بدون یک تحول فکری عمیق در جامعه ایران هیچ تغییر مثبتی رخ نخواهد داد


۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

تلویزیون جنبش سبز، وپرهیز از صدا و سیمایی شدن

نیک اهنگ کوثر

این هفته گروهی از اهالی رسانه و جنبش گرد هم می‌آیند تا در باره راه‌اندازی تلویزیونی برای جنبش هم‌فکری کنند.

شنیده‌ها حاکی از این است که از همین الان، خطوط قرمزی برای رسانه جدید ترسیم شده، از جمله عدم طرح مسائل مربوط به دهه ۶۰ و یا نقض حقوق برخی اقلیت‌های دینی.

امیدوارم این مساله را که دیروز از دو منبع مختلف در پاریس شنیده‌ام غلط باشد، اما سکوت نسبی رسانه‌های سبز در ماه‌های اخیر در قبال مسائلی، این ایده را به ذهن می‌رساند که ممکن است تلویزیون جنبش سبز نیز دچار همین محدودیت‌های رسانه‌های آنلاین باشد.

به نظر من یکی از راه‌هایی که می‌تواند به واقعی‌تر شدن چنین رسانه‌ای کمک کند، دور شدن از مسیر پروپاگاندا و تبلیغات یک‌سویه و نزدیک شدن به قواعد رسانه است. چنین تلویزیونی می‌تواند اساس را بر انعکاس و انتشار واقعیت بگذارد، نه بخشی از واقعیت که به نفع گروهی معین تمام می‌شود. تمام بحث منتقدان و مخالفان صدا و سیما این است که قلب واقعیت می‌کند در جهت «اهداف نظام». اگر همین کار را بخواهند به نحوی تکرار کنند و فقط رنگ سبز به آن بزنند، تنها بودجه‌ای است که حرام می‌شود وابزاری است برای پیش‌برد جنگ روانی علیه حاکمان فعلی.

اگر چنین رسانه‌ای، صدای همگانی باشد نه گروهی محدود با دیگاه‌هایی خطی، شاید منافع بخش‌های بزرگ‌تری از جامعه تامین شود. طبیعتا می‌تواند تلویزیونی منتقد باشد، اما اگر تکرار کننده همان مسیر یک‌جانبه‌نگری رسانه‌های سبز باشد، تنها کار مهم، تبدیل وب‌سایت‌های موجود به تلویزیون است. اثر مهمش البته تماس گسترده‌تر با مخاطبانی است که دسترسی به اینترنت ندارند، اما آیا این می‌تواند حل کننده مشکل رسانه‌ای جنبش و همچنین مردمی باشد که از صدا و سیما خسته شده‌اند؟

اگر تلویزیون جدید، رسانه‌ای حامی باشد، با نقد دوطرفه، وامدار مردم باشد و نه سیاسیون، می‌توان امیدوار بود که اتفاقی بزرگ دارد می‌افتد، وگرنه تبدیل می‌شود به پروژه‌ای دیگر برای رفع نیاز مالی تعدادی از فعالان رسانه‌ای و سیاسی. البته چه کاری بهتر از این؟ اما آیا هدف تنها اشتغال‌زایی است؟

این روزها بحث سانسور و توجیه آن همه جا به گوش می‌رسد. همین الان یکی از خبرنگاران آمریکایی جایی در باره سانسور کارتون من در آمریکا چیزی خوانده بود و سوالاتی طرح می‌کرد که برایم جالب بود. به همین جهت باید کسانی که فردا پس‌فردا گرد هم می‌آیند، از همین الان تکلیف خود را با مقوله سانسور و فیلتر کردن واقعیت‌های سیاسی به نفع یک دیدگاه معلوم کنند.