیل به موضوع داغ براي آمریکایي ها شده است.

پائولو سوترو، مدیر برزیلي موسسه وودرو ویلسون، مي گوید: "پرزیدنت لولا به این انتقاد ها بي اعتنایي کرد و تصمیم گرفت که ثابت کند که برزیل به اندازه آمریکا حق دارد مانند بازیگران بزرگ این عرصه وارد گود شود".

تلاش برزیل براي غلبه بر ایرانیان در این کشور با استقبال خوبي مواجه نشده است. بعد از اینکه در ماه گذشته وزیر اقتصاد برزیل لباس تیم ملي فوتبال برزیل را به آقاي احمدي نژاد تقدیم کرد، کلویز روسي، مقاله نویس معتبر نوشت که لباس تیم ملي برزیل به خون ایرانیان مخالف دولت که به دست حکومت کشته شده اند، آغشته شد.

اما تعداد دیگري از برزیلي ها به نظر مي رسد که از معاشرت داسیلوا با رهبران جهان احساس غرور مي کنند. طي یک آمارگیري 48 درصد برزیلي ها دقیقا به یاد ندارند که داسیلوا چکار کرده است؛ در حالیکه 46 درصد کاملا سفر او را به خارج از کشور بیاد دارند.

آقاي سوترو و داسیلوا، بقاي خود را بیمه کرده اند. اما در مورد روابط با آمریکا "هنوز از میزان خسارت هاي دوجانبه اي که به این روابط وارد شده است، اطلایي نداریم".

افشاگری پارلمان نیوز درباره حمید رسایی

نامه های حمایت ازدولت، جعلی است

نازنین کامدار

همزمان با افشاگری سایت پارلمان نیوز درباره جعل امضای نمایندگان در نامه های مختلف، از جمله نامه حمایت 234 نماینده از تعهدنامه هسته ای تهران و همچنین نامه 175 نماینده حامی رسانه های افراطی طرفدار دولت، محافل سیاسی از نقش حمید رسایی، نماینده عضو فراکسیون انقلاب اسلامی(حامیان دولت) که به تازگی با ضرب و شتم برخی از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد اسلامشهر خبر ساز شده است، پرده برداشتند.

سایت خبری پارلمان نیوز که از سوی فراکسیون اقلیت مجلس اداره می شود، روز گذشته در گزارشی درباره نامه های اخیر نمایندگان و نقش "چند نماینده افراطی شناخته شده" در دستکاری و جعل امضاء دست به افشاگری زد و نوشت: "در حالی که در هفته‌های اخیر برخی نمایندگان نسبت به غیرواقعی بودن تعداد و یا اصالت امضای برخی بیانیه‌ها اعتراض کرده‌اند، خبرهای جدیدی از روند دستکاری در تعداد امضاها و البته متن بیانیه‌ها بعد از امضای نمایندگان به گوش می‌رسد.عمده بیانیه‌های تهیه شده در مورد مسائل جنجالی توسط سه یا چهار نماینده حامی دولت در مجلس هشتم تهیه و به امضای نمایندگان می‌رسد البته نکته جالب آنجاست که تعداد و اصالت امضاهای بیشتر این بیانیه‌ها بعد از قرائت مورد تردید جدی قرار گرفته است".

پارلمان نیوز درباره نامه اخیر نمایندگان به صادق لاریجانی و اعلام حمایت 175 نماینده از افراطی ترین رسانه های وابسته به نهادهای امنیتی و سپاه که حمید رسایی هفته گذشته در گفت و گو با خبرگزاری فارس، خود را نویسنده متن آن نامه و مسئول جمع آوری امضاء معرفی کرده بود نیز نوشت: "در نامه معروف اخیر تعدادی از نمایندگان مجلس به آیت‌الله صادق لاریجانی در انتقاد از برخورد قانونی با دروغ‌پراکنی برخی رسانه‌ها و بعد از واکنش صریح رئیس قوه قضائیه به این نامه، از یک سو برخی نمایندگان مجلس در موضع‌گیری‌های رسمی اعلام کردند که بنا بر اعتمادی که به همکار خود داشته‌اند بدون خواندن متن بیانیه آن را امضا کرده‌اند و از سوی دیگر بر اساس اطلاعات رسیده به پارلمان‌نیوز، در متن این نامه بعد از جمع‌آوری امضاها به این شیوه نادرست، تغییراتی اعمال شده که همین امر موجب ناراحتی برخی از امضاکنندگان شده است".
سایت خبری نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس به نامه حمایت 234 نماینده از تعهدنامه هسته ای تهران نیز اشاره کرده و آورده است: "نمونه دیگر، این نامه تعدادی از نمایندگان در حمایت از توافق تهران است که در جلسه 28 اردیبهشت مجلس شورای اسلامی با 234 امضا قرائت شد، اما نکته جالب آنکه در "روزنامه رسمی"، که منعکس کننده مذاکرات رسمی است تعداد امضاهای این نامه 203 نفر عنوان شده است و این به معنای 31 امضا اختلاف می‌باشد.عدم تعهد تهیه کنندگان بیانیه‌های خاص به امضاهای نمایندگان، تغییر در متن بیانیه‌ها، تعداد غیرواقعی امضاها و... از مسائلی است که با روند در پیش گرفته شده توسط طیفی خاص در مجلس موجب بحران حیثیت و زیر سئوال بردن نامه‌ها و بیانیه‌های نمایندگان مجلس شورای اسلامی می‌شود".

گفتنی است، حمید رسایی پیش از افشاگری سایت پارلمان نیوز در مصاحبه با خبرگزاری فارس، درباره نامه به رئیس قوه قضاییه گفته بود: "ابتدا 80 نماینده این نامه را امضاء کردند اما رفته رفته بر تعداد امضاء کنندگان افزوده شد و حتی برخی از نمایندگانی که در ابتدا مخالف این نامه بودن خودشان آمدند و خواستند که امضای شان پای نامه باشد".

رسایی که پس از جعل امضای نمایندگان و رساندن آن به حدنصاب لازم جهت قرائت در صحن علنی مجلس، مراسمی را با حمایت روح لله حسینیان با عنوان "تقدیر از رسانه های افشاء کننده جریان فتنه در مجلس" به راه انداخت، هفته گذشته و پس از افشاگری پارلمان نیوز با انتقاد صادق لاریجانی مواجه شد.رئیس قوه قضاییه در همایش سازمان اسناد و املاک کشور درباره نامه مجعول 175 نماینده درباره "سران فتنه و کوتاهی قوه قضاییه" گفته بود: "این مایه تاسف است كه نمایندگان مجلس نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه نوشته و در آن گفته‌اند كه چرا دستگاه قضا نسبت به برخورد با سران فتنه امروز و فردا می‌كنند و عده‌ای نیز در مجلس راه بیفتند و برای این نامه امضا جمع كنند".

لاریجانی به وضوح با عبارت "راه افتادن و امضاء جمع کردن" حمید رسایی را که به گفته خبرنگاران پارلمانی "عامل گوش به فرمان روح الله حسینیان" است، خطاب قرار داده بود.

گفتنی است حمید رسایی بانی برنامه تقدیر از رسانه های هوادار دولت و خبرگزاری ها و سایت های امنیتی و نظامی وابسته به سپاه بود که شنبه گذشته و در روز دوم خرداد در "اتاق" فراکسیون حامیان دولت از سوی رسایی، حسین فدایی و روح الله حسینیان لوح تقدیر دریافت کردند.

در این مراسم که رسایی پیش از آن مدعی برپایی آن در صحن علنی شده بود، حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان، حمید رضا مقدم فر مدیر عامل خبرگزاری فارس، وحید یامین پور مجری برنامه "دیروز، امروز، فردا" و نمایندگانی از سایت های رجانیوز و جهان نیوزو... لوح تقدیر دریافت کردند.این مراسم که با استقبال بسیار سردی از سوی نمایندگان مجلس مواجه شده بود، روز گذشته منجر به انتقاد مصطفی کواکبیان از رسایی و حسینیان در صحن علنی مجلس شد و او در نطق پیش از دستور خود گفت: "در این مجلس یک سایتی به نام رجانیوز كه بدترین توهین‌ها را به بیت شریف امام و سیدحسن خمینی روا داشته تشویق شده‌ است و این نشاندهنده آن است که مجلس در راس امور نیست".
محسن كوهكن، ؛ سخنگوي هيات رئيسه مجلس نیز در گفتگو با سایت پارسینه گفته است: "فعالیت های فردی نمایندگان ربطی به مجلس ندارد".
او افزوده است:"از نمايندگان مي خواهيم كه از بكار بردن كلماتي كه بار حقوقي دارد درست استفاده كنند. وقتي مي گوييم «مجلس» يعني 290 نماينده كه به معناي بيانيه اكثريت آنها و يا مصوبه نمايندگان مي باشد".
سایت پارسینه گزارش داده است با وجود آنکه رسایی مدعی شده بود بانی مراسم تقدیر از رسانه های امنیتی و افراطی فراکسیون انقلاب اسلامی است، خبرنگار این سایت در گفت و گو با یک عضو این فراکسیون در اینباره از وی سوال کرده و نماینده مذکور گفته است: "چنين بحثي در فراكسيون انقلاب اسلامي مطرح نشده و برخي از آقايان نظرات شخصي خود را مطرح مي كنند."

بر اساس این گزارش، نطق پیش از دستور کواکبیان در جلسه دیروز مجلس منجر به واکنش تند رسایی شد و برای دقایقی جو صحن علنی را به تشنج کشید.

بنا به گزارش ایسنا، پس از نطق مصطفي كواكبيان، حمید رسايي با فرياد 77، خواستار تذكر آیین نامه ای شد كه ابوترابي آنرا وارد ندانست و رسایی نیز تا پایان جلسه علنی آیین نامه را بر سر خود قرار داد. همچنين پس از اتمام جلسه‌ علني، رسايي به سمت ابوترابي رفت و براي دقايقي بحثي بين آنها در گرفت و تعدادي از نمايندگان اطراف آنها حلقه زدند.
رسايي در همين حال گفت: "آقاي كواكبيان به من توهين كرده است. اين به ما چه ربطي دارد كه آقاي كواكبيان مدير مسوول مردم‌سواري است و از
VOA خوشش مي‌آيد؟" كواكبيان نيز با فرياد به رسايي اعتراض كرد و گفت: "تو مثلا روحاني هستی، از اين حرف‌ها خجالت بكش".

گفتنی است پس از اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات سال گذشته، حمید رسایی در اظهار نظرهای پیاپی خود در سایت رجانیوز و خبرگزاری فارس مدعی تهیه شکایت نامه بیش از 100 نماینده مجلس علیه میرحسین موسوی شده بود. او حدود هفت ماه به طور پیوسته این ادعا را مطرح کرد و با تکذیب های گوناگون از جمله تکذیب این ادعا از سوی دادستان تهران مواجه شد تا حدی که سرانجام در تاریخ 24 بهمن ماه 88 و پس از انتشار بیانیه میرحسین موسوی به مناسب 22 بهمن ماه، او با ادعای اینکه "میرحسین مشاعر خود را از دست داده است و دیگر سلامت عقل ندارد"، اعلام کرد شکایت خود را پس گرفته است.

او اما شکایت خود را در حالی پس گرفته که روز 28 اردیبهشت در گفت و گو با خبرگزاری فارس گفته است: "‌من تعجب مي‌كنم كه چگونه برخي اين احتمال را مي‌دهند كه مسئول دستگاه قضا كه منصوب رهبري است و عقلا و شرعا خود را مقيد به حركت در مسير رهبري مي‌داند، در برخورد با سران فتنه امروز و فردا كند".
چرا فرهاد وکیلی و فرزاد کمانگر از رهبر ایران عفو نخواستند و اعدام شدند؟


رای ما کجاست :فرهاد وکیلی که صبح روز یکشنبه 19 اردیبهشت ماه ، در زندان اوین اعدام شد ، بارها توسط بازجوهایش تحت فشار قرار گرفته بود که برای رهایی از اعدام ، نامه عفو به رهبری بنویسد . اما او از نوشتن این نامه خودداری کرد . یکی از نزدیکانش این را به خبرنگار ما می گوید .او به همسرش و دوستانش گفته بود ترجیح می دهد اعدام شود اما هرگز چنین نامه ای ننویسد .

فرهاد وکیلی روز یک شنبه به همراه سه شهروند کرد ایرانی که مظنون به ارتباط با پژاک بودند و همچنین یک شهروند شیرازی که برادرش عضو انجمن پادشاهی بود ، اعدام شد . چیزی که دست کم در مورد فرزاد کمانگر و مهدی اسلامیان هرگز به اثبات نرسید .

بررسی تجربه زندانیان سیاسی سال های اخیر ایران نشان می دهد که تحت فشار قرار دادن زندان سیاسی و عقیدتی برای نوشتن نامه عفو به رهبری ، سال هاست که سیاست و روش بازجوهای وزارت اطلاعات است . آنها با این که می دانند بسیاری از کسانی را که محکوم به اعدام کرده اند ، بی گناه هستند ، اما برای راضی کردن برخی از مقامات جمهوری اسلامی دست به چنین کاری می زنند . یکی از زندانیان سیاسی سال های دور در این باره توضیح می دهد :" شما را به جایی می رسانند که مجبور به نوشتن این نامه شوید . اگر ننویسید اعدام حتمی است . بسیار سخت است که بدانی اعدام می شوی و نامه را هم ننویسی ."

همچنان که خلیل بهرامیان وکیل فرزاد کمانگر که او هم امروز صبح به همراه فرهاد وکیلی اعدام شد،امروز در مصاحبه با بی بی سی فارسی توضیح داد.او گفت :" فرزاد نیز بی گناه بود . بازجویش هم به این موضوع اعتراف داشت . اما می خواست که فرزاد برای رهایی از اعدام نامه عفو به رهبر جمهوری اسلامی بنویسد . "کاری که فرزاد حاضر به انجام آن نشد . اگر می نوشت به مفهوم این بود که کاری کرده و جرمی را مرتکب شده است .

عده ای دیگر بر این باورند که فشار بر زندانیان سیاسی برای نوشتن نامه عفو به رهبری برای این است که دستگیری آنهایی را که بی گناه هستند ،توجیه کنند . چرا که وقتی کسی نامه بخشش می نویسد ، به طور ضمنی می پذیرد که جرمی را مرتکب شده و حالا مورد عفو و رافت رهبر ایران قرار گرفته و از این بابت باید سپاسگزار هم باشد .

همسر فرهاد وکیلی برای پیگیری پرونده او بارها به تهران رفته بود و با قاضی صلواتی که در دادگاه بدوی حکم اعدام را صادر کرد، دیدار داشت . او در یکی از این دیدارها فرزندانش را نیز با خود برده بود . قاضی صلواتی به تندی با انها رفتار کرده بود و گفت چرا این بچه ها را با خود از کردستان به تهران آورده اید . همسرش نیز جواب داد :" آنها را آورده ام تا قاتل پدرشان را بشناسند ."

توضيحات ادوارنيوز در مورد گزارش صداوسيما در باره شکنجه زيدآبادی

شکنجه احمد زيدآبادی غيرقابل انکار است


ادوارنيوز: روز گذشته يکی از بخش های خبری صداوسيمای جمهوری اسلامی در گزارشی کذب و مجعول به نقل از همسر احمد زيدآبادی، دبيرکل دربند سازمان ادوار تحکيم وحدت مدعی شد که "شکنجه احمد زيدآبادی در زندان کذب و دروغ است".

ظاهرا رسانه دربست اقتدارگرايان و دروغ پراکنان، با سوءاستفاده از يکی از اظهارنظرهای خانم مهديه محمدی همسر محترم احمد زيدآبادی، در مورخه ۱۵ ارديبهشت ماه که حاوی توضيحاتی در خصوص گفتگوی تفصيلی ديگری در تشريح شکنجه های گوناگونی که در ايام بازداشت نسبت به آقای زيدآبادی اعمال شده است، چنين ادعای سراسر کذبی را مطرح کرده است.

ادوارنيوز، که پيش از اين توضيحات خانم محمدی را منتشر کرده بود، ضمن تاکيد بر اين واقعيت روشن که "اعمال شکنجه های بی سابقه از ابتدای بازداشت ربايش گونه تا به امروز و خصوصا در مدت ۱۴۱ روز حبس انفرادی دکتر زيدآبادی" امری غيرقابل انکار است تصريح می کند که خانم محمدی در آن توضيحات صرفا "شليک گلوله در اتاق بازجويی" را تکذيب کرده اند که طبعا اين به معنی تکذيب اصل شکنجه نسبت به دکتر زيدآبادی نيست.

ادوارنيوز از صاحبان "رسانه های دروغ و تزوير" دعوت می کند که اگر قصد پوشش اخبار زندانيان مظلوم سياسی را دارند، بخش های ديگر گفتگوی خانم مهديه محمدی را در بخش های خبری خود منتشر کنند.

طوبی کمانگر: جسد فرزاد هنوز در سردخانه کهريزک است


راديو فردا- شهرام ميريان :سحرگاه روز يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ماه پنج زندانی سياسی يعنی شيرين علم هولی، فرزاد کمانگر، فرهاد وکيلی، علی حيدريان و مهدی اسلاميان در زندان اوين به دار آويخته شدند.

در اعتراض به اين اعدام ها بلافاصله در شهرهای اروپا، آمريکا، کانادا و استراليا تظاهرات و مراسم يادمان برپا شد که در اکثر آنها يکی از خواسته های خانواده های اعدام شدگان يعنی تحويل اجساد اين پنج تن مطرح شد؛ خواسته ای که تاکنون از سوی دستگاه های مسئول جمهوری اسلامی بی پاسخ مانده است.

از سويی عدم تحويل اجساد اين پنج زندانی سياسی به خانواده هايشان شايعاتی را هم دامن زده است.

برخی معتقدند جنازه اين افراد در گورستان موسوم به «کافران» به خاک سپرده شده که بعداً به خانواده هايشان اطلاع داده خواهد شد و بعضی مانند طوبی کمانگر، دخترعموی فرزاد کمانگر، می گويند که اجساد همچنان در سردخانه کهريزک نگهداری می شود.

طوبی کمانگر در اين باره به راديو فردا می گويد: جنازه هر پنج نفر هنوز در سردخانه کهريزک است. به رغم تمام تلاش هايی که مادر فرزاد کمانگر انجام داده، هنوز موفق نشده اند جنازه ها را حتی برای يک لحظه ببينند و مادران از بچه هايشان خداحافظی کنند.

وی می افزايد: رژيم جمهوری اسلامی از اين موضوع وحشت دارد که اگر جنازه ها به کردستان برگردد با اعتراضات و تظاهرات بزرگی همراه شود چون بعد از شنيدن اعدام اين پنج عزيز در کردستان اعتصاب انجام شد. البته ممکن است اين بچه ها را آن قدر شکنجه کرده باشند که جرأت نمی کنند برای يک لحظه به خانواده هايشان نشان دهند. فرزاد کمانگر وقتی در زندان کرمانشاه بود تمام بدنش را له کرده بودند و شيرين علم هولی شش ماه تمام با وحشيانه ترين شيوه شکنجه شد.

دختر عموی فرزاد کمانگر که در آلمان زندگی می کند به راديو فردا می گويد: در سه دهه اخير به اين سو ۱۹ تن از خويشاوندانش با نام خانوادگی کمانگر به دليل فعاليت های سياسی از سوی جمهوری اسلامی ايران کشته شده اند.

جمهوری اسلامی اینها بد حجابند یا خوب حجابند؟!

داریوش اریایی

جمهوری اسلامی هر روز فشار را بر مردم افزایش می‌دهد و در دور جدید ضد بشری خود زنان ایرانی را درتنگنا گذاشته است و صحبت از جریمه‌های یک میلیون و سیصد هزار تومانی برای بد حجابی کرده استن و شعاع بزرگی مانند طرح ترافیک دور حرم امام رضا کشیده است که زنان بدون چادر نمی‌توانند تردد داشته باشند‌. به عکس چند حامی جمهوری اسلامی و احمدی نژاد نگاه کنید ایا به راستی تامل برانگیز نیست !

جمهوری اسلامی هر روز فشار را بر مردم افزایش می‌دهد و در دور جدید ضد بشری خود زنان ایرانی را درتنگنا گذاشته است و صحبت از جریمه‌های یک میلیون و سیصد هزار تومانی برای بد حجابی کرده استن و شعاع بزرگی مانند طرح ترافیک دور حرم امام رضا کشیده است که زنان بدون چادر نمی‌توانند تردد داشته باشند.

ج.ا. از زنان آگاه ایرانی می‌ترسد ودر استانه سالگرد انتخابات و تجمعات که زنان و دختران ایرانی هم پای مردان ایرانی علیه استبداد به پا خواستند را با گشت‌های اخلاقی‌‌، امنیت اخلاقی ناموسی و گشت مبارزه با بدحجابی بترساند.

به یاد آورید سال گذشته در مناسبت‌های حکومتی این دختران از کسانی که هم کنون بر مسند قدرت هستند حمایت می‌کردند.

آیا این زنان از نظر آخوند علم الهدی و نیروی انتظامی و گشت‌های مربوطه و به طور کلی جمهوری اسلامی خوب حجابند‌؟ و الگوی خوبی هستند یا نه هدف ارعاب زنان است که خواهان سهم برابر با مردان هستند و کشور آزادی را طلب می‌کنند.

حرف‌های مضحک امامان جمعه ج.ا باعث خنده جهان شد و این حرکت اخیر ددمنشانه جمهوری اسلامی باعث نفرت بیشتر بین مردم می‌شود.

روسیه هم فهمید که سید علی رفتنی است

جواب دندان شکن دستیار رئیس جمهور روسیه به یاوه گویهای جدید احمدی نژاد بی شک آغازگر فصلی تازه در روابط دو کشور سابقا" دوست ایران و روسیه خواهد بود.باورش سخت است اما واقعیت دارد اکنون روسیه نیز دوشادوش سایر کشورهای غربی پیشتاز اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران شده است.اما دلیل تغییر رویکرد سیاسی روسیه درباره ایران چه چیزی می تواند باشد؟

از معاملات پشت پرده بین روسیه و آمریکا و توافقات فی مابین بعد از روی کار آمدن اوباما که بگذریم به نطر می رسد عامل اصلی و تاثیر گذار در تغییر سیاست روسیه در قبال ایران تیز هوشی و آینده نگری سیاستمداران روس و قطع امید از ماندگاری جمهوری اسلامی است.

همه چیز از کودتای انتخاباتی 22 خرداد شروع شد و از شعارهای مردمی که به خیابان ریختند و شعارهای مرگ بر روسیه آنها کاخ کرملین را به لرزه در آورد و بعد از این اتفاقات بود که روسها با آینده نگری و سیاست خوانی بی نظیر خود سعی کردند تا حد ممکن از جمهوری اسلامی فاصله بگیرند تا بیش از این خود را نزد ملت سبز اندیش ایران سرافکنده نکنند و پلهای پشت سر خود را به طور کامل ویران نکنند.

بله دوستان روسیه هم فهمید که سید علی رفتنی است اما خودش هنوز نه!

بالابرین

چه کسی تاوان میلیاردها دلاری که به روسیه داده شد تا از ایران حمایت کند را خواهد پرداخت ؟

براستی غم انگیز است .حماقت دولت کودتایی عجب غمی بر وجود آدمی بجا می گذارد .میلیاردها دلار از سرمایه این ملت به عناوین گوناگون به جیب روسهای متجاوز ریخته میشود تا شاید از حماقت های کودتاچیان در برهه ای حمایت به عمل آورند.این روسیه همان روسیه ای است که حقوق ایران در دریای مازندران را به هیچ انگاشت .این همان روسیه ای است که میلیادها دلار سرمایه کشور را به نام نیروگاه اتمی بوشهر چپاول کرد و هر سال به وقیحانه ترین شکلی راه اندازی آن را به سال دیگر موکول کرد .این روسیه همان روسیه ای است که ملت با شعور ایران ندای مرگ بر روسیه شان را خیلی پیشتر سر دادند اما کودتاچیان به دیدارشان رفتند و تا توانستند خود را بدان ها بستند.آری آقایا ن دیکتاتور این صدای خرد شدتان را بشنوید و این حامی موذی تان را بنگرید که چگونه وقتی بوی رفتنتان به شمامش خورد شما را پس زد و به هیچ انگاشت.نمازگزاران غیرتمند نماز جمعه آماده باشند که زین پس شاید مرگ بر روسیه هم در دستور کار قرار گیرد. آری در این شرایطی که روسیه بدین سان ایران را پس زده احمدی نژاد به آنها م یتازد اما این تاختن شاید ساعاتی بیش تر دوام نیاورد


پریخودکو:مسکو درباره برنامه

هسته ای ایران دیدگاه های خود را

دارد





|


"سرگی پریخودکو" دستیار رییس جمهور روسیه روز چهارشنبه در تفسیر بیانات انتقاد آمیز "محمود احمدی نژاد" رییس جمهور ایران در رابطه با روسیه اعلام کرد که موضع روسیه درباره برنامه هسته ای ایران نه در راستای طرفداری از آمریکاست و نه جانبداری از ایران.

رییس جمهور ایران روز چهارشنبه طی پیامی تلویزیونی امکان حمایت روسیه از تحریمات علیه ایران که توسط آمریکا پیشنهاد شده و در حال حاضر در شورای امنیت سازمان ملل متحد تحت بررسی قرار دارند را غیر قابل قبول نامید. وی اعلام کرد که روسیه با حمایت از این تحریمات از کسانی پشتیبانی می کند که طی 30 سال اخیر نسبت به ایران موضع خصمانه ای اتخاذ کرده اند.

پریخودکو گفت: "روسیه بدون تردید از منافع ملی دراز مدت خود پیروی می کند. موضع ما دقیقا موضع روسیه است و در آن منافع ملت روسیه منعکس می شود به همین خاطر نمی تواند در طرفداری آمریکا و یا جانب داری ایران باشد".

وی خاطر نشان ساخت که برای روسیه هرگونه غیرقابل پیشبینی بودن، هرگونه افراط گرایی سیاسی، عدم شفافیت و عدم استمرار (خط مشی) در اتخاذ تصمیمات مرتبط به جامعه جهانی که موجبات نگرانی آنها را فراهم می آورد، غیر قابل قبول است.

دستیار رییس جمهور روسیه خواستار آن شد که کسانی که از طرف ملت دوست ایران صحبت می کنند، این مسائل را به یاد داشته باشند.

پریخودکو گفت: "هیچکس هنوز نتوانسته که با عوام فریبی سیاسی اعتبار خود را حفظ کند".

وی تاکید کرد: "روسیه همواره خواستار برقراری روابط حسنه و بر اساس احترام متقابل با کلیه همسایگان از کم وسعت تا بزرگ و کشورهایی که تاریخ چند هزار ساله دارند بوده و خواهد بود و حتی با کشورهایی که چندی قبل استقلال خود را بدست آورده اند".

پریخودکو تاکید کرد: "ما در فعالیت هایی که در عرصه جهانی و سازمان های بین المللی همراه با دیگر کشورهای مسئول انجام می دهیم، تلاش می کنیم که اصول برابری، قانون سالاری، احترام متقابل و امنیت برابر برای کلیه کشورها را تامین کنیم".

یادآوری می کنیم که روز دوشنبه 17 مه وزرای امور خارجه ایران، برزیل و ترکیه پیشنویس توافقنامه تبادل اورانیوم کم غنای موجود در ایران با سوخت 20% برای رآکتور تحقیقاتی تهران را امضا نمودند. طبق این سند، مبادله در خاک ترکیه انجام خواهد شد. در چارچوب این توافقنامه ایران آماده ارسال 1,2 تن اورانیوم کم غنا و تحویل 120 کیلوگرم سوخت هسته ای در ازای آنست.

روز بعد از آن یعنی 18 مه "هیلاری کلینتون" وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد که واشنگتن، مسکو و پکن در باره قطعنامه جدید در رابطه با ایران به توافق رسیدند.

روز دوشنبه 24 مه نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی نامه کشورش درباره تبادل سوخت هسته ای که بر اساس بیانیه تهران تهیه شده بود را به "یوکیا آمانو " مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی تسلیم کرد.

در حال حاضر اعضای گروه "1+5" میانجیان بین المللی حل مسئله هسته ای ایران (پنج عضو دائم شورای امنیت بعلاوه آلمان) درحال بررسی متن پیشنویس قطعنامه تحریمات جدید در رابطه با برنامه هسته ای ایران هستند که توسط آمریکا تنظیم شده است.

مهدی کروبی در مصاحبه ای با جرس

ایرانیان خارج کشور،شرایط داخل را نیز درنظربگیرند

۵ خرداد ۱۳۸۹

در آستانه یکیمین سال انتخابات پر اما و اگر دهمین دوره ریاست جمهوری ایران قرار گرفته ایم. انتخاباتی که اگرچه اهداف آن محقق نشد و پیروزی محمود احمدی نژاد به قیمت کشته شدن صدها تن از شهروندان و زندانی شدن هزاران تن از معترضان همراه بوده است اما دستاورد بزرگی به نام جنبش سبز داشت که اینک در آستانه دومین سال خود قرار گرفته است .

میرحسین موسوی، شیخ مهدی کروبی و محسن رضایی، سه نامزد باقیمانده انتخابات سال ۱۳۸۸، از جمله کسانی بودند که از همان ساعات اولیه شمارش آراء و اخراج نمایندگان شان از حوزه های رای گیری، به نحوه شمارش آراء و نتیجه اعلام شده توسط وزارت کشور معترض بودند. در این میان محسن رضایی پس از سخنان رهبر جمهوری اسلامی و تایید نتیجه انتخابات از سوی وی، در برابر اعلام ریاست جمهوری احمدی نژاد تسلیم شد، اما موسوی و کروبی در تمام این یک سال همچنان بر مواضع پیشین خود پای فشردند و احمدی نژاد را رییس جمهور قانونی کشور ندانستند.

در طی این یک سال، مواضع و دیدگاه های موسوی و کروبی، دو نامزد معترض که در راس جنبش اعتراضی مردم ایران قرار داشتند، تنها از طریق بیانیه ها، سخنرانی ها، دیدارها و مصاحبه هایشان با وب سایت های فیلتر شده اصلاح طلبان در داخل و برخی خبرنگاران رسانه های خارجی بیان شده است. تا کنون هیچ یک از این نامزدهای انتخاباتی با رسانه های فارسی زبان خارج از کشور بنا به هر دلیلی به گفتگو ننشسته اند.

درخواست مصاحبه با هر چهار نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در آستانه سالگرد انتخابات بیست و دوم خرداد، مطرح شده است که تاکنون شیخ مهدی کروبی که همواره شجاعانه به اعلام مواضع خود در مواجهه با پرسش های خبرنگاران اقدام نمود، به این درخواست پاسخ مثبت داده است.

مهدی کروبی، رئیس سابق مجلس شورای اسلامی ایران و دبیرکل حزب اعتماد ملی که حزب او توسط نهادهای امنیتی پلمپ شده است در این مصاحبه به پرسش های جرس پیرامون آنچه در این یک سال بر جنبش سبز گذشت، چشم انداز، بیم ها، امیدها و همچنین انتقادهایی که به شیوه رهبری این جنبش وجود دارد، پاسخ گفته است:

آقای کروبی یک سال از خرداد پر از حادثه و حماسه سال ۱۳۸۸ گذشت. اما خرداد اساسا ماه تاریخی در ایران محسوب می شود، حماسه دو خرداد،مقاومت دلیرانه سوم خرداد و پس از آن نهضت پانزده خرداد و بعد انتخابات شبهه برانگیز و پر مسئله بیست و دوم خرداد که آغازی بود برای شکل گیری جنبش سبز مردم. آیا اساسا می شود، یک ارتباط منطقی بین این رخدادها در نظر گرفت؟

منشاء و پایه ریزی این انقلاب ۱۵ خرداد است که به تعبیر بنیانگذار نظام، مبدا انقلاب است و فراموش ناشدنی. خرداد ماه حادثه هاست. ولی چیزی که برای ما مهمتر است این است که این حوادث باید بررسی شود. به طور مثال حتی باید انتخابات ریاست جمهوری نهم یعنی سال ۸۴ هم بررسی شود. انتخاباتی که ما اصلاحاتی ها در آن سال دولت، دستمان بود و بنا به دلایلی که نمی خواهم از آن صحبت کنم همه چیز را از دست دادیم و نتیجه این شد که هم اکنون کشور به دست این افراد و جریان بیفتد و این عواقب و مصیبت های سخت برای مردم و مملکت پیش آید.

شما می گویید از سال هشتاد و چهار که احمدی نژاد و هاشمی به مرحله دوم انتخابات رفتند مسائلی رخ داد که اصلاح طلبان همه چیزشان را از دست دادند، اما سال گذشته و پیش از انتخابات وقتی برای یک مصاحبه خدمت شما رسیدم و از شما سوال کرده بودم بر اساس فرضیه« انقلاب فرزندانش را می خورد»، شما جزء خورده شدگان هستید یا خورندگان، شما آن موقع با لبخند پاسخ دادید: « من نه جزء خورده شدگان هستم و نه هرگز حاضر می شوم یکی از فرزندان این انقلاب خورده شود»، آیا الان هم همان نظر را دارید یا آن زمان چنین تصوری داشتید که علی رغم انتخابات پر اما و اگر هشتاد و چهار می شود به عقب نشینی نیروهای افراطی امیدواربود؟

پس از رحلت امام خمینی ما پیش بینی می کردیم که به تدریج از طرف برخی افراد منزوی شویم. اما این شرایط را پیش بینی نمی کردیم.البته این شرایط نه تنها برای ما بلکه بر بسیاری از مردم کشور نیز سخت می گذرد. علیرغم اینکه آمادگی این را داشتیم و داریم اما شاهدیم که این شرایط ( خورده شدن فرزندان انقلاب) برای اکثر قریب به اتفاق نسل اول انقلاب رخ داده است آن هم به خاطر فردی که هم اکنون سکان اجرائی کشور را در دست گرفته است. از طرفی اگر این فرد را مردم منصوب کرده بودند غمی نداشتیم و خیالمان راحت بود که این شخص وجاهت مردمی و قانونی دارد.

در دومین سال جنبش فکر می کنید کجا ها را اشتباه کردید و کجا ها نقطه قوت و پیروزی جنبش بوده است؟

من از رفتار، گفتار و کردارم در این سال کاملا راضی و خوشنودم. اگر به تعبیر آنها تندروی کردم، بازتاب برخورد و رفتار خودشان بوده که باعث این تندروی ها شد. من هیچ گاه از آرمان های انقلابی ام جدا نشده ام که دچار افراط و تفریط شوم. من در این یکسال بر اساس وظیفه ام در قبال مردمی که حقشان پایمال شده بود رفتار کردم. من در یکی از مناظرات انتخاباتی در سال گذشته گفتم که برای جهاد آمده ام و آماده پرداخت هرگونه هزینه در این راه هستم. شبی که کاندیدا شدم می دانستم راه دشوار و پر پیچ و خمی را می رویم ولی من بنابر ضرورت و برای آنکه نیروهای حزبی پراکنده نشوند باید در انتخابات شرکت می کردم .

دیگران چه؟ هر یک از شما ، موسوی و خاتمی منفردا بیانیه می دهید و یا سخنرانی می کنید، آیا در دومین سال جنبش انتظار بیانیه دو یا سه نفره داشته باشیم؟

پاسخ: من معتقدم هر یک از افراد باید کار خود را انجام دهد و البته انجام می دهد و باید فعالیت فردی را حفظ کنیم و ادامه دهیم. لیکن در مواردی که نیاز به انتشار بیانیه های مشترک باشد باید این امر صورت گیرد. البته من برای مورد خاصی پیشنهادی دادم و استقبال شد اما متاسفانه عملی نشد و خودم به تنهایی اقدام کردم.

با این توصیف ضرورتی برای تشکیل هسته رهبری جنبش نمی بینید؟ استراتژی شما برای رهبری جنبش چیست؟

اولا این یک جنبش مردمی ست و رهبر آن مردمند و این جریان به سمتی می رود که مردم می خواهند. نبض کار دست مردم است. قطعا اگر این جریان رهبری بجز مردم داشته باشد، جریان مخالف وی را به سرعت حذف می کند. هنگامی که من و آقای موسوی کمیته ای را متشکل از چهار نفر-آقای بهشتی و آقای مقدم از طرف مهندس موسوی و آقای الویری و امینی از طرف من جهت پیگیری و کمک به حال آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات ایجاد کردیم، سه نفر از این چهار نفر را به سرعت بازداشت کرده و روانه زندان کردند و کارهایی که باید انجام می شد به زمین ماند. در چنین شرایطی تنها رهبری که می تواند جریان را هدایت کند، توده مردم است.

همه روزنامه های منتقد را توقیف کردند، احزاب سیاسی را پلمپ کرده اند، به عنوان دبیر کل یک حزب سیاسی چه آینده ای برای جنبش می بینید؟ با سلطه و غلبه ی تمام عیار نظامی و امنیتی در جامعه، جنبش سبز از چه منفذهایی می تواند حضور و زندگی اش را نشان بدهد؟

بخش اول این سوال به سوال قبلی مربوط است. این آقایان تحمل یک دفتر حزبی را نداشتند. تحمل روزنامه حزبی را نداشتند. تحمل اینکه کسی به دیدار من در دفترم بیاید را نداشتند. تحمل چند روزنامه و اندک مجله به “قول آنان غیر خودی” را هم نداشتند. آنقدر این جریان حاکم سخیف و ترسو شده است که از کسانی که به دیدار من می آیند تعهد کتبی می گیرند که دیگر نباید به دیدار کروبی بروید. حتی مجله ای هفتگی را هم نمی توانند تحمل کنند. حضور ما را در جلسات عمومی و رسمی تحمل نمی کنند و افرادی را اجیر می کنند تا آن مراسم را بهم بزنند و یا به ما حمله کنند.

در پاسخ به بخش دوم سوالتان باید بگویم همینکه جنبش برای هر مراسم و رویدادی اعلام حضور می کند این یعنی مبارزه و ادامه راه. اینکه جنبش تغییر را می خواهد این یعنی زندگی و حضور. از طرف دیگر ما نیز باید بر روی حرفی که می زنیم باشیم و به آن عمل کنیم و آماده پرداخت هزینه های آن نیز باشیم. همینکه می بینیم جریان حاکم چه برنامه ریزی هایی را از هم اکنون برای سالگرد رحلت امام در دست تهیه دارد، و یا تدابیر امنیتی شدید در مراسم ها و نمایشگاه ها نشان از زنده بودن جنبش دارد. اینکه برخی سالگردها را نگذاشتند برگزار شود نشان دهنده زنده بودن جنبش است. کما اینکه از حضور من در مراسمی برای شهادت حضرت زهرا(ع) ممانعت بعمل آوردند. نیروهای مسلح فراوان، چماق و چاقو و آجر و غیره به قدر کافی فراهم کرده بودند تا ازحضور من ممانعت بعمل بیاورند. همه این رفتارها یعنی اینکه ما حضور داریم و جنبش پایدار است و پایدار خواهد ماند.

خب تا کجا به بیانیه صادر کردن و عمل نکردن به الزامات مبارزه می خواهید ادامه دهید؟

حرکت ما یک حرکت مدنیست. حرکت و جنبش ما یک حرکت خشونت آمیز و مسلحانه نیست. درکدام بیانیه من سخنی را گفته ام و عمل نکرده ام؟ مگر نه اینکه هر کجا که توانستم در میان مردم حضور پیدا کردم؟ فرزندانم را ممنوع الخروج کردند. دو مرتبه به منزل من حمله کردند. دفتر شخصی ام، حزب و روزنامه حزبی ام را تعطیل کردند. نشریه ایراندخت که متعلق به موسسه همسرم بود را توقیف کردند. در قزوین قصد ترور من را داشتند. به یکی از فرزندانم حمله و وی را در بازداشتگاه به شدت مجروح کردند. به خود و محافظینم در راهپیمایی های مختلف حمله کردند. آیا به نظر شما اینها عمل نبوده است؟ تمام نزدیکانم را بازداشت کردند. اما این جریان حاکم باید بداند که مهدی کروبی آماده پرداخت هرگونه هزینه ای در این راه است.

یک از خواسته هایی که همواره در همین بیانیه ها مطرح می شود برگزاری انتخابات آزاد است، امیدی هست که روزی انتخاباتی که برای مجلس یا برای دولت انجام می شود بر پایه نظامهای حزبی انجام شود؟ اساسا فکر می کنید در ایران مفهوم «حزب» آینده ای دارد؟ مقصودم از حزب سیاسی، حزبی است که توانایی اعمال قدرت بر اساس انتخاب مردمی در سطح حکومت داشته باشد؟

باید به دنبال این کار باشیم. این کار دو مانع سخت پیش روی خود دارد. اول حاکمیت است که تمایل ندارد و دوم خود گروه های سیاسی هستند که عادت به انجام کارهای تشکیلاتی ندارند و بارها گفته ام که یا حزب ستیزند و یا حزب گریز! در ایران حزبی رفتار کردن بسیار سخت است و نیاز به زمان دارد تا ما رفتار حزبی و نحوه برخورد با یک حزب را یادبگیریم.

عنوان قایق نظام در ادبیات جنبش سبز به نام شما ثبت شد، در حالی که دیگران معتقدند این شما هستید که دارید از کشتی نظام خارج می شوید. بلاخره این کشتی یا قایق نظام جمهوری اسلامی به کجا می رود؟

این قایق همان قایق است. ظرفیتش هم به اندازه همان قایق است و ظرفیت ۷۵میلیون را ندارد. این قایق تحمل کمترین توفان و بادی را هم ندارد. امیدواریم به زودی این قایق را به کشتی که گنجایش سوار کردن و پذیرش تمامی مردم ایران را داشته باشد تبدیل کنند.

شما در رژیم قبل زندان بوده اید. انصافا وضع زندانها و دادگستری ایران بهتر یا بدتر شده است؟

رژیم گذشته مشکلش فساد بود. هم اکنون انقلاب شده و نیروهای تازه نفس انقلابی بر روی کار آمده است. اما به دلیل اینکه این انقلاب تبدیل به قایق شده است و حالت انحصاری پیدا کرده است و افرادی که در این قایق هستند صرفا حکومت را برای خودشان و منافع خودشان می خواهند، برای اینکه مردم را راه ندهند، شروع به برخورد کردند. یک عده قلیلی مدیریت کشور را در دست گرفته اند و به دلیل اینکه توانایی و قدرت اداره کشور را ندارند، سعی در اعمال فشار بر مردم دارند و فشارها را بیشتر می کنند. وضعیت بدتر شده است. در آن زمان هیچ کس درب منزل هیچ یک از انقلابیون تجمع نمی کردند و یا رفتارهایی که با برخی از زندانیان مانند آقای نوری زاد داشتند و دارند آغاز انحراف بیشتری است. این جریان حاکم به دلیل اینکه پایگاه مردمی ندارد می خواهد روز به روز با اعمال فشار بر مردم برای خود وجاهت پیدا کنند. همان جریان قتل های زنجیره ای. به تدریج گسترش پیدا کرده به طوری که افراد مبارزی چون فروهرها نیز توسط این افراد به قتل رسیدند. چه بسا اگر جلوی آن جریان گرفته نمی شد بسیاری از افراد دیگر هم به دست اینها کشته می شدند. لیکن باید جلوی این تند روی ها را گرفت. در زمان شاه جمهوری نبود. در جمهوری اسلامی همه افراد یکسانند. در قانون حتی رهبر هم مانند تمام مردم است. اما هم اکنون کارهایی ناپخته در حال شروع شدن است.

می گویید در قانون حتی رهبر هم همانند همه مردم است، پس در مجلس خبرگان رهبری دارند چه کاری انجام می دهند ؟ آیا به غیر از مداحی کاری برای ملت و وظیفه تعریف شده خود در قانون اساسی انجام می دهند؟ چرا مجلس خبرگان و مدیریت آن در برابر بخشی از مجلس که منتقد رهبری بوده اند وقتی با تهدیدات و حتی حملات لباس شخصی ها مواجه شده اند سکوت کرد؟

زمان امام خبرگان دارای یک مسیر و مکانیزمی بود که همانطور که در مجلس خبرگان اول. چهره های ممتاز، شخصیت های درجه اول، مجتهد های مطلق حضور داشتند، همین خبرگان پس از رحلت امام، آیت الله خامنه ای را برگزیدند. سال بعد به دلیل تنگ نظری، برای اینکه از ورود برخی افراد به مجلس خبرگان جلوگیری کنند، مرجع تایید کننده صلاحیت کاندیداهای خبرگان رهبری را از مدرسین حوزه های علمیه گرفتند و تحویل شورای نگهبانی دادند که خود آنها منصوب رهبری بودند. شورای نگهبانی که ناظرینش از فیلتر آقایان جنتی و امثال او بگذرند دیگر معلوم است سرانجامش چه می شود. قوی ترین اصل قانون اساسی همین اصل ۱۰۸ است که به واسطه رفتارهای این افراد هم اکنون جزو ضعیف ترین اصول قانون اساسی است. بحث افراد و زمان نیست، بلکه بحث جایگاه واقعی یک نهاد است. چند وقت قبل من نامه ای هم در همین خصوص یعنی وظایف خبرگان به آقای هاشمی نوشتم

در یک جمله بگویید احوالتان چگونه بود در هر کدام از این شب های بحرانی راهپیمایی های مردم که نام می برم:

بیست و پنجم خرداد: از موج جمعیت و حضور فوق العاده مردم خوشحال بودم . ولی وقتی شب شنیدم که تعدادی در این مراسم کشته شده اند باورم نمی شد که در جمهوری اسلامی چنین برخوردی با مردم صورت گیرد و بسیار متاثر شدم .

سی خرداد : در آن روز از کشتاری که شد به شدت ناراحت شدم.

روز قدس : خوشحال شدم از اینکه مردم در راهپیمایی این روز حضور گسترده ای داشتند .

سیزده آبان : من آن روز را به راهپیمایی رفتم ولی جایی جلویمان را بستند و گاز فلفل به سوی ما پرتاب کردند و در اثر موادی که سوی ما پرتاب می شد یکی از محافظین من مجروح شد. وقتی به خانه برگشتم شنیدم که تعدادی کشته و دستگیر شده اند که تداوم این برخورد شدید برایم قابل باور نبود و با خود فکر می کردم که چرا با مردم این گونه برخورد می شود .

روز عاشورا: از همان صبح نگران بودم . البته آن روز به روضه رفتم ولی در همان جا وقتی شنیدم گفته می شود که یکی را از روی پل پرتاب کرده اند و ماشین نیروی انتظامی از روی برخی از مردم رد شده است بسیار متاثر شدم. اخبار لحظه به لحظه تاثر برانگیز تر می شد. البته من آن روز بیشتر از این جهت از اتفاقاتی که افتاده بود متاثر شدم که چرا در روز عاشورا که یک روز مذهبی است و همه در سوگ شهادت امام حسین (ع) می نشینند و باید همواره حرمت این روز نگه داشته شود، دارند مردم را می کشند .

بیست و دوم بهمن: آن روز خودم را برای هر حادثه ای آماده کرده بودم . وقتی به میان جمعیت رفتم حمله شدیدی به ما شد . گاز فلفل زدند به طوری تا ساعاتی نمی توانستم چشمهایم را باز کنم و تا یک هفته از ناحیه چشم و مشکلات تنفسی رنج می بردم. وقتی به خانه برگشتم شنیدم که درگیری شده و تعدادی بازداشت شده اند و خبر دادند که علی پسرم هم بازداشت شده . اتفاقاتی که روی داده بود بسیار ناراحت کننده بود . وقتی علی آزاد شد و از حادثه ای که برای او روی داده بود آگاه شدم بسیار متاثر شدم و باورم نمی شد که با فرزندان این مرز و بوم با چنین خشونتی برخورد می شود

قای کروبی! شما به دیدار بسیاری از زندانیان سیاسی سرشناس می روید و از خانواده آنان دلجویی می کنید. به عنوان مثال، شما با خانواده آقای جعفر پناهی، محمد نوری زاد و دیگر زندانیانی که اعتصاب غذا کرده اند، از نزدیک دیدار کرده اید، در مورد مجید توکلی که نه سیاستمدار است و نه هنرمند، در مورد دانشجویان ناشناس و در مورد بسیاری از زندانیانی که گمنام مانده اند، چه برنامه ای دارید؟

متاسفانه وضعیت زندانیان کمتر شناخته شده، بسیار نگران کننده است، همانطور که پیش از این هم گفتم، بیشتر برای همین منظور کمیته ای برای پیگیری وضعیت زندانیان تشکیل داده بودیم ، تاسف آور است که همین را هم تحمل نکرده اند و اعضای کمیته ای که قرار بود به داد زندانیان برسد را هم زندانی کرده اند. همواره نگران زندانیانی هستم که خانواده های آنها در شرایط دشواری قرار دارند، با خانواده آقای توکلی فعال دانشجویی هم صحبت کرده ام، حق یک دانشجو که در چارچوب قانون نقد می کند این نیست که با زندان جوابش را بدهند، با خانواده برخی از زندانیان شهرستان ها تلفنی حرف زده ام، حق مردم نیست که با آنها چنین رفتارهایی شود ولی یقین دارم رنجی که خانواده ها و مادران زندانیان گمنام می کشند، آنها را شایسته تکریم می کند.

شما در بیانیه های خود برای اثبات خشونت طلب بودن رفتارهای صورت گرفته با مردم عادی ، به عکس ها و فیلم هایی اشاره کردید که حاصل احساس مسولیت مردم و شهروندان بوده است . این عکس ها و هزاران عکس و فیلم های دیگر هرگز اجازه پخش در رسانه ملی را نیافتند و حاصل دسترنج شهروندان معمولی بود که توسط دوربین موبایل ها ثبت شده و در سایت ها و وبلاگ ها و شبکه های مجازی مانند فیسبوک و توییتر قرار گرفت. شما اصلا آن فیلم ها را دیده اید یا با خبر شده اید از موج ایجاد شده در فضای مجازی که در اعتراض به محدودیتی که برای محافظان شما به وجود آورده بودند، جوانان داوطلبانه کمپین راه انداختند و نوشتند که حاضر هستند محافظ شیخ مهدی کروبی و یا میرحسین موسوی باشند؟ در مجموع می خواهم نظرتان را در مورد جنبشی که توسط شهروند روزنامه نگاران در زمینه اصلاع رسانی از خشونت های خیابانی و همدلی های نمادین به راه افتاده است بدانم .

بله و متاثر و شرمگین می شدم از اینکه این گونه برخوردهای خشونت آمیز در جمهوری اسلامی صورت می گیرد، چرا که در زمان حکومت فاسد شاه با مردم این گونه برخورد نمی شد . بارها در نامه هایی که نوشتم در این باره تذکر داده ام . البته در آن زمان فیلم هایی هم از کسانی که شکنجه شده بودند تهیه کردیم که در آن زمان قبل از آنکه این بچه ها جلوی دوربین حرفی بزنند من به آنها تاکید می کردم که برای خوشایند ما حرفی نزنند بلکه همواره خدا را در نظر بگیرند و بدانند که دادگاهی هست که در محضر او هیچ چیزی پنهان نمی ماند و هر فردی مسئول و جوابگوی اعمال خود است. وقتی بدن سیاه و کبود آنها را می دیدم بسیار دلم می سوخت و متاثر می شدم که با مردم آن هم برای اعتراض به نتیجه یک انتخابات چنین برخورد شده است. نه می خواستیم سند سازی کنیم و نه اینکه آنها را به جایی تحویل دهیم ، از این فیلم ها دو نسخه تهیه می کردیم که یک نسخه آن را به دستگاهی که قرار بود به موضوع رسیدگی کند می دادیم و نسخه دیگر را برای خودمان نگه می داشتیم تا چنانچه در آینده آنها تحت فشار قرار گرفتند تا حرفهایشان را تکذیب ما حرف های آنها را داشته باشیم . البته این ایجاد وحشت چندان هم بی مورد نبود چرا که بعدها برخی از آنها را آنقدر تحت فشار قرار دادند تا حرف هایشان را تکذیب کنند که تعدادی هم به خاطر این فشارها مجبور شدند تا از کشور خارج شوند و عده ای هم با احساس ناامنی که بر زندگی شان حاکم شد، به ناچار از پیگیری قضیه منصرف شدند.

و اما در مورد اتفاقاتی هم که برای محافظان به وجود آوردند، طبیعی است وقتی شنیدم برخی از جوانان چنین پیشنهادی داده بودند خوشخال شدم ولی من هیچ گاه نمی خواستم به کسی زحمت بدهم و هر جا می خواستم بروم با فرزندان خودم می رفتم. از طرفی من تشکر و سپاس خودم را از این فرزندان و جوانان عزیز به خاطر همه تلاش هایشان برای سربلندی کشور دارم و از خدا می خواهم خوشبختی و سلامتی همیشه در مسیر زندگی، همراه شان باشد

سوال بعدی من در مورد جنبش اعتراضی شکل گرفته شده توسط ایرانیان خارج از کشور است، رهبران جنبش سبز برای ساماندهی نیروهای داخل و خارج کشور هیچ برنامه ای ندارند؟ چرا سرمایه عظیم همه ایرانیان را در این مبارزه وارد نمی کنید؟

در داخل کشور جنبشی به راه افتاد. ایرانیان خارج از کشور هم به تبع آن از این جنبش حمایت کردند. تلاش ها و اقدامات ایرانیان خارج از کشور قابل تقدیر است اما گاهی باید شرایط داخل را هم باید در نظر بگیرند. من در اینجا از ایرانیان خارج از کشور می خواهم که در بیان درخواست ها، توقعات و شعارهای خود به برخی موارد توجه کنند. متاسفانه گاهی برخی تندروی هایی که در خارج از کشور صورت می گیرد فشارش بر داخلی ها وارد می شود و متاسفانه حکومت از این ابزار در جهت فشار بر نیروهای داخل استفاده می کند. ایرانیان خارج از کشور هم اکنون به عنوان رساننده صدای مردم داخل کشور به ملت ها و کشورهای دیگر عمل می کنند و امیدوارم شعارهای داخل و خارج از کشور نیز به سمتی پیش رود که با هم همسانی داشته باشد. از طرفی باید مراقب نفوذی ها هم باشیم. گاها افرادی نفوذی با دادن شعارهای بسیار تند، موجب دادن دست آویزی به جریان حاکم در سرکوب جنبش مردمی می شوند. این حرکت همچنان ادامه دارد و مردم داخل و خارج به تدریج با هم هماهنگ خواهند شد و البته باید بدانیم که این پیروزی نیاز به زمان دارد.

بخش هایی از این ‌آزاداندیشان در جنبش سبز از تاریخ انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ می‌پرسند و منصفانه می‌خواهند بدانند که چرا از همان آغاز انقلاب، برخی از خودکامگی‌های فردی و سرکوبگری سودپرستانه در سخن رهبران انقلابی بازتولید شد. شما در افشاگری جنایات پس از انتخابات دهم مردانه پا به میدان نهادید و حقیقت را فدای مصلحت نکردید، پیش‌تر نیز منادی غیرقانونی بودن برخی تضییقات همچون نظارت استصوابی شورای نگبهان بودید، اما این‌ها همه‌ آن ستمی نیست که سودای انقلاب برای ساختن بهشت آرمانی در زمین بر سر ایران آورد. از شما درباره‌ دهه‌ی نخست انقلاب خواهند پرسید. از رهبری امام خمینی و حواشی آن خواهند پرسید. در پاسخ به این پرسش اگر منصفانه و آزاد اندیشانه برخورد کنید بخشی از همراهان جنبش از شما رنجیده می‌شوند (همان اندیشه‌باختگانی که هنوز قادر به گسستن بندهای شخصیت‌پرستی و پرهیز از نقدخویش نیستند) و اگر منصفانه برخورد نکنید و مصلحت بینی کنید و به منزه‌سازی گفتمان امام خمینی و رویه‌های دهه‌ نخست انقلاب بپردازید، بخش دیگری از جنبش سبز ناامید می‌شوند (اینان دست‌کم دو گروهند،‌ گروهی که کینه گذشته را بر دل دارند و جز سیاهی در آن دوران چیزی نمی‌بینند و شاید تاب سخن منصفانه و بازگویی هنر گذشته در کنار عیب آن را هم نداشته باشند،‌ و گروهی که می‌کوشند تا منصف باشند و در جهت روشنگری و رهایی از بند پیش‌داوری‌ها گام بردارند). میانداری در چنین شرایط سختی فقط از عهده رهبران شجاع بر می‌آید. با این توضیح بلند می‌خواهم بپرسم دهه ‌نخست انقلاب و رهبری امام را چگونه ارزیابی می‌کنید و چه میزان از ریشه‌های مشکلات ایران امروز را در رفتار و افکار سیاسی آن دوران بازیابی می‌کنید؟

باید مشکلات را بررسی کنیم که ببینیم چه بخشی از مشکلات ما مربوط به قدیم است و چه بخشی از آن جدیدا شروع شده است. دهه اول انقلاب مقاومت، فداکاری ایثارگری و غیره بود. من فکر می کنم مشکلات جدی ای که هم اکنون با آن روبرو هستیم پس از فوت امام پیش آمد. مثال های زیادی در این انحرافات می شود گفت. به طور مثال همیشه جلسات خبرگان رهبری در محل مجلس قدیم برگزار می شد. اما در اولین دوره پس از فوت امام بر خلاف روال همیشه جلسه را در محل حسینیه رهبری برگزار کردند. یا یک دفعه در میان دوره انتخابات دیدیم شورای نگهبان بسیاری از چهره های سیاسی و مذهبی را با نام نظارت استصوابی رد صلاحیت کرد. انقلابی که امام بنایش را گذاشت، عده ای آن را از مسیرش خارج کرده اند. از رحلت امام به بعد تقلب ها آغاز شد. در همین انتخابات ریاست جمهوری سال قبل که البته انتخابات نبود بلکه انتصابات بود ، حدود آراء از قبل تعیین شده بود و آراء هم به شکل جالب توجهی سهمیه بندی شده بود.

باید در باب این موضوع بیشتر بررسی کرد.

به هر حال خیلی ها منتقد دیدگاه شما هستند، فکرمی کنید مهم ترین نقطه مشترک شما با نسلی که به نظر می رسد با شما و نسل شما ، اختلاف سلیقه و عقیده و حتی تفاوت ظاهر زیادی دارند چیست که حالا همه در حلقه جنبش گرد هم جمع شده اند و حتی با شما به عنوان یک روحانی احساس خویشاوندی می کنند ؟

طلب آزادی ، احقاق حقوق شهروندی ، عزت و عظمت ایران .

منبع : جرس

دیدار مهدی کروبی و میرحسین موسوی

تاکید مجدد بر شرکت مردم در راهپیمایی نخستین سالگرد انتخابات


تحول سبز: حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی روز گذشته به دیدار مهندس موسوی رفت و در مورد مسائل سیاسی و امنیتی کشور در آستانه نخستین سالگرد انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری به گفت و گو پرداخت.

در این دیدار این دو شخصیت سیاسی با اشاره به فرارسیدن خرداد ماه بر اهمیت روزهای دوم خرداد به عنوان روز حرکت جدید از سوی مردم، سوم خرداد به عنوان روز حماسی آزادسازی خرمشهر ، ۱۴ خرداد روز رحلت حضرت امام خمینی(ره) و ۱۵خرداد به عنوان فرازی حساس از تاریخ معاصر که منجر به انقلاب اسلامی شد تاکید شد و در مورد رویدادهای روز ۲۲خرداد و روز حماسی ۲۵خرداد و نیز ۳۰خرداد تبادل نظر گردید.

به گزارش سهام نیوز ، در این دیدار بر ضرورت تدوین نوشته هایی که به صورت دقیق اتفاق های آن روزها را بیان کرده اند تاکید و گفته شد: روشن شدن آنچه از ۲۲خرداد تا کنون اتفاق افتاده است برای پیشرفت جنبش سبز و نشان دادن مسیر حق جویی و حق طلبی ملت بسیار مهم است.

در این جلسه همچنین تصمیم گرفته شد تا در صورت دادن مجوز راهپیمایی،در سطح ملی مردم به شرکت در این راهپیمایی دعوت شوند و در غیر این صورت برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی با تنوع و تکثری که شبکه های اجتماعی دارند به صورت مسالمت آمیز جریان اطلاع رسانی صورت گیرد.

همچنین کروبی و موسوی ضمن تاکید بر بیهودگی مقابله خشونت آمیز با جنبش سبز و گسترش امواج سبز اگاهی علیرغم همه محدودیت ها، اتفاقات یک هفته اخیر در دانشگاهها را نشانه ای از بی اثر بودن ضرب و زور در برابر مطالبات به حق مردم دانسته و تصریح کردند مردم به دنبال حقوق تصریح شده انسانی در قانون اساسی و خواهان انتخاباتی غیر گزینشی و آزاد و نیز خواهان ازادی رسانه ها و آزادی زندانیان سیاسی هستند.

در این جلسه ضمن اشاره به حملات لباس شخصی ها به دفاتر و شخصیت ها، که به سلاح های سرد و گرم و بی سیم مجهز هستند تاکید شد: این اقدامات، سازمان یافته و دنباله همان فجایع کهریزک و کوی دانشگاه است که امروز به شکل دیگری ظاهر شده است .

آنها همچنین ضمن ابراز تاسف از ضرب و شتم نوری زاد در زندان، اعمال خشونت و کتک زدن یک هنرمند برای ارعاب او را یک رویه از پیش تعیین شده و ظالمانه بر شمردند که دل هر دلسوز نظام را به درد می آورد.

کروبی و موسوی در این جلسه تصریح کردند: همه این اتفاقات ناشی از سکوت در مقابل مظالم بوده است و برای جلوگیری و ختم این روش های غیر قانونی و غیر شرعی باید بدون توجه به عقاید و اتهامات افراد و گروه های مختلف از حقوق آنها دفاع شود چرا که رویه اسلامی دفاع از حقوق مظلوم است، با هر گرایش و فکری.

کروبی و موسوی با ابراز نگرانی نسبت به شیوع گسترده دروغ در گفته ها و دستکاری آمار و اطلاعات هشدار دادند که شیوع دروغ قطعا ضمن ویران کردن اوضاع اقتصادی و سیاسی و فرهنگی به بنیان های فکری جامعه نیز لطمه خواهد زد و باید به همه گفت که اسلام مخالف دروغ و فساد است و باید به مردم بگوئیم حساب فساد و سایر اقدامات غیر انسانی و غیر قانونی را از اسلام جدا کنند.

دراین جلسه ضمن تبادل نظر پیرامون اوضاع اقتصادی کشور، افول صنایع ملی، گسترش بیکاری و وضعیت بد حقوق بگیران و کارگران و معلمان به عنوان مهمترین مشکلات اقتصادی کشور عنوان شدو تصریح گردید منحرف کردن اذهان مردم از دلایل اصلی گریز از هنجارها، تاکتیکی برای انحراف ذهن مردم است و دولتمردان به جای دلیل تراشی بیکاری و گرانی را کنترل کنند و از اقتصاد ملی حمایت کنند آنگاه خواهند دید که بسیاری از جرم ها کاهش پیدا می کند.

در این جلسه همچنین تاکید شد اگر صدا و سیما از سیاست یک صدائی و انحصار طلبی دست بردارد در سطح جامعه با اقناع و وحدت بیشتری روبرو خواهیم بود.

این دو شخصیت برجسته سیاسی این پرسش را مطرح کردند که این چه دستگاهی است که بدان لقب رسانه ملی داده اند و از اخبار و نظرات ملت در آن خبری نیست؟

آنها در پایان با اشاره به در پیش بودن سالگرد رحلت حضرت امام به اثرات سوء قلب عقاید و روش و منش سیاسی امام (ره) از سوی حاکمان ، صدا و سیما و رسانه های خارجی اشاره و اذعان شد: متاسفانه برای وارونه نمایی آنچه در دهه اول انقلاب گذشته است صداهای بیگانه و صدای حاکمان هماهنگ عمل می کند که ضرورت دارد با توجه به در پیش بودن مناسبت ۱۴ و ۱۵خرداد اگاهی بخشی صادقانه و بدون تعصب از آن دوران صورت گیرد.

جعلی بودن مدرک دکترای رحیمی از سوی وزیر علوم تائید شد

پارلمان نیوز: عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه سوالم درباره بررسی مدرک تحصیلی محمدرضا رحیمی، معاون پارلمانی ریاست‌‏جمهوری فردا در كمیسیون آموزش و تحقیقات بررسی خواهد شد،گفت:«در صورتی كه کمیسیون آموزش و تحقیقات به وارد بودن سوال بنده از وزیر علوم و تحقیقات در مورد جعلی بودن مدرک دکترای معاون پارلمانی احمدی نژاد رای دهد، سوالم به عنوان یک سوال ملی در نوبت بررسی مجلس قرار می گیرد.»

عوض حیدرپور، در گفتگو با ایلنا، در تشریح سوالش از وزیر علوم و تحقیقات درباره بررسی مدرک تحصیلی معاون پارلمانی احمدی‌‏نژاد ادامه داد:«بنده بنا به دلایلی به صحت مدرک دکترای آقای رحیمی ایراد و شک داشتم به همین منظور در قالب سوالی از وزیر علوم و تحقیقات خواستار بررسی این امر شده‌ام.»

وی افزود:«در گفت‌وگویی که بنده با وزیرعلوم داشتم،وی تاکید کرد که طبق گزارش عبدالله جاسبی رئیس دانشگاه آزادمدرک دکتری حقوقی آقای رحیمی جعلی است و هیچ پایه و مبنای علمی ندارد.»

حیدر پور با تاکید بر اینکه بنده به مدرک فوق لیسانس وی نیز مشکوک هستم،تصریح کرد:«پس از گزارش وزیر علوم درباره مدرک معاون پارلمانی رئیس‌‏جمهوری و رای کمیسیون به وارد بودن سوالم، این سوال به عنوان یک سوال ملی در دستور کار مجلس قرار گرفت.»

نماینده شهرضا افزود:«استفاده و جعل عناوین علمی برای ارتقاء سمت از سوی برخی افراد، فریب دادن مردم و مسوولان است و مجلس و دولت باید با این فریبکاری‌ها برخورد جدی کنند.»

حیدرپور گفت:«متاسفانه رحیمی با جعل مدرک دکترایش چندین سال عضو هیات علمی دانشگاه آزاد بوده و با این مدرک در سمت‌هایی چون رئیس دیوان محاسبات و استاندار کردستان حضور یافته است.»

ما زنان برای تحقق مطالبات خود مقاومت خواهیم کرد


تحول سبز: جمعی از اعضای سازمان جوانان و دانشجویان حزب اعتماد ملی امروز با زهرا رهنورد و میرحسین موسوی دیدار کردند و به پرسش های آنان نیز پاسخ گفتند.

به گزارش کلمه در این دیدار زهرا رهنورد ضمن تشکر از حضور این جمع جوان با اشاره به روندبرگزاری انتخابات دهم ریاست جمهوری و ضربه هولناکی که به حیثیت قوانین، دموکراسی و آزادی ملت وارد آمد، مقاومت ملت در دوران جنبش سبز را به وکالت از همین حقوق ضایع شده و اهانت بزرگ به ملت دانست.

زهرا رهنورد تصریح کرد: این مطالبات از بطن شعارهای اصلی انقلاب اسلامی یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بر آمده است و امروز به طور وسیع تر و پیچیده تر در طی این یک سال تداوم پیدا کرده است.

رهنورد در پاسخ به سوال یکی از جوانان حزب پیرامون وضعیت فعلی زنان و تبعیض های رایج در حق آنان گفت:

قرار نبود و نیست که این تبعیض ها در حق زنان روا داشته شود، امام خمینی پیوسته از هویت و حیثیت و بالندگی زنان سخن می گفتند. در میان سخنان ایشان دو جمله معروف تر است که می فرمایند “از دامن زن مرد به معراج می رود” و دیگری “شما زنان در این انقلاب پیشوا بوده اید”. این دو جمله معروف می توانست کلید واژه های اصلی پی ریزی قوانینی متعالی و برابری طلبانه و حیثیت بخش برای زنان باشداما متاسفانه در روند و گذشت زمان حقوق زنان مغفول مانده است به طوری که جز در سطح آموزش عالی که زنان موقعیت بزرگی به دست آوردند و نزدیک ۷۰درصد ورودی دانشگاه ها را تشکیل دادند در سایر موارد حقوقی و فرهنگی پیوسته عقب رانده شدند.

وی تاکید کرد در چند سال اخیر این روند تشدید شده است یعنی از انتخابات نهم و دهم به این سو نگرش ارتجاعی و خرافی و سرکوبگرانه نسبت به زنان اوج گرفته تااینکه می بینیم سرکوب زنان در یک ساله اخیر به واسطه ی اینکه از پیشتازان جنبش سبز بوده اند بی سابقه بوده است.

زهرا رهنورد آرمان و شعار زنان را در کنار آزادی، استقلال، دموکراسی و قانون خواهی، رفع تبعیض علیه زنان دانست که متاسفانه به جای پاسخ به این مطالبات طبیعی، کشور را به یک زندان بزرگ تبدیل کردند و زنان در این زندان بزرگ باترور شخصیت و آزار و شکنجه و تلاش برای اقرار گرفتن و توبه نامه امضا کردن روبرو شدند.

استاد دانشگاه الزهرا همچنین عقبه فکری این رفتار را در تصویب برخی قوانین نیز قابل ردیابی دانست و گفت: امروز برخی در قوانین تنظیم شده و لوایح هم انواع تبعیض ها را علیه زنان روا می دارند و اخیرا هم با قانون حمایت از خانواده در پی متلاشی کردن خانواده ها هستند که ضربه سخت را زنان و کودکان بی سر و سامان خواهند خورد.

وی با یادآوری مناظره تلوزیونی موسوی-احمدی نژاد گفت: نگاه سرکوبگرانه و تبعیض آمیز به زن را در همان مناظره هم می توانستیم مشاهده کنیم چنانکه آقای احمدی نژاد سعی کرد حیثیت علمی و تحقیقاتی مرا زیر سوال ببرد که البته این اقدام موجب ریشخند مردم شد و واژه های به اصطلاح تهدید آمیز آن مناظره مدت ها موجب مزاح ملت بود.

زهرا رهنورد تاکید کرد این دولت در حالی سرکوب زنان را و حاشیه نشین کردن آنان را کلید زد که پیامبر رحمت (ص) فرموده اند: از این دنیا زن، عطر و نماز مورد علاقه من است و بنده قرار گرفتن این مثلث عجیب در کنار هم را ناشی از اهمیت وصول زن، نماز و عطر در یک عرض و نماد نگرشی سرشار از احترام و قداست می دانم.

رهنورد در پایان تاکید کرد: مطالبات زنان دو رویه دارد که باید به هر دو رویه ی آن توجه کرد.

یک رویه آزادی ، دموکراسی ، قانون گرایی و عدم دخالت در زندگی فردی و رویه دیگر رفع تبعیض و تحقق اهداف حقوقی زنان است که باید تامین شود چرا که آرمان آزادی بدون حضور نیمی از جمعیت یعنی بدون زنان تحقق پذیر نخواهد بود.

نگرانی نسبت به جان مجید توکلی در پی ادامه اعتصاب غذای وی

خبرگزاری هرانا - در پی ادامه یافتن اعتصاب غذای مجید توکلی در زندان اوین نگرانی ها نسبت به وضعیت سلامت وی افزایش یافته است.

به گزارش دانشجونیوز، مجید توکلی که از صبح روز یکشنبه به سلول انفرادی منتقل شده است، دست به اعتصاب غذای خشک زده و با گذشت زمان وضعیت سلامتی وی به شدت نگران کننده شده است.

دستور انتقال مجید توکلی به سلول انفرادی توسط داستانی تهران صادر شده است. بنابر اطلاع دریافتی مجید توکلی در انتهای هفته یگذشته نامه ای تفصیلی پیرامون وضعیت کنونی ایران نوشته است که این مساله باعث واکنش شدید ماموران امنیتی شده است. ماموران وزارت پس از اطلاع از نوشته شدن این نامه مجید توکلی را تهدید به قتل کرده اند. هم چنین در پی حضور نماینده ی دادستانی در زندان اوین در روز یکشنبه و بحث و جدل مجید توکلی با وی، دستور انتقال توکلی به سلول انفرادی صادر شده است.

مجید توکلی عضو انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر از 16 آذر ماه گذشته و پس از سخنرانی در دانشگاه امیرکبیر به مناسبت روز دانشجو، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی پیش از این نیز 2 بار در سال های 86 و 87 بازداشت شده و تاکنون نزدیک به دو سال و نیم در زندان محبوس بوده است.

در پی ادامه یافتن وضعیت وخیم مجید توکلی بسیاری از فعالین دانشجویی، حقوق بشر و سیاسی اعلام کرده اند که فردا چهارشنبه 5 خردادماه برابر با 26 می در شهرهای کشورهای مختلف جهان در همبستگی با مجید توکلی دست به اعتصاب غذا خواهند زد.

خودداری کشورهای منطقه از لغو روادید برای ایرانیان

راديو فرانسه، رضا تقی زاده : چهار ماه پس از رد تقاضای ایران برای لغو روادید مسافرتی با جمهوری آذربایجان، تقاضای مشابه جمهوری اسلامی دایر بر لغو روادید مابین تهران و دو شنبه، از سوی جمهوری تاجیکستان نیز رد شد. خودداری کشور های کوچک منطقه از لغو روادید مسافرتی برای اتباع ایران، بیش از هر عامل دیگری، ناشی از نگرانی های امنیتی آنها است.

خودداری کشورهای کوچک منطقه از لغو صدور روادید مسافرتی برای اتباع ایران، علیرغم تلاش جمهوری اسلامی برای دوستانه نشان دادن مناسبات سیاسی با آنها، نشانه عدم توفیق تهران در جلب اعتماد و دوستی دولتهای منطقه، و تداوم احساس عدم اعتماد نسبت به دولت ایران نزد آنها است.

همکاری های منطقه ای

لغو روادید مسافرتی مابین کشورها از جمله ابتدائی ترین گامها در مسیر توسعه همکاری های منطقه ای بشمار میرود. در گامهای بعد، آزادی مهاجرت و اقامت و همچنین آزادی مبادلات مرزی و در نهایت، استفاده از پول مشترک، کشورهای یک منطقه را به یکدیگر نزدیکتر ساخته و عملا مرزهای آنها را به خطوط نمادین جغرافیایی تبدیل میسازد. اتفاقی که طی 40 سال اخیر در اروپا شکل گرفته و جامعه اروپا اینک در مرحله گسترش حدود و در بر گرفتن مناطق تازه است.

کشور های منطقه ایران نیز چنین الگو هایی را از مدتی پیش اتخاذ کرده اند. پیمان همکاری کشور های خلیج فارس که با انگیزه های امنیتی مابین عربستان سعودی، کویت، بحرین، امارات، قطر و عمان منعقد شد اینک در مرحله ایجاد بازار مشترک است. قرار است این کشور ها تا دو سال آینده دارای پول واحد بشوند.

در مورد جمهوری آذربایجان، ایران سال گذشته بصورت یک جانبه مبادرت به لغو مقررات رواید برای اتباع آن کشور نمود. جمهوری آذربایجان بدون اعتنا به این تصمیم تهران، تاکید کرد که مقررات صدور روادید برای اتباع ایران را لغو نخواهد کرد.

در حال حاظر سالانه تا نیم میلیون گردشگر ایرانی به جمهوری آذربایجان سفر میکنند. تعداد بازدید کنندگان جمهوری آذربایجان از ایران سالانه در حدود یک دهم رقم بالا است.

نگرانی امنیتی باکو

علاوه بر نگرانی های امنیتی در قبال اهداف سیاسی جمهوری اسلامی، باکو نسبت به امکان افزایش قاچاق مواد مخدر توسط مسافران ایرانی نیز دارای ملاحظات جدی است. هجوم جویندگان کار از مرزهای ایران و سرازیر شدن سیل مهاجرین اقتصادی از جمله عوامل دیگری است که دولت باکو را از قبول در خواست ایران برای لغو روادید مسافرتی باز داشته است.

از طرفی مناسبات خارجی جمهوری آذربایجان همسو با رفتار ها و مناسبات سیاسی جمهوری اسلامی نیست. منجمله در شرایطی که آذربایجان با اسرائیل دارای مناسبات گسترده سیاسی و همکاری های نظامی و امنیتی است، رییس دولت ایران شعار محو اسرائیل را فریاد میکند.

افزایش آزادی های مسافرتی و عبور از مرزها بدون رعایت مقررات ویزا، میتواند ضریب امنیت در مقابل اقدامات احتمالی خرابکارانه و یا تروریستی را افزایش دهد. بدنبال انفجار مرکز همیاری یهودیان در 18 ژوئیه سال 1994 در بوئنس آیرس، 85 پنج تن از یهودیان و اتباع آرژانتین به قتل رسیدند.

دولت ایران متهم به دست داشتن در اقدام تروریستی یاد شده است. سال قبل کریستینا فرناندز رییس جمهور آرژانتین بار دیگر از ایران خواست متهمان شرکت داشتن در اقدام تروریستی مزبور را به آن کشور مسترد دارد. نام محسن رضایی یکی از داوطلبان رییس جمهوری ایران و همچنین رییس مجمع تشخیص مصلحت جمهوری اسلامی در این لیست قرار دارد.

مداخلات ایران

روز گذشته پس از ادامه انتشار گزارشهای پراکنده و غیر رسمی در محافل مطبوعاتی عرب و پارلمان کویت، وزیر داخله آن کشور از کشف یک شبکه جاسوسی جمهوری اسلامی خبر داد. کشور عربستان سعودی نیز در تائید این خبر به انتشار بیانیه ای پرداخت.

جمهوری اسلامی علاوه بر اتهام دست داشتن در ناآرامی های عراق و افغانستان، متهم به ایجاد نا آرامی و تشدید جنگ داخلی در یمن نیز شده است. این نگرانی ها، بی تردید عادی سازی و توسعه مناسبات سیاسی مابین ایران و کشورهای منطقه را دشوار میسازد.

ادامه محدودیتهای مسافرتی مابین ایران و کشورهای منطقه در حالی است که تقریبا تمامی کشور های همسایه از حدود لغو روادید مسافرتی عبور کرده و در مسیر یک نواخت کردن مقررات تجاری و حتی استفاده از پول واحد قرار گرفته اند.

بیش از 35 سال پیش، ایران با بسیاری از کشورهای بزرگ اروپایی، منجمله بریتانیا، موافقتنامه لغو صدور روادید را امضاء کرده بود. تسهیلات یاد شده پس از انقلاب بطور کامل برای ایرانیان متوقف شد در حالی که اینک تمامی همسایگان عرب ایران در جنوب و همچنین کلیه کشورهای حوزه خزر در شمال از این گونه تسهیلات برخوردارند.

اگرچه آقای حسن قشقاوی معاون حقوقی و پارلمانی وزیر خارجه جمهوری اسلامی و سرپرست امور ایرانیان خارج از کشور، لغو یک جانبه روادید از سوی ایران با پاره ای از کشور های منطقه را نشانه اقتدار دولت متبوع خود خوانده، ولی این اقدام در عمل تمهیدی است برای ترغیب آن کشورها به انجام عمل متقابل.

ارزهای محلی

جمهوری تاجیکستان که از جمله فقیر ترین کشور های جهان بشمار میرود وتا همین اواخر گرفتار جنگ داخلی و نفوذ افغانها و قرقیز ها بود، برای صدور اقامت یکساله جهت ایرانیان، شرط نیم میلیون دلار سرمایه گذاری را قائل شده است.

تا ده سال قبل کشور پیشرفته کانادا پذیرش ایرانیان و صدور اجازه اقامت برای آنها را، تنها به 250 هزار دلار سرمایه گذاری موکول کرده بود. این رقم اینک از سوی کشور تاجیکستان تا دو برابر افزایش یافته است!

با تیره تر شدن مناسبات خارجی و منزوی تر شدن ایران در جامعه جهانی، خدمات مسافرتی برای ایرانیان نیز تدریجا سخت تر از گذشته میشود. جمهوری اسلامی در حال حاظر تنها با معدودی از کشور های خاورمیانه و آفریقا موفق به عقد قرار داد لغو دوجانبه مقررات صدور روادید مسافرتی شده است. قرار دادهای یاد شده نیز اغلب با انگیزه های سیاسی صورت گرفته و نه جاذبه های واقعی مسافرتی.

در حالی که کشور های کوچک منطقه و حتی همسایگان ایران حتی از پذیرش تقاضای لغو روادید برای ایرانیان خودداری میورزند آقای احمدی نژاد اصرار دارد که در مبادلات تجاری ایران با آنها از پول های محلی بجای ارزهای معتبر بین المللی استفاده شود.

به این ترتیب، در اقدامی مشابه با لغو یکجانبه صدور ویزا برای اتباع کشور های همسایه که به نتیجه نرسیده، و در اثبات میل ایران برای توسعه مناسبات دوستانه با همسایگان، باید انتظار داشت که بجای راه پیدا کردن ریال ایران به کشور های منطقه، از این پس پول های محلی کشور های منطقه، در بازار ایران انباشته شده و در ردیف ذخایر ارز خارجی ایران قرار بگیرند.

۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه

این داستان حقیقیست، چگونه میتوانم تحمل کنم این حقیقت تلخ،خود فروشی زنان را از روی فقر




بعد از صرف شام روزنامه را ورق می زدم که زنگ تلفن به صدا در آمد. دوستم مجید بود. می گفت : دلش گرفته اگر حوصله اش را دارم بیاید دنبالم تا با ماشین دوری بزنیم. گفتم: اشکالی ندارد. لباسم را پوشیده سر خیابان رفتم. مجید را دیدم در اتومبیل خود نشسته منتظر من است. منزلش چندان دور نبود. سوار شدم. شروع به صحبت کردیم. بی هدف داخل شهر از این خیابان به آن خیابان می راند. بدون تمرکز بر روی موضوع خاصی از هر دری سخن می گفتیم. اواخر شب بود. گفتم: خسته ام برویم منزل. از جلوی پارک جنگلی رد می شدیم زنی چادر به سر تند وهراسان از پارک بیرون آمد. هر دو تعجب کردیم. در آن وقت شب زنی تنها که دوان دوان خود را به خیابان می رسانید غریب می آمد. مجید ماشین را نگه داشته زن را سوار کرد.جوان بودوحداکثر بیست وپنج ساله می نمود.اشک دور چشمانش را فرا گرفته بود و اضطراب از سیمایش می بارید.

مجید مقصد وی را پرسید و اینکه چرا پریشان حال است. زن جوان صریح وبی مقدمه با لحنی که صداقت از آ هنگ کلماتش می بارید،گفت: بچه اش سخت مریض است. برای تامین بیست هزار تومان پول نسخه داروی وی پس از آنکه خود را به هر دری زده بود نتوانسته این مبلغ را تهیه نماید. سرانجام مجبور شده با همه اکراهش ساعتی خود را در اختیار دو جوان ژیگولو بگذارد تا آنها بیست هزار تومان به وی دهند. آن دو وی را به پارک برده بعد از اتمام کارشان پانزده هزار تومان داده گفته بودند دیگر پولی در بساطشان نیست و نمی توانند هم او را به خانه اش برسانند . چرا که امکان دارد ما موران که امروزها مثل مورو ملخ زیاد شده اند با دیدنشان مشکوک شوند و دستگیرشان نمایند.ناچارا به تنهایی از اعماق پارک جنگلی به سوی خیابان راه افتاده بود. بعد از اندکی سکوت با شرم رویی و حالتی التماس گونه گفت: با وجودیکه این کاره نیست ولی حاضر است به ازای پنج هزار تومان بقیه به هر نحوی که مایل باشیم ساعتی هم با ما باشد. مجید با سيمایی سرخ از خشم وعصبانیت ، بدون آنکه حرفی بزند ماشین را پر گاز به سوی آدرسی که زن داده بود می راند. سر کوچه ای که در نبش آن داروخانه ای بود و زن گفت خانه اش در آن کوچه است مجید ماشین را نگه داشت وپنج هزار تومان به وی داد. زن ناباورانه به مجید ومن که سرم را پایین انداخته بغض خود را فرو می خوردم نگاهی انداخته از ماشین پیاده شده شتا بان به داخل داروخانه رفت.

تا به منزل برسیم هیچ کدام حوصله آنکه حرفی بزنیم نداشتیم و بدون خدا حافظی از همدیگر جدا شدیم.

تا صبح در بستر خواب غلت می زدم وتیترروزنامه آنروز در مغزم که گویی آن زن ناشناس با دنیایی کینه وحسرت پر صدا میخواند، می چرخید: رئیس جمهور ایران در اقدامی بشر دوستانه با تخصیص بودجه ساخت بزرگترین مسجد را در لبنان برای شیعیان آن کشور تقبل کرد. و موجب تحسین نمایندگان مجلس شورای اسلامی واقع گشت.

صادق شکیب
برگرفته از : iranglobal

لینک : دفاع از دختران وپسران فراری و بچه‌های خیابان و تن فروشان اجباری.

http://www.facebook.com/group.php?gid=117880644913061

بررسی احکام سنگین دانشجویان زندانی و ادامه اعتراض ها :

چرا حکومت در سرکوب دانشجویان ناموفق است


رای ما کجاست :

با وجود صدور احکام سنگین برای دانشجویان زندانی حکومت به خواسته خود درباره دانشجویان نرسیده است . ماه هاست حکومت جمهوری اسلامی با زندانی کردن دانشجویان و صدور حکم های سنگین برای آنان تلاش کرده تا این قشر مهم و بزرگ از جامعه را منفعل و از صحنه اعتراض های دور کند. اما اعتراض های اخیر در دانشگاه تهران ،بهشتی و همچنین دانشگاه آزاد نشان می دهد که حکومت ابدا موفقیتی در این باره نداشته است .تجمع اعتراضی امروز( یک شنبه ) دانشجویان دانشگاه تهران مرکز که در ادامه تجمع های اعتراضی این دانشجویان در روزهای گذشته بود. نیز توسط نیروهای بسیج به خشونت کشیده شد و طبق خبرهای رسیده چهار دانشجو نیز به شدت زخمی شده اند .

احکام باور نکردنی برای دانشجویان

شاید این روزها بیشتردرباره احکام میلاد اسدی و بهاره هدایت که هر کدام به ترتیب به هفت سال و نه سال زندان محکوم شده اند به عنوان بالاترین احکام صادر شده برای دانشجویان زندانی نام برده شود. اما مجید توکلی با ، هشت سال زندان ،مجید دری و ضیا نبوی با گرفتن احکام یازده سا ل و پانزده سال زندان نیزرکورد بالاترین حکم های سنگین را برای دانشجویان دربند شکستند . هر چند حکم مجید دری در دادگاه تجدید نظر به شش سال کاهش یافت .اما او باید پنج سال از این دوره را در زندان ایذه و در تبعید به سر ببرد . ضیا نبوی رکوردار حکم سنگین در میان دانشجویان نیز باید شش سال حکم خود را در تبعید بگذارند هر چند هنوز نتیجه تجدید نظر خواهی برای این دانشجو صادر نشده است.

عباس کاکایی، دانشجوی دانشگاه تهران در رشته‌ی علوم ارتباطات، در روز شانزدهم آذر دستگیر و به یک سال حبس محکوم شد اما به علت نداشتن وثیقه پنجاه میلیونی به علت آنکه خانواده اش کشاورزند همچنان در زندان به سر می برد این دانشجوی نخبه دو ترم از تحصیل اش را از دست داد.جواد ملیحی و تعداد زیاد دیگری از دانشجویان که شاید تا به حال اسم شان را هم نشنیده باشیم همچنان در زندان به سر می برند.

برخورد با دانشجویان ستاره دار

با شروع به کار دولت محمود احمدی نژاد وزارت علوم او با وزیر ی چون محمد مهدی زاهدی پرچم دار محروم کردن دانشجویان از تحصیل شد. دانشجویانی که فقط به خاطر فعالیت سیاسی در دانشگاه های محل تحصیل شان حالا باید از تحصیل در دوره های بالاتر باز می ماندند . این دانشجویان در زمان انتخابات به این ناعدالتی آشکار اعتراض و بارها در مقابل دانشگاه تهران و وزارت علوم دست به تجمع زدند. اما با این همه محمود احمدی نژاد هر بار در مناظره های تلویزیونی وجود این دانشجویان را انکار کرد. شیوا نظر آهاری و زهرا توحیدی به همراه تعدا د دیگری از دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل بعد از انتخابات راهی زندان اوین شدند . جایی که شاید امروز به دانشگاه آنها تبدیل شده است .

چرا احکام سنگین و سرکوب ها بی فایده است ؟

به عقیده کارشناسان با اینکه حکومت جمهوری اسلامی تنها راه پاسخ به دغدغه ها و سوالهای معمول دانشجویان را در سرکوب آنها می بیند اما ماجراهای اخیر و ادامه اعتراض های دانشجویی شکست این سیاست را نشان می دهد .چرا که دانشجویی که با فکر و اندیشه به دانشگاه آمده است .قطعا با باتوم و کتک به کلاس درس باز نمی گردد و دغدغه های اجتماعی خویش را فراموش نمی کند .

محمد مصطفایی که وکالت تعدادی از دانشجویان در بند را به عهده دارد می گوید :« روند برخورد با مسائل دانشجویی نه تنها به زیان آنها، بلکه به زیان کشور است .شخصی که می‌خواهد وارد دانشگاه بشود، مشکلات زیادی را تحمل می کند . پذیرفته شدن در کنکور ایران بسیار مشکل است. تمام کسانی که دانشجو هستند، بالاخره تازه پا به عرصه‌ی جامعه گذاشته‌اند و اولین تجربه‌ی اجتماعیشان در جامعه، دانشجو بودنشان است و بعد از این مرحله می‌خواهند وارد عرصه‌ی کار بشوند.»

به گفته او دغدغه‌هایی که برای آینده‌ی دانشجوها وجود دارد و نگرانی‌هایی که بعد از انقلاب برای دانشجویان به وجود آمد خیلی از آنها را واداشت که فعالیت اجتماعی و حقوق بشری انجام دهند .

او ادامه می دهد :«طبیعی است طی این فعالیتها، دانشجویان احتمالاً با افرادی هم ارتباط برقرار می‌کنند. احتمال دارد بعضی از آن‌ها هم به بی‌راهه بروند و کاری انجام بدهند که به نفع نظام نباشد، ولی موقعیت دانشجویان با افراد و مجرمان دیگری که در دادگاه‌ها و دادسراها می‌بینیم، تفاوت دارد و انگیزه‌ی آن‌ها، انگیزه‌ی برهم‌زدن امنیت نیست، بلکه می‌خواهند به‌گونه‌ای اصلاحات را ایجاد کنند.».

به عقیده این وکیل دادگستری احکامی که اکنون برای دانشجویان صادر می‌شود، احکام خیلی سنگینی است احکامی که لطمات روحی جبران‌ناپذیری به دانشجویانی می‌زند که تازه می‌خواهند وارد عرصه‌ی اجتماع شود. این که دانشجویی بعد از فراغت از تحصیل به دنبال کار برود درحالی که یک مهر سابقه‌دار بودن کیفری بر پرونده‌اش خورده شده است، به صلاح دانشجویان از یک طرف و کشورمان از سوی دیگر، نیست.

همسر بهاره هدایت نیز صدور چنین احکامی برای دانشجویان از جمله همسرش را وهن حکومت می داند ودر گفت و گو با رسانه ها می گوید:« با اینکه قبلا بهاره را تهدید به یازده تا پانزده سال حبس کرده بودند اما فکر نمی کردیم برای یک فعال دانشجویی واقعا حکم نه سال حبس صادر کنند و آن را تنها تهدید تلقی می کردیم تهدیدی که مبنای حقوقی نداشت . وقتی بهاره خبر حکم نه سال زندان را شنید نه تنها برای او بلکه در لحظات اولیه برای همه ما شوک آور بود».

به عقیده او آقایان هیچ نگرانی هم ندارند که بدون در نظر گرفتن نوع اتهامات و منطبق با موازین حقوقی حکم های طولانی مدت برای یک فعال دانشجویی صادر کنند چون تنها می خواهند دیگران درس عبرت بگیرند.

به نظر می رسد که صدور احکام این چنینی به خصوص در خرداد ماه برای دانشجویان دربند ادامه خواهد یافت و تعددای از دانشجویان در این ماه در دادگاههایی که برای شان تشکیل می شود شرکت می کنند . دادگاههایی که از همین حالا نتایج شان طبق پیش بینی های بازجویان این دانشجویان مشخص است . احکامی سنگین و باور نکردنی .اما چرا حکومت با وجود این حکم های سنگین ،زندانی و خانه نشین کردن دانشجویان همچنان در آرام کردن اعتراض های دانشجویی نامومق است ؟