بدون یک تحول فکری عمیق در جامعه ایران هیچ تغییر مثبتی رخ نخواهد داد


۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه



آقاي کديور، جنبش سبز حرکتي ملي است، با اين کارها نمي‌توان به آن هويت ايراني-اسلامي قالب کرد




anddisheh.wordpress.com

یکی از مردمی‌ترین و خالص‌ترین شعارهایی که مردم ایران در اعتراضات به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 88 سر دادند، “نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران” بود. شعاری که بلافاصله باعث موضع‌گیری از سوی دبیرکل حزب‌الله لبنان شد. خوب به یاد داریم که سید‌حسن نصرالله در واکنش به این شعار از سوی مردم چنین گفت “شعار نه غزه نه لبنان اثرات منفی زیادی داشت“.

امروز پس از گذشت یک‌سال از آن ماجرا، آقای کدیور ادعا کردند که مردم در خیابان شعار “هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران” سرداده‌اند. این درست است که عده‌ای اندک به سفارش رهبران اصلاح‌طلب چنین گفتند، اما این یک شعار مردمی نبود و انعکاسی هم نداشت. شعار اصلی همان بود که مردم با جان و دل آن را فریاد می‌زدند و می‌خروشیدند. حال جالب است که پس از گذشت یک ‌سال و در چنین روزی که منشور جنبش سبز از سوی مهندس موسوی ارائه شده است، این موضوع از سر گرفته شود.

براستی هدف چیست؟ آیا غیر از این است که می‌خواهند به حرکت آزادی خواهانه مردم هویتی جعلی قالب کنند؟ آیا غیر از این است که در این روزهای حساس، افرادی سعی در مصادره کردن آرمان مردم و هدایت کردن خون جانباختگان راه آزادی به جوی دروغ و فریب دارند؟ آیا جای تاسف نیست که کسانی سعی دارند خون جوانان ایران را به خورد اژدهای سیری ناپذیر حکومت ایدئولوژیک دهند؟ چرا چنین ناجوانمردانه؟ این بهره کشی‌های سیاسی در این روزهای سرنوشت ساز جای تاسف است.

ما نمی‌گذاریم آقای کدیور، نمی‌گذاریم! جواب خواهرمان ندا را چه بدهیم؟ دست از سر این مردم ستم‌دیده بردارید. مردمی که با هزار سختی و دغدغه و ترس ولرز به خیابان آمدند. با کورسویی از امید که همان برایشان بزرگترین فرصت بود. آمدند و با صراحت گفتند که مرگ بر دیکتاتور. با صراحت گفتند که خسته شده‌اند. از دروغ، از دورنگی و از تفسیر و تاویل. حال شما می‌خواهید با آرزوی دربار سلطان، از نردبان ملت بالا بروید؟ کمی وجدان هم بد نیست!

جنبش سبز یک حرکت ملی و آزادی خواهانه است. چرا اصرار دارید که به آن سمت و سوی حزبی بدهید؟ درست است که شما حق دارید به دنبال منافع و مطلوب خود بروید و برای رسیدن به آن‌ها تبلییغ کنید، اما با دروغ؟ با مصادره تلاش و حرکت مردم؟ با دست درازی به زحمات خونین این ملت رنج‌دیده؟ می‌دانید نتیجه این کار چیست؟ نفرتی که از مردم می‌خرید.

حتی می‌توان چنین انگاشت که برآمدن این سخنان در این شرایط و پس از صدور آن بیانیه مهندس موسوی، قدم آخر در فرآیند آرام سازی مردم و لالایی شوم بی‌تفاوتی است. اما این خیال باطل است. آن تابوها دیگر شکست و اگر ذره ای حرمت در اثر فریب بوده است دیگر نیست. این تصور غلطی است که مردم با شنیدن این سخنان دلسرد شده و بگویند “سرمان کلاه رفت، دیگر بس است”. تازه اول کار است. این قصه دراز است و در اين شب سیاه جمهوری اسلامی قلندرها بی‌شمارند.

گرچه آسمان ما سبز است اما زمین میهن سرخ است. حرکت مردم صلح‌آمیز و سبز و با صفا بود. حتی پس از هجوم خونین ضحاک هم هنوز سبز است. اما مباد که شما خشم ملت را برافروزید! دشمنی ضحاک علنی است و آن‌سوی میدان سرنوشتی سخت در انتظار او است. مردم کار ضحاک را به حوصله خواهند ساخت اما در این میان، فریب و بهره کشی سیاسی را دیگر نمی‌توان تحمل کرد.