جعل هويت مفاخر فرهنگي ایران
ارش بهمنیمتولیان امر در جغرافیایی به نام ایران در قالب نظام سیاسی «جمهوری اسلامی» چه برنامههایی جز محکوم کردن اقدامات کشورهایی که دانشمندان و حتا تمامیت ارضی ایران را نشانه رفتهاند، در دستور کار دارند؟ کشورهایی که اتفاقا با ایران روابط دیپلماتیک و حسنه دارند، اما به شکلی کاملاً آشکار و در مقاطعی پنهانی از مصادرهی چهرههای ملی ایران به نفع خود در رسانهها خبرهای مختلفی منتشر میکنند.
دست درازی و از آن خود دانستن مفاخر و بزرگان ایران ریشه در سالیان گذشته دارد. اما مرور اتفاقات سالهای اخیر نشان از افزایش این روند طی ۵ سال اخیر است
آیا بی تفاوتی دولت احمدینژاد نسبت به مصادرهی ميراث فرهنگی و مشاهير بزرگ ايران از سوی کشورهای مختلف صرفاً یک ادعا است؟
تعدادی از فعالین فرهنگی از بی تفاوتی دولت فعلی نسبت به سرمایههای معنوی ایرانی سخن به میان میآورند و عدهای نیز از حریص شدن کشورهای منطقه برای تاراج میراث گذشتهی ایران سخن میگویند.
این پرسش بارها و به انحای مختلف طرح شده است که تا جایی که بسياري از كشورهاي همسايه ایران از دستاوردهاي تمدن ایران به نام خود بهره ميبرند و در اين ميان مسوولان فرهنگي و پاسداران ميراث فرهنگي هم با سخنان پرشور در پی نشاندن این افراد بر سر جای خود هستند. اما این سخنان و حتا برگزاری همایشهای پرهزینه با نام بزرگداشت تعدادی از این مفاخر، نتوانسته خللی بر این روند ایجاد کند.
مروری بر ادعاهای چند سال اخیر برخی کشورها دربارهی مصادره به مطلوب کردن مفاخر ایران نشاندهندهی عمق ماجرا است: در حال حاضر جمهوری آذربایجان مدعی است که حکیم نظامی گنجوی و بابک خرمدین جزو مشاهیر این کشور هستند.آنها برای اثبات ادعایشان تصاویر نظامی گنجوی را بر روی اسکناسهایشان چاپ کردهاند. سال گذشته هم سایتهای غیر رسمی ایران خبری در این ارتباط منتشر کردند که جمهوری آذربایجان ۲ دانشجوی اهل شهر تالش آن کشور را به دلیل ایرانی دانستن نظامی گنجوی و بابک خرمدین به زندان محکوم کرد.
همچنین این کشور موسیقی «عاشیقلار» که با زیبایی و حرکت و ریتمی بسیار دلنشین، قرنهاست در منطقه آذربایجان ایران ـ شامل تبریز، ارومیه و اردبیل ـ نواخته با تلاشهای پیگیر و بی سر و صدا به ثبت جهانی رسانده است.
جمهوری تاجیکستان هم علاوه بر این که مدعی مالکیت رودکی است برای آنکه ابوعلی سینا را هم از آن خود اعلام کند رویهی آذربایجان را در پیش گرفته است. البته ابوعلی سینا در حال حاضر به جز تاجیکستان مدعی دیگری هم دارد و آن هم امارات است.
امارات متحده عربی به جز ادعای مالکیت ارضی بخشی از ایران یعنی جزایر ۳ گانه که وزیر امور خارجه این کشور آن را کمتر از اشغال سرزمینهای فلسطین توسط اسراییل نمیداند،نام خلیج فارس را هم خلیج عربی میخواند و از اوایل سال گذشته خبرهای مختلفی را پیرامون ابو علی سینا در خبرگزاریهای داخلی و جهان منتشر کرد با این مضمون که ابوعلی سینا اصالتا متعلق به سرزمین امارات متحدهی عربی است.
خرداد ماه سال گذشته هم بیبیسی در خبری اعلام کرد که روبات ابوعلي سينا براي قرار گرفتن در شبكه اينترنتي فيسبوك توسط امارات متحده عربي و با همكاري آلمان و يونان ساخته شده .بی بی سی در ادامهی خبرش برای معرفی ابوعلی سینا وی را دانشمند عرب معرفی کرد.
بحرین هم که در روزگاری نه چندان دور جزو استان چهاردهم ایران محسوب ميشد دانشگاهی به نام «الخلیج العربی» تاسیس کرده است.
ترکمنستان هم که با ایران روابط تنگاتنگ سیاسی دارد، شیخ ابوسعید ابوالخیر را ترکمن میداند.
در عراق هم تعدادی مانی نقاش و اندیشمند ایرانی را عرب و اهل عراق معرفی میکنند. سال گذشته دانشگاه ماکواری استرالیا هم در برنامهای مانی را عراقی معرفی کرد.
جلال طالبانی رییس جمهور عراق هم که گفته ميشود خود ایرانی الاصل است، اروندرود خوزستان را از آن عراق دانسته است.
افغانستان، سوریه و ترکیه هم با تاکید بر این که مولانا ایرانی نیست تمبرهای مشترک با تصویر مولانا در ترکیه،افعانستان و سوریه چاپ کردهاند.
اما مولانای پارسیگو به طور کلی از سوی ترکیه مصادره شده است.
پایگاه تحلیلی - خبری ایران بالکان (ایربا) هم اواسط سال گذشته در گزارشی از دامنهدار بودن طمع ترکیه نسبت به چهرههای علمی و ادبی ایران خبر داد.
البته اینگونه نیست که انتشار این اخبار در ایران بازتاب نداشته باشد چون همواره در محافل فرهنگی و حتا سیاسی ایران نسبت به این پدیده واکنشهای منفی صورت میگیرد.
در عین حال منتقدان غیر دولتی معتقدند از آنجایی که در ایران دولت متولی بسیاری از عرصههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است پس بیراه نیست اگر این انتظار وجود داشته باشد که برای جلوگیری از این روند دولت دست به کار شود و به جز محکومیت این موضوعات، تمهیدات عملی برای جلوگیری از فزونی گرفتن این روند در پیش بگیرد.
وگرنه همچنان شاهد اتفاقاتی مانند اظهار نظر رییس فرهنگستان هنر قزاقستان در حضور علی معلم (رییس فرهنگستان هنر ایران)مبنی بر ملیت قزاقستانی فارابی خواهیم بود که البته با واکنش محافل فکری و فرهنگی ایران مواجه شد.
اظهار نظر ایرانیها واکنش رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه را به دنبال داشت.رسانههای دولتی ترکیه هم با انتشار گزارشهایی از معتقدان به ایرانی بودن این فیلسوف بزرگ انتقاد و تاکید کردند که این شخصیت علمی، ترک بود.
استدلال رسانههای دولتی ترکیه هم در نوع خود جالب توجه است؛ شخصیتهایی چون نظامی گنجوی، مولانا، صائب تبریزی، قطران خاقانی و بسیاری دیگر از مفاخر ادبی ایران، ایرانی نبودهاند چون در سدههای گذشته هر یک از زبانهای ترکی، فارسی و عربی به عنوان سه زبان اصلی ممالک شرقی دارای جایگاه و کاربرد خاصی بودهاند؛ عربی، زبان علمی و عرفانی آن دوران بود. اغلب دانشمندان غیر عرب نیز مانند حکیم فارابی، ابوریحان و ابن سینا آثار علمی خود را به این زبان به رشته تحریر درآوردند.
البته رسانههای دولتی ترکیه تنها چند روز بعد از اقدام مجمع عمومی سازمان ملل متحد در معرفی "نوروز" به عنوان یک مناسبت جهانی با ریشه ایرانی با پوشش گسترده این خبر مدعی شدند که این عید متعلق به ترکها بوده است.
«تمهیدات ویژه» هم از آن جملات مناقشهبرانگیز در ایران است. چون معمولا نخبگان،فعالین غیر دولتی و NGO ها با دولت بر سر این واژه به اشتراک نظر نمیرسند.
چالش بین ملیگرایی و اسلامیت که از سالیان گذشته در ایران وجود داشته هم در این رهگذر بی تاثیر دیده نمیشود. این عده سازمان ميراث فرهنگي را متهم می کنند که برعکس تبلیغاتی که انجام میدهد در معرفي، ثبت و تبليغ بسیاری از مفاخر و آثار ملی تلاش چندانی ندارد اما میلیونها تومان صرف بازسازی اماکن مذهبی و زیارتی در ایران و حتا اماکن زیارتی در عراق و سایر نقاط جهان میکند.
مدافعان دولت اما مدعیاند نادیده گرفتن تلاشهای دولت در زمینهی بزرگداشت مفاخر و توجه به میراث فرهنگی بیانصافی است.آنان به مراسم بزرگداشت مولانا در سال ۸۶ اشاره میکنند و این که کنگره بزرگداشت هشتصدمین سال تولد مولانا با شرکت اندیشمندانی از ۳۰ کشور جهان در سه شهر تهران، تبریز و خوی برگزار شد.
حال بايد منتظر بود عملکرد سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي را در حفظ و ثبت دیگر ميراث ملموس ايرانزمين که به ثبت جهاني نرسيدهاند، از جمله جشن مهرگان، سپندارمذگان، که گفته میشود ولنتاين اروپايي کپي برداري از آن است، جشن سده، آيين چله يا يلدا، که پايه پيدايش کريسمس تلقي ميشود، جشن تيرگان، موسيقي زيبا و باشکوه کردي، خراساني، مازندراني، گيلکي، بلوچي و ... شاهنامه فردوسي، خمسه، پنج گنج، نظامي گنجوي، منظومه بزرگ شهريار، حيدر بابا سلام و ... چگونه خواهد بود؟