ویکی لیکس
نویسنده فرامرز دادرس
چگونه ژولین آسانژ، هاکر استرالیایی در ردیف چهره های سرشناس جهان قرار گرفته است، وی در نوامبر 2010 در رده بندی چهره های قدرتمند جهان از سوی مجله معتبر فوربس در جایگاه شصت و هشتم قرار گرفت، آسانژ با اسامه بن لادن که در ردیف پنجاه و هفتم جای گرفته فاصله زیادی ندارد. (1)
گفته می شود که ژولین آسانژ بنیانگذار و سخنگوی رسمی سایت اینتر نتی ویکی لیکس می باشد، ولی آسانژ این گفته را رد کرده و گفته است او بنیانگذار ویکی لیکس نیست. ژولین آسانژ در سال 1971 در تانزویل استرالیا به دنیا آمد و کارشناس کامپیوتر است، آسانژ می گوید پدر و مادرش هنرپیشه های دوره گرد بودند و او ناچار شده دوران جوانی اش را در سی و هفت مدرسه و دبیرستان و شش دانشگاه بگذراند.(2)
ژولین آسانژ شباهت بسیاری به توماس ادوارد لورنس، دارد همان جاسوس سرشناس انگلیسی که با نام لورنس عربستان شناخته می شود. ژولین آسانژ از" پیتر اتول " هنرپیشه انگلیسی که نقش لورنس را بازی کرد به قهرمان داستان بیشتر شبیه است.
شایع است، ویکی لیکس از سوی سازمانی به نام " سان شاین پرس " اداره میشود و بودجه آن را فعالین حقوق بشر و خبرنگاران و کارشناسان تاًمین می کنند! ولی روزنامه لوموند در یازدهم نوامبر 2009 به نقل از خبرگزاری فرانسه فاش کرد که ویکی لیکس شرکتی زیر نام " سان شاین پرس" در جزیره ایسلند به ثبت رسانده تا کار خود را بگونه قانونی دنبال کند. (3)
درد سرهای حقوقی ویکی لیکس ویکی لیکس ادعا می کند که از آغاز کارش با بیش از یکصد شکایت حقوقی روبرو بوده و بی شک هزینه گزافی در این راه پرداخته است. سایت ویکی لیکس از خدمات یک شرکت اینترنتی سوئدی برخوردار است، قانون سوئد در زمینه اینترنت این امکان را به ژولین آسانژ و همکارانش می دهد که با توجه به فشار هایی که برای بستن این سایت در جریان است کار خود را دنبال کنند، گذشته از این ویکی لیکس روی سرور های گوناگونی در سراسر جهان سوار شده است تا بتواند بی وقفه به کارش ادامه دهد.
روز شنبه بیستم نوامبر 2010 به گزارش خبرگزاری فرانسه، سخنگوی (اینترپل) پلیس بین المللی در شهر لیون اعلام کرد که " یادداشت قرمز " مبنی بر حکم بازداشت بین المللی ژولین آسانژ را از سوی مقامات قضایی کشور سوئد دریافت کرده است. سخنگوی اینترپل افزود بدون اجازه مقامات سوئدی نمی تواند محتوای این حکم بازداشت را فاش کند. پیش تر گفته شده بود که این بازداشت در چهار چوب تحقیق در باره شکایت هایی است که در آن ژولین آسانژ در سوئد متهم به تجاوز و آزار جنسی شده است. (4) دادستان سوئد در تاریخ 18 نوامبر گفته بود اگر آقای آسانژ مجرم شناحته شود ممکن است به دو سال زندان متهم شود! این گفته دادستان سوئد شک برانگیز است چون مجازات تجاوز و آزار جنسی در این کشور دستکم چند دهه زندان می باشد. آسانژ در گفتگویی با بی بی سی اشاره کرده بود که ویکی لیکس به تازگی اطلاعات مهمی به دست آورده است.
چگونه اخبار ارتش آمریکا به دست ویکی لیکس افتاد ؟ ویکی لیکس ادعا می کند که بیش از یک میلیون سند مهم در اختیار دارد. این سایت بار دیگر دراکتبر 2010 با انتشار چهارصد هزار سند سرّی ارتش آمریکا در عراق جنجال آفرینی کرد. ویکی لیکس نخستین بار در دسامبر 2006 در اینترنت قرار گرفت، سپس با انتشار اسناد محرمانه به ویژه اسناد ارتش آمریکا در جنگ افغانستان برای خود کسب اعتباری کرد و سر و صدایی در جهان به راه انداخت.
در یک پایگاه نظامی آمریکا در شصت کیلومتری بغداد، یکی از نظامیان جوان بنام برادلی منینگ بیست و دو ساله روی اینترنت به دوست تازه خود آدریان لامو، بیست و نه ساله، هاکرسابق کالیفرنیایی می گوید دویست و شصت هزار سند ازجمله فیلم کشته شدن دو خبرنگار رویتر در سال 2008 توسط هلیکوپترها ی ارتش آمریکا در بغداد را از راه شبکه اینترنت به ویکی لیکس فرستاده است. (5) برادلی منینگ می افزاید؛ جهانیان باید حقیقت را بدانند. سپس دلایلی به دست آمد که نشان می دهد برادلی منینگ این سرباز جوان آمریکایی همجنس باز می باشد.(6) آدریان لامو که پیش تر به دلیل هک کردن کامپیوتر های روزنامه نیویورک تایمز محکوم شده بود از شنیدن این خبر ترسان می گردد و " اف بی آی " را در جریان می گذارد. او سپس به همین روزنامه گفته است: « از نظر اخلاقی در تنگنا قرار گرفتم ».
فقط می خواهم که این ها بیرون ریخته شود ! در 22 ماه مه در یک ارتباط اینترنتی میان برادلی منینگ، سرباز آمریکایی و آدریان لامو، هاکر کالیفرنیایی ، سخنان زیر رد و بدل می شود: (7) برادلی منینگ: نمی توانم باور کنم چرا بتو اعتماد کردم، من مدت ها تنها بودم، میل داشتم آدم خوبی باشم و یک زندگی معمولی داشته باشم، ولی وقایع مرا مجبور کرد تا به دنبال زنده ماندن باشم . آنقدر زرنگ هستم که بفهمم چه چیزهایی می گذرد ولی کاری از دستم بر نمی آید... اینجا هیچ کس به من توجهی ندارد. من مانند یک دیوانه دارو مصرف می کنم ، تو چیز هایی را از دست دادی. آدریان لامو: چه نوع چیز هایی ؟ برادلی منینگ: صد ها آدریان لامو: مثلاً چی، کنجکاوم بدانم چه نوعی برادلی منینگ: نمی دانم، آنقدر هست که ... مدارک اصلی را ندارم... هوم... پاپ اعظم ونظرش درباره رسوایی جنسی در واتیکان. آدریان لامو: تو چاخان می کنی... برادلی منینگ: این یک شوخی بود ؛ یک تلگرام طبقه بندی شده از سفارت آمریکا در ریکجاویک در باره یک بانک اینترنتی ایسلندی در 13 ژانویه 2010... نتیجه آن شد که سفیر به آمریکا فراخوانده و از کار بر کنار شد. فقط یک تلگرام.. آدریان لامو: هنوز هم چیز هایی است که پخش نشده باشد ؟ برادلی منینگ: باید از آسانژ بپرسم آدریان لامو: برای چه از او ؟ برادلی منینگ: نه...فقط می خواهم که این چیز ها پخش بشود... نمی خواهم دخالت داشته باشم. در پایان ماه مه برادلی منینگ به دلیل « پخش اخبار طبقه بندی شده» بازداشت و به یک پایگاه نظامی آمریکا در کویت برده شد. از آن زمان وکلای ژولین آسانژ نگران هستند و به او سفارش کرده اند به آمریکا سفرنکند. ویکی لیکس سه وکیل برای دفاع از سرباز برادلی منینگ استخدام کرد ولی هنوز نتوانسته اند موکل خود را ملاقات کنند. با بررسی اطلاعاتی که تاکنون در ویکی لیکس انتشار یافته است به نظر می رسد که آمریکا هدف اصلی این سایت است. در سال 2008 میلادی ویکی لیکس عکس ها و آدرس های پستی و ایمیل ها یی از سارا پیلین نامزد معاونت ریاست جمهوری آمریکا را منتشر کرد.
طبقه بندی اطلاعات درسازمان های اطلاعاتی آمریکا آمریکایی ها می گویند؛ با انتشار اسناد طبقه بندی شده دولت، وزارت دفاع و سازمان های اطلاعاتی آمریکا ضربات جبران ناپذیری به این سازمان ها وارد می شود و سازمان های اطلاعاتی کشور های دیگر به این اطلاعات دست خواهند یافت و می تواند منافع آمریکا را با مشکل روبرو سازد. بیشتر سازمان های اطلاعاتی جهان اسناد خود را به چهار دسته طبقه بندی می کنند، این کار به هدف جلوگیری از درز کردن اطلاعات به بیرون می باشد. کسانی که مسائل امنیتی و طبقه بندی را رعایت نکنند در برابر قانون مجرم شناخته می شوند و مجازات های سنگینی برای آنان پیش بینی شده است که در پاره ای از کشور ها کیفر آن تا حد مرگ می باشد. بالاترین درجه طبقه بندی اطلاعات " بکلی سرّی " است. افشای اطلاعات " بکلی سرّی " می تواند آسیب بی اندازه و جبران ناپذیری به امنیت ملی یک کشور وارد آورد. طبقه بندی " سرّی" یک پله پایین تر جای دارد وافشای مدارک سرّی می تواند مشکلات جدّی به امنیت ملی یک کشوروارد نماید. طبقه بندی " خیلی محرمانه " در رده پایین ترازسرّی قرار دارد و افشای این اطلاعات می تواند به امنیت ملی یک کشور زیان برساند. افشای اطلاعات " محرمانه " می تواند عوارض نامطلوبی ایجاد کند. برخی از کشور ها مانند آمریکا در سیستم خود از طبقه بندی محرمانه استفاده نمی کنند. سازمان های اطلاعاتی آمریکا اسناد خود را به سه دسته ؛ خیلی محرمانه، سرّی و بکلی سرّی طبقه می کنند، این روش طبقه بندی بر پایه فرمان شماره 13292 ریاست جمهوری به ثبت رسیده است. آمریکایی ها در زمان جنگ دوم جهانی مانند انگلیسی ها طبقه بندی "محدود" را نیز به کار می بردند ولی این طبقه بندی امروز در سازمان های اطلاعاتی آمریکا کاربردی ندارد. قانون آزادی اخبار و اطلاعات در آمریکا (Freedom of Information Act) در سال 1996 اجازه داد که برخی اطلاعات از طبقه بندی خارج شوند به شرط آن که در شمار اطلاعات " سرّی " دفاعی کشور نباشند. در 29 دسامبر 2009 میلادی با فرمان شماره 13526 ریاست جمهوری، از سوی پرزیدنت اوباما قوانین حقوقی طبقه بندی اطلاعاتی دگرگون شد. پرزیدنت اوباما مخالف طبقه بندی دائمی اطلاعات است. از این پس این اطلاعات بگونه خودکار پس از گذشت بیست و پنج سال از طبقه بندی خارج خواهند شد. سازمان ها می توانند با ارائه دلایلی درخواست نمایند که مدت طبقه بندی برخی از اطلاعات تا پنجاه سال تمدید شود، ولی این زمان نباید از هفتاد و پنج سال بگذرد. پس از این مدت تنها شخص رئیس جمهور می تواند طبقه بندی سندی را تمدید نماید.
طبقه بندی اخبار منتشر شده در ویکی لیکس بیشتر اخباری که ویکی لیکس در باره ارتش آمریکا در سایت خود منتشر کرده است " اطلاعات " به شمار نمی آیند، بلکه در گروه اخبار " خام " دسته بندی می شوند. در آغاز هر خبر به دست آمده در یک طبقه بندی جای می گیرد. ممکن است هنگام بررسی یا پرورش خبر، نوع طبقه بندی آن تغییر کند و در دسته بالاتر یا پایین تری قرار گیرد.
نیروها ی ارتش آمریکا در مناطق عملیاتی اقدام به شناسایی ، گشت زنی و عملیات جنگی می کنند و لاجرم اخباری را در پیوند با جو، زمین و دشمن در منطقه به دست می آورند و به رکن دوم ارتش گزارش می کنند. این اخبار از مشاهدات عینی نیرو ها و تماس با " مخبرین " محلی گرد آوری می شوند و رخداد ها را که از شش عنصر خبری؛ کی، کِی، کجا، چه ،چطور و چرا، بایستی شکل گیرند، تعریف می کنند. این گزارش ها سپس از سوی کارشناسان اطلاعاتی بررسی و پس از گذشتن از مراحل کارشناسی گوناگون از حالت خبر خارج و به اطلاعات طبقه بندی تبدیل می شوند. درجه طبقه بندی را کارشناسان مشخص می کنند.
اکثر اخباری که ویکی لیکس در باره ارتش آمریکا منتشر کرده است دارای طبقه بندی " سرّی " هستند ! بی آنکه به راستی دارای چنین اهمیتی باشند، تنها دلیل کارشناسی این است که نیروهایی اخبار خام را جمع آوری می کنند، در گزارش های درج شده خود به اهمیت اخبار به دست آمده و نوع طبقه بندی آنها واقف نبوده اند و در راستای انجام وظیفه سربازی یا بنا به دستور فرماندهان، از همان آغاز حد میانی طبقه بندی های اطلاعاتی آمریکا را برگزیده و اکثر اخبار را در طبقه بندی " سرّی " جای داده اند. (8)
نام رمز، عطر تنباکوی قلیانی که در رستوران لندن کشیدیم. ساعت 19.30 هشتم اکتبر 2010 " نیکلا وآزن " مدیر انتشارات (OWNI) در فرانسه ایمیلی در یافت کرد که شخصی بطور فوری خواستار گفتگو با برنامه ریز و مسئول تکنیکی برنامه کامپیوتری (WARLOGS) شده بود. این برنامه در ژوئیه گذشته ساخته شده است. در این ایمیل نوشته شده بود: « خانم یا آقای عزیز، من در تلاش برای پیدا کردن فردی هستم که این برنامه را ساخته است، من در جستجوی پیدا کردن افراد فنی هستم که بتوانند این برنامه را سوار کنند. من بسیار مایلم که ایمیل شخصی آنان را به دست بیاورم و پیشنهاد بسیار جالبی برای آنان دارم و مطمئن هستم که آن ها نیز مایل به گفتگو در باره آن می باشند. مشتاقانه منتظر پاسخ شما هستم. با احترام ». (9) نیکلا وآزن، می گوید که پس از رد وبدل کردن چند ایمیل، شماره تلفن دستی اش را به فرستنده ایمیل می دهد و در زمانی کوتاه ژولین آسانژ به او تلفن می کند، پس از این گفتگو " نیکلا وآزن " به همراه " پیر رومرا" برنامه ریز ارشد شرکت (OWNI) به لندن می رود و روز دوازدهم اکتبر، ژولین آسانژ را در کافه ای ملاقات می کنند، معامله جوش می خورد و به توافق می رسند. قرار می شود که همه کار ها در شش روز انجام شود و سایت برای 18 اکتبر2010 آماده باشد تا بتوانند چهار صد هزار سند طبقه بندی شده ارتش امریکا در عراق را منتشر نمایند. نام رمز دسترسی به سایت نیز تعیین می شود: عطر تنباکوی قلیانی که در رستوران لندن کشیدیم.
نیکلا وآزن، می گوید که هنگام کار دریافته است که اخباری که برای نمونه کار در دسترس او گذاشته بودند دست چین و سانسور شده بودند و اصولاً اطلاعات مهمی در آنها یافت نمی شد. با این حال در قرار داد پیش بینی شده بود که در صورت عدم رعایت حفاظت و درز اخبار از سوی انتشارات (OWNI) این شرکت مبلغ صد هزار پاوند به شرکت " سان شاین پرس " جریمه پرداخت کند. (10)
ژولین آسانژ نشان داد که تنها یک هاکر یا کارشناس کامپیوتر معمولی نیست، او به خوبی به ارزش اخبارو حفاظت اطلاعات آگاه می باشد. او مانند یک ماًمور کار کشته اطلاعاتی عمل می کند. به راستی ژولین آسانژ کیست، به کجا وابسته است، منابع مالی او از کجا تاًمین می شود و در پس پرده چه می گذرد؟ سایت ویکی لیکس چه هدفی را دنبال می کند ؟ افشای اسناد سرّی دست چین شده به سود و ضرر چه کسانی خواهد بود ؟ این هرج و مرج اطلاعاتی ! چه پیش آمد هایی در جهان در پی خواهد داشت ؟ وده ها پرسش دیگر...
ویکی لیکس ادعا می کند هر کسی می تواند به گونه ناشناس هر گونه سند سیاسی طبقه بندی شده و سانسور شده را که به هر دلیلی تاکنون افشا نشده باشد ارائه دهد ولی گروهی از خبرنگاران داوطلب و کارکنان سایت در باره انتشار اسناد تصمیم خواهند گرفت !. آسانژ چند ماه پیش به بی بی سی گفته بود که با بهره گیری از روش های رمز نگاری از منابع اطلاعاتی خود محافظت می کنند.
نقش انگلیسی ها در ماجرای ویکی لیکس دست اندر کاران سایت ویکی لیکس برای تبلیغ بیشتر، اخبار مهمی را که به دست آورده اند در دسترس چند رسانه گروهی معروف جهان قرار دادند؛ تاکنون لوموند فرانسه، گاردین انگلیس، اشپیگل آلمان، نیویورک تایمز آمریکا، تلویزیون الجزیره و یک تارنمای انگلیسی بنام دفتر تحقیق روزنامه نگاری ! که به تازگی در اینترنت پدیدار شده است همزمان با ویکی لیکس این اسناد را انتشار داده اند. (The Bureau of Investigative Journalism) دفتر تحقیق روزنامه نگاری، نام یک رسانه اینترنتی انگلیسی است که در کنار رسانه های گروهی معروف جهان مورد عنایت ویکی لیکس قرار گرفته و به اسناد ویژه و سرّی ارتش آمریکا دسترسی پیدا کرده است !
این نشریه اینترنتی دوشنبه 26 آوریل 2010 ، تنها شش ماه پیش از انتشار چهار صد هزار سند طبقه بندی شده ارتش آمریکا در عراق، به کار افتاده است. سایت اینتر نتی این نشریه در ماه دسامبر 2009در آدرس زیر به ثبت رسیده است : (11) 167-173 Goswell Road- London, Greater London EC1V 7HD-United Kingdom یان اورتون (Iain Overton) سر دبیر دفتر تحقیق روزنامه نگاری می باشد، او از تهیه کنند گان ارشد بی بی سی انگلیس بوده است، در این راه راشل اولدروید، خبرنگار با سابقه (Mail on Sunday) و آنگس استیکلر، گزارشگر قدیمی بی بی سی و ایریس مائور خبرنگار رادیو تلویزیون کانال چهار انگلیس، یان اورتون را همراهی می کنند. دفتر تحقیق روزنامه نگاری سال گذشته برای آغاز کارش دو میلیون پاوند انگلیس از سوی بنیاد پاتر دریافت کرده است!. بنیاد پاتر، یک بنیاد نیکوکاری در زمینه های روابط انسانی، حقوق بشر و آموزش و پرورش است که از سوی داوید و الیان پاتر در سال 1999 بنیانگذاری شده است و تاکنون ده میلیون پاوند انگلیس به سازمان های اجتماعی خارجی وانگلیسی کمک کرده است. دفتر تحقیق روزنامه نگاری پس از دانشگاه کمبریج دومین سازمانی است که چنین مبلغ چشمگیری را به عنوان کمک از بنیاد پاتر دریافت کرده است. (12) دکتر داوید پاتر در کیپ تاون آفریقای جنوبی متولد شده و در سال 1963 درکمبریج علوم طبیعی خوانده است. دکتر الیان پاتر نیز در آفریقای جنوبی متولد شده و در انگلیس زندگی کرده است، وی در آکسفورد علوم سیاسی و روزنامه نگاری خوانده است.
سازمان اطلاعات جهانی ! آسانژ می گوید « ما امیدواریم که با تغییرات پیش آمده در این سایت، بتوانیم تعدادی منابع مستقل اطلاعاتی در سراسر جهان ایجاد کنیم و همچنین بتوانیم به عنوان میانجی بین منابع اطلاعاتی و روزنامه ها عمل کنیم.» (13) چه چیزی پشت این ادعا پنهان شده است ؟ اگر چنین سازمانی هم در جهان مورد نیاز باشد تنها نهاد قانونی و رسمی می تواند سازمان ملل متحد باشد نه ژولین آسانژ، نه ویکی لیکس و نه انگلیسی ها !
چه ضمانتی وجود دارد که اخباری که ویکی لیکس در آینده منتشر کند از منابع موثق و یا درست باشند ؟ با زمینه سازی و تبلیغات و افشای شماری اطلاعات درست می توان اعتماد مردم را جلب کرد و سپس با برنامه ریزی دقیق اخبار جعلی و ساخته و پرداخته شده را در راستای اهداف برخی از نیرو های مرموز درجهان پخش کرد. منظور ژولین آسانژ از « میانجی میان منابع اطلاعاتی و روزنامه ها» نمی تواند معنایی بجز فروش اخبار مهم به دست آمده و در نتیجه کسب بودجه لازم برای ادامه این تجارت پر سود داشته باشد. در نظر داشته باشیم که بسیاری از سازمان های اطلاعاتی کشورها و کسانی که مورد هدف این افشاگری ها واقع می شوند خریداران دست و دلبازی برای این اخبار می باشند.
گذشته از این ها، اشخاص و سازمان های اطلاعاتی می توانند اخبار انحرافی خاصی را بطور ناشناس به ویکس لیکس بفرستند تا با انتشار آن ها به هدف های ضد اطلاعاتی خود دست یابند. چگونه می توان درستی این اخبار را تشخیص داد.
آیا بریتانیا ناچار به بازبینی روابط خود با آمریکا شده است ؟ هنگامی که آقای اوباما در کاخ سفید مستقر شد مجسمه نیم تنه وینستون چرچیل را که مدت هشت سال زینت بخش دفتر آقای جرج بوش ریاست جمهوری آمریکا بود به سفارت بریتانیا بازگرداند. (14)
نشریات بریتانیا به سختی روابط حقارت آمیز نخست وزیران پیشین؛ تونی بلر و گوردن براون را در برابر آمریکا به باد انتقاد گرفته بودند از اینرو دیوید کامرون نخست وزیر تازه بریتانیا در سخنان خود گفت؛ رابطه ای به دور از « انقیاد » دربرابر آمریکا پیش خواهد گرفت. (15)
هنگامی که آقای اوباما بر مسند ریاست جمهوری آمریکا تکیه زد نشان داد که اهمیت ویژه ای برای روابط با اروپا و انگلیس قائل نیست و آمریکا را نیروی برتر هر دو کرانه اقیانوس آرام می بیند. به نظرمی رسد که نسل تازه زمامداران آمریکا روابط دو جانبه میان خود و بریتانیا را رابطه ای معمولی و به دور از احساسات پر شور، یادگار جنگ جهانی دوم می دانند، روابطی که در گذشته دیگر کشورهای اروپایی به آن رشک می ورزیدند.
آقای اوباما انفجار سکوی نفتی شرکت بریتیش پترولیوم درخلیج مکزیک را فاجعه محیط زیست نامید و سخنان تندی نسبت به شرکت بریتانیایی ایراد کرد. مدیر شرکت (BP) برای بازخواست به مجلس نمایندگان آمریکا فراخوانده شد. این واکنش آمریکا خوشایند انگلیسی ها نبود، تا جایی که آقای بوریس جانسون شهردار لندن به بی بی سی گفت که نگران لحن ضد بریتانیایی است که ازآمریکا شنیده می شود. (16) از سال 1947 پیوند ها ی ویژه ای در زمینه های دفاعی، امنیتی، تبادل اطلاعات، نظارت و شنود سیستم های ارتباطی و جاسوسی در اروپا و خاورمیانه میان آمریکا و بریتانیا برقرار شده است، پایگاه ها ی انگلیسی چلتنهام و قبرس به ستاد کل مخابرات بریتانیا متصل می باشند. (17)
گروه نمایندگی بریتانیا در آمریکا بیش از چهارصد تن می باشد. شماری از افسران و کارمندان وزارت دفاع بریتانیا در مراکز راهبردی نظامی و اطلاعاتی آمریکا ادغام شده اند. در سال 2005 برای نخستین بار نمایندگان وزارت دفاع بریتانیا در فراهم کردن گزارش بررسی چهار ساله راهبرد دفاعی آمریکا نقش داشتند. بریتانیا پس از آمریکا بیشترین نیرو های نظامی را به افغانستان و عراق گسیل داشته است. (18)
بریتانیا بدون همکاری آمریکا توان دست زدن به عملیات بزرگ نظامی را ندارد و آمریکا هم برای اینکه بتواند کمبود مقبولیت بین المللی خود را جبران کند نیاز به همکاری انگلیس دارد، نمونه بارز آن همکاری دو کشور در جنگ افغانستان و عراق می باشد.
به نوشته هفته نامه اکونومیست (19) « افغانستان امروز دغدغه آمریکا است و بریتانیا نقشی جز سیاهی لشکر ندارد» اکونومیست افزود « تصمیم آقایان اوباما و کامرون در گردهمایی سران در تورنتو مبنی بر جایگزین کردن نیروهای بریتانیایی با بیست هزار نیروی امریکایی در شمال هلمند تاًیید کننده این نظریه می باشد»، در حالی که گذشته استعماری بریتانیا و تجربه تاریخی و شناخت ژرف این کشور در این بخش از جهان می تواند کمبود نیرو های نظامی بریتانیا را جبران کند. نمونه های بارزی در دست است که وجود اختلاف نظر درزمینه های سیاسی،اقتصادی و نظامی میان دو کشور را تاًیید می کند.
آیا در پشت شیطنت های ویکی لیکس می توان دست استعمار پیر را دید ؟
نویسنده فرامرز دادرس
چگونه ژولین آسانژ، هاکر استرالیایی در ردیف چهره های سرشناس جهان قرار گرفته است، وی در نوامبر 2010 در رده بندی چهره های قدرتمند جهان از سوی مجله معتبر فوربس در جایگاه شصت و هشتم قرار گرفت، آسانژ با اسامه بن لادن که در ردیف پنجاه و هفتم جای گرفته فاصله زیادی ندارد. (1)
گفته می شود که ژولین آسانژ بنیانگذار و سخنگوی رسمی سایت اینتر نتی ویکی لیکس می باشد، ولی آسانژ این گفته را رد کرده و گفته است او بنیانگذار ویکی لیکس نیست. ژولین آسانژ در سال 1971 در تانزویل استرالیا به دنیا آمد و کارشناس کامپیوتر است، آسانژ می گوید پدر و مادرش هنرپیشه های دوره گرد بودند و او ناچار شده دوران جوانی اش را در سی و هفت مدرسه و دبیرستان و شش دانشگاه بگذراند.(2)
ژولین آسانژ شباهت بسیاری به توماس ادوارد لورنس، دارد همان جاسوس سرشناس انگلیسی که با نام لورنس عربستان شناخته می شود. ژولین آسانژ از" پیتر اتول " هنرپیشه انگلیسی که نقش لورنس را بازی کرد به قهرمان داستان بیشتر شبیه است.
شایع است، ویکی لیکس از سوی سازمانی به نام " سان شاین پرس " اداره میشود و بودجه آن را فعالین حقوق بشر و خبرنگاران و کارشناسان تاًمین می کنند! ولی روزنامه لوموند در یازدهم نوامبر 2009 به نقل از خبرگزاری فرانسه فاش کرد که ویکی لیکس شرکتی زیر نام " سان شاین پرس" در جزیره ایسلند به ثبت رسانده تا کار خود را بگونه قانونی دنبال کند. (3)
درد سرهای حقوقی ویکی لیکس ویکی لیکس ادعا می کند که از آغاز کارش با بیش از یکصد شکایت حقوقی روبرو بوده و بی شک هزینه گزافی در این راه پرداخته است. سایت ویکی لیکس از خدمات یک شرکت اینترنتی سوئدی برخوردار است، قانون سوئد در زمینه اینترنت این امکان را به ژولین آسانژ و همکارانش می دهد که با توجه به فشار هایی که برای بستن این سایت در جریان است کار خود را دنبال کنند، گذشته از این ویکی لیکس روی سرور های گوناگونی در سراسر جهان سوار شده است تا بتواند بی وقفه به کارش ادامه دهد.
روز شنبه بیستم نوامبر 2010 به گزارش خبرگزاری فرانسه، سخنگوی (اینترپل) پلیس بین المللی در شهر لیون اعلام کرد که " یادداشت قرمز " مبنی بر حکم بازداشت بین المللی ژولین آسانژ را از سوی مقامات قضایی کشور سوئد دریافت کرده است. سخنگوی اینترپل افزود بدون اجازه مقامات سوئدی نمی تواند محتوای این حکم بازداشت را فاش کند. پیش تر گفته شده بود که این بازداشت در چهار چوب تحقیق در باره شکایت هایی است که در آن ژولین آسانژ در سوئد متهم به تجاوز و آزار جنسی شده است. (4) دادستان سوئد در تاریخ 18 نوامبر گفته بود اگر آقای آسانژ مجرم شناحته شود ممکن است به دو سال زندان متهم شود! این گفته دادستان سوئد شک برانگیز است چون مجازات تجاوز و آزار جنسی در این کشور دستکم چند دهه زندان می باشد. آسانژ در گفتگویی با بی بی سی اشاره کرده بود که ویکی لیکس به تازگی اطلاعات مهمی به دست آورده است.
چگونه اخبار ارتش آمریکا به دست ویکی لیکس افتاد ؟ ویکی لیکس ادعا می کند که بیش از یک میلیون سند مهم در اختیار دارد. این سایت بار دیگر دراکتبر 2010 با انتشار چهارصد هزار سند سرّی ارتش آمریکا در عراق جنجال آفرینی کرد. ویکی لیکس نخستین بار در دسامبر 2006 در اینترنت قرار گرفت، سپس با انتشار اسناد محرمانه به ویژه اسناد ارتش آمریکا در جنگ افغانستان برای خود کسب اعتباری کرد و سر و صدایی در جهان به راه انداخت.
در یک پایگاه نظامی آمریکا در شصت کیلومتری بغداد، یکی از نظامیان جوان بنام برادلی منینگ بیست و دو ساله روی اینترنت به دوست تازه خود آدریان لامو، بیست و نه ساله، هاکرسابق کالیفرنیایی می گوید دویست و شصت هزار سند ازجمله فیلم کشته شدن دو خبرنگار رویتر در سال 2008 توسط هلیکوپترها ی ارتش آمریکا در بغداد را از راه شبکه اینترنت به ویکی لیکس فرستاده است. (5) برادلی منینگ می افزاید؛ جهانیان باید حقیقت را بدانند. سپس دلایلی به دست آمد که نشان می دهد برادلی منینگ این سرباز جوان آمریکایی همجنس باز می باشد.(6) آدریان لامو که پیش تر به دلیل هک کردن کامپیوتر های روزنامه نیویورک تایمز محکوم شده بود از شنیدن این خبر ترسان می گردد و " اف بی آی " را در جریان می گذارد. او سپس به همین روزنامه گفته است: « از نظر اخلاقی در تنگنا قرار گرفتم ».
فقط می خواهم که این ها بیرون ریخته شود ! در 22 ماه مه در یک ارتباط اینترنتی میان برادلی منینگ، سرباز آمریکایی و آدریان لامو، هاکر کالیفرنیایی ، سخنان زیر رد و بدل می شود: (7) برادلی منینگ: نمی توانم باور کنم چرا بتو اعتماد کردم، من مدت ها تنها بودم، میل داشتم آدم خوبی باشم و یک زندگی معمولی داشته باشم، ولی وقایع مرا مجبور کرد تا به دنبال زنده ماندن باشم . آنقدر زرنگ هستم که بفهمم چه چیزهایی می گذرد ولی کاری از دستم بر نمی آید... اینجا هیچ کس به من توجهی ندارد. من مانند یک دیوانه دارو مصرف می کنم ، تو چیز هایی را از دست دادی. آدریان لامو: چه نوع چیز هایی ؟ برادلی منینگ: صد ها آدریان لامو: مثلاً چی، کنجکاوم بدانم چه نوعی برادلی منینگ: نمی دانم، آنقدر هست که ... مدارک اصلی را ندارم... هوم... پاپ اعظم ونظرش درباره رسوایی جنسی در واتیکان. آدریان لامو: تو چاخان می کنی... برادلی منینگ: این یک شوخی بود ؛ یک تلگرام طبقه بندی شده از سفارت آمریکا در ریکجاویک در باره یک بانک اینترنتی ایسلندی در 13 ژانویه 2010... نتیجه آن شد که سفیر به آمریکا فراخوانده و از کار بر کنار شد. فقط یک تلگرام.. آدریان لامو: هنوز هم چیز هایی است که پخش نشده باشد ؟ برادلی منینگ: باید از آسانژ بپرسم آدریان لامو: برای چه از او ؟ برادلی منینگ: نه...فقط می خواهم که این چیز ها پخش بشود... نمی خواهم دخالت داشته باشم. در پایان ماه مه برادلی منینگ به دلیل « پخش اخبار طبقه بندی شده» بازداشت و به یک پایگاه نظامی آمریکا در کویت برده شد. از آن زمان وکلای ژولین آسانژ نگران هستند و به او سفارش کرده اند به آمریکا سفرنکند. ویکی لیکس سه وکیل برای دفاع از سرباز برادلی منینگ استخدام کرد ولی هنوز نتوانسته اند موکل خود را ملاقات کنند. با بررسی اطلاعاتی که تاکنون در ویکی لیکس انتشار یافته است به نظر می رسد که آمریکا هدف اصلی این سایت است. در سال 2008 میلادی ویکی لیکس عکس ها و آدرس های پستی و ایمیل ها یی از سارا پیلین نامزد معاونت ریاست جمهوری آمریکا را منتشر کرد.
طبقه بندی اطلاعات درسازمان های اطلاعاتی آمریکا آمریکایی ها می گویند؛ با انتشار اسناد طبقه بندی شده دولت، وزارت دفاع و سازمان های اطلاعاتی آمریکا ضربات جبران ناپذیری به این سازمان ها وارد می شود و سازمان های اطلاعاتی کشور های دیگر به این اطلاعات دست خواهند یافت و می تواند منافع آمریکا را با مشکل روبرو سازد. بیشتر سازمان های اطلاعاتی جهان اسناد خود را به چهار دسته طبقه بندی می کنند، این کار به هدف جلوگیری از درز کردن اطلاعات به بیرون می باشد. کسانی که مسائل امنیتی و طبقه بندی را رعایت نکنند در برابر قانون مجرم شناخته می شوند و مجازات های سنگینی برای آنان پیش بینی شده است که در پاره ای از کشور ها کیفر آن تا حد مرگ می باشد. بالاترین درجه طبقه بندی اطلاعات " بکلی سرّی " است. افشای اطلاعات " بکلی سرّی " می تواند آسیب بی اندازه و جبران ناپذیری به امنیت ملی یک کشور وارد آورد. طبقه بندی " سرّی" یک پله پایین تر جای دارد وافشای مدارک سرّی می تواند مشکلات جدّی به امنیت ملی یک کشوروارد نماید. طبقه بندی " خیلی محرمانه " در رده پایین ترازسرّی قرار دارد و افشای این اطلاعات می تواند به امنیت ملی یک کشور زیان برساند. افشای اطلاعات " محرمانه " می تواند عوارض نامطلوبی ایجاد کند. برخی از کشور ها مانند آمریکا در سیستم خود از طبقه بندی محرمانه استفاده نمی کنند. سازمان های اطلاعاتی آمریکا اسناد خود را به سه دسته ؛ خیلی محرمانه، سرّی و بکلی سرّی طبقه می کنند، این روش طبقه بندی بر پایه فرمان شماره 13292 ریاست جمهوری به ثبت رسیده است. آمریکایی ها در زمان جنگ دوم جهانی مانند انگلیسی ها طبقه بندی "محدود" را نیز به کار می بردند ولی این طبقه بندی امروز در سازمان های اطلاعاتی آمریکا کاربردی ندارد. قانون آزادی اخبار و اطلاعات در آمریکا (Freedom of Information Act) در سال 1996 اجازه داد که برخی اطلاعات از طبقه بندی خارج شوند به شرط آن که در شمار اطلاعات " سرّی " دفاعی کشور نباشند. در 29 دسامبر 2009 میلادی با فرمان شماره 13526 ریاست جمهوری، از سوی پرزیدنت اوباما قوانین حقوقی طبقه بندی اطلاعاتی دگرگون شد. پرزیدنت اوباما مخالف طبقه بندی دائمی اطلاعات است. از این پس این اطلاعات بگونه خودکار پس از گذشت بیست و پنج سال از طبقه بندی خارج خواهند شد. سازمان ها می توانند با ارائه دلایلی درخواست نمایند که مدت طبقه بندی برخی از اطلاعات تا پنجاه سال تمدید شود، ولی این زمان نباید از هفتاد و پنج سال بگذرد. پس از این مدت تنها شخص رئیس جمهور می تواند طبقه بندی سندی را تمدید نماید.
طبقه بندی اخبار منتشر شده در ویکی لیکس بیشتر اخباری که ویکی لیکس در باره ارتش آمریکا در سایت خود منتشر کرده است " اطلاعات " به شمار نمی آیند، بلکه در گروه اخبار " خام " دسته بندی می شوند. در آغاز هر خبر به دست آمده در یک طبقه بندی جای می گیرد. ممکن است هنگام بررسی یا پرورش خبر، نوع طبقه بندی آن تغییر کند و در دسته بالاتر یا پایین تری قرار گیرد.
نیروها ی ارتش آمریکا در مناطق عملیاتی اقدام به شناسایی ، گشت زنی و عملیات جنگی می کنند و لاجرم اخباری را در پیوند با جو، زمین و دشمن در منطقه به دست می آورند و به رکن دوم ارتش گزارش می کنند. این اخبار از مشاهدات عینی نیرو ها و تماس با " مخبرین " محلی گرد آوری می شوند و رخداد ها را که از شش عنصر خبری؛ کی، کِی، کجا، چه ،چطور و چرا، بایستی شکل گیرند، تعریف می کنند. این گزارش ها سپس از سوی کارشناسان اطلاعاتی بررسی و پس از گذشتن از مراحل کارشناسی گوناگون از حالت خبر خارج و به اطلاعات طبقه بندی تبدیل می شوند. درجه طبقه بندی را کارشناسان مشخص می کنند.
اکثر اخباری که ویکی لیکس در باره ارتش آمریکا منتشر کرده است دارای طبقه بندی " سرّی " هستند ! بی آنکه به راستی دارای چنین اهمیتی باشند، تنها دلیل کارشناسی این است که نیروهایی اخبار خام را جمع آوری می کنند، در گزارش های درج شده خود به اهمیت اخبار به دست آمده و نوع طبقه بندی آنها واقف نبوده اند و در راستای انجام وظیفه سربازی یا بنا به دستور فرماندهان، از همان آغاز حد میانی طبقه بندی های اطلاعاتی آمریکا را برگزیده و اکثر اخبار را در طبقه بندی " سرّی " جای داده اند. (8)
نام رمز، عطر تنباکوی قلیانی که در رستوران لندن کشیدیم. ساعت 19.30 هشتم اکتبر 2010 " نیکلا وآزن " مدیر انتشارات (OWNI) در فرانسه ایمیلی در یافت کرد که شخصی بطور فوری خواستار گفتگو با برنامه ریز و مسئول تکنیکی برنامه کامپیوتری (WARLOGS) شده بود. این برنامه در ژوئیه گذشته ساخته شده است. در این ایمیل نوشته شده بود: « خانم یا آقای عزیز، من در تلاش برای پیدا کردن فردی هستم که این برنامه را ساخته است، من در جستجوی پیدا کردن افراد فنی هستم که بتوانند این برنامه را سوار کنند. من بسیار مایلم که ایمیل شخصی آنان را به دست بیاورم و پیشنهاد بسیار جالبی برای آنان دارم و مطمئن هستم که آن ها نیز مایل به گفتگو در باره آن می باشند. مشتاقانه منتظر پاسخ شما هستم. با احترام ». (9) نیکلا وآزن، می گوید که پس از رد وبدل کردن چند ایمیل، شماره تلفن دستی اش را به فرستنده ایمیل می دهد و در زمانی کوتاه ژولین آسانژ به او تلفن می کند، پس از این گفتگو " نیکلا وآزن " به همراه " پیر رومرا" برنامه ریز ارشد شرکت (OWNI) به لندن می رود و روز دوازدهم اکتبر، ژولین آسانژ را در کافه ای ملاقات می کنند، معامله جوش می خورد و به توافق می رسند. قرار می شود که همه کار ها در شش روز انجام شود و سایت برای 18 اکتبر2010 آماده باشد تا بتوانند چهار صد هزار سند طبقه بندی شده ارتش امریکا در عراق را منتشر نمایند. نام رمز دسترسی به سایت نیز تعیین می شود: عطر تنباکوی قلیانی که در رستوران لندن کشیدیم.
نیکلا وآزن، می گوید که هنگام کار دریافته است که اخباری که برای نمونه کار در دسترس او گذاشته بودند دست چین و سانسور شده بودند و اصولاً اطلاعات مهمی در آنها یافت نمی شد. با این حال در قرار داد پیش بینی شده بود که در صورت عدم رعایت حفاظت و درز اخبار از سوی انتشارات (OWNI) این شرکت مبلغ صد هزار پاوند به شرکت " سان شاین پرس " جریمه پرداخت کند. (10)
ژولین آسانژ نشان داد که تنها یک هاکر یا کارشناس کامپیوتر معمولی نیست، او به خوبی به ارزش اخبارو حفاظت اطلاعات آگاه می باشد. او مانند یک ماًمور کار کشته اطلاعاتی عمل می کند. به راستی ژولین آسانژ کیست، به کجا وابسته است، منابع مالی او از کجا تاًمین می شود و در پس پرده چه می گذرد؟ سایت ویکی لیکس چه هدفی را دنبال می کند ؟ افشای اسناد سرّی دست چین شده به سود و ضرر چه کسانی خواهد بود ؟ این هرج و مرج اطلاعاتی ! چه پیش آمد هایی در جهان در پی خواهد داشت ؟ وده ها پرسش دیگر...
ویکی لیکس ادعا می کند هر کسی می تواند به گونه ناشناس هر گونه سند سیاسی طبقه بندی شده و سانسور شده را که به هر دلیلی تاکنون افشا نشده باشد ارائه دهد ولی گروهی از خبرنگاران داوطلب و کارکنان سایت در باره انتشار اسناد تصمیم خواهند گرفت !. آسانژ چند ماه پیش به بی بی سی گفته بود که با بهره گیری از روش های رمز نگاری از منابع اطلاعاتی خود محافظت می کنند.
نقش انگلیسی ها در ماجرای ویکی لیکس دست اندر کاران سایت ویکی لیکس برای تبلیغ بیشتر، اخبار مهمی را که به دست آورده اند در دسترس چند رسانه گروهی معروف جهان قرار دادند؛ تاکنون لوموند فرانسه، گاردین انگلیس، اشپیگل آلمان، نیویورک تایمز آمریکا، تلویزیون الجزیره و یک تارنمای انگلیسی بنام دفتر تحقیق روزنامه نگاری ! که به تازگی در اینترنت پدیدار شده است همزمان با ویکی لیکس این اسناد را انتشار داده اند. (The Bureau of Investigative Journalism) دفتر تحقیق روزنامه نگاری، نام یک رسانه اینترنتی انگلیسی است که در کنار رسانه های گروهی معروف جهان مورد عنایت ویکی لیکس قرار گرفته و به اسناد ویژه و سرّی ارتش آمریکا دسترسی پیدا کرده است !
این نشریه اینترنتی دوشنبه 26 آوریل 2010 ، تنها شش ماه پیش از انتشار چهار صد هزار سند طبقه بندی شده ارتش آمریکا در عراق، به کار افتاده است. سایت اینتر نتی این نشریه در ماه دسامبر 2009در آدرس زیر به ثبت رسیده است : (11) 167-173 Goswell Road- London, Greater London EC1V 7HD-United Kingdom یان اورتون (Iain Overton) سر دبیر دفتر تحقیق روزنامه نگاری می باشد، او از تهیه کنند گان ارشد بی بی سی انگلیس بوده است، در این راه راشل اولدروید، خبرنگار با سابقه (Mail on Sunday) و آنگس استیکلر، گزارشگر قدیمی بی بی سی و ایریس مائور خبرنگار رادیو تلویزیون کانال چهار انگلیس، یان اورتون را همراهی می کنند. دفتر تحقیق روزنامه نگاری سال گذشته برای آغاز کارش دو میلیون پاوند انگلیس از سوی بنیاد پاتر دریافت کرده است!. بنیاد پاتر، یک بنیاد نیکوکاری در زمینه های روابط انسانی، حقوق بشر و آموزش و پرورش است که از سوی داوید و الیان پاتر در سال 1999 بنیانگذاری شده است و تاکنون ده میلیون پاوند انگلیس به سازمان های اجتماعی خارجی وانگلیسی کمک کرده است. دفتر تحقیق روزنامه نگاری پس از دانشگاه کمبریج دومین سازمانی است که چنین مبلغ چشمگیری را به عنوان کمک از بنیاد پاتر دریافت کرده است. (12) دکتر داوید پاتر در کیپ تاون آفریقای جنوبی متولد شده و در سال 1963 درکمبریج علوم طبیعی خوانده است. دکتر الیان پاتر نیز در آفریقای جنوبی متولد شده و در انگلیس زندگی کرده است، وی در آکسفورد علوم سیاسی و روزنامه نگاری خوانده است.
سازمان اطلاعات جهانی ! آسانژ می گوید « ما امیدواریم که با تغییرات پیش آمده در این سایت، بتوانیم تعدادی منابع مستقل اطلاعاتی در سراسر جهان ایجاد کنیم و همچنین بتوانیم به عنوان میانجی بین منابع اطلاعاتی و روزنامه ها عمل کنیم.» (13) چه چیزی پشت این ادعا پنهان شده است ؟ اگر چنین سازمانی هم در جهان مورد نیاز باشد تنها نهاد قانونی و رسمی می تواند سازمان ملل متحد باشد نه ژولین آسانژ، نه ویکی لیکس و نه انگلیسی ها !
چه ضمانتی وجود دارد که اخباری که ویکی لیکس در آینده منتشر کند از منابع موثق و یا درست باشند ؟ با زمینه سازی و تبلیغات و افشای شماری اطلاعات درست می توان اعتماد مردم را جلب کرد و سپس با برنامه ریزی دقیق اخبار جعلی و ساخته و پرداخته شده را در راستای اهداف برخی از نیرو های مرموز درجهان پخش کرد. منظور ژولین آسانژ از « میانجی میان منابع اطلاعاتی و روزنامه ها» نمی تواند معنایی بجز فروش اخبار مهم به دست آمده و در نتیجه کسب بودجه لازم برای ادامه این تجارت پر سود داشته باشد. در نظر داشته باشیم که بسیاری از سازمان های اطلاعاتی کشورها و کسانی که مورد هدف این افشاگری ها واقع می شوند خریداران دست و دلبازی برای این اخبار می باشند.
گذشته از این ها، اشخاص و سازمان های اطلاعاتی می توانند اخبار انحرافی خاصی را بطور ناشناس به ویکس لیکس بفرستند تا با انتشار آن ها به هدف های ضد اطلاعاتی خود دست یابند. چگونه می توان درستی این اخبار را تشخیص داد.
آیا بریتانیا ناچار به بازبینی روابط خود با آمریکا شده است ؟ هنگامی که آقای اوباما در کاخ سفید مستقر شد مجسمه نیم تنه وینستون چرچیل را که مدت هشت سال زینت بخش دفتر آقای جرج بوش ریاست جمهوری آمریکا بود به سفارت بریتانیا بازگرداند. (14)
نشریات بریتانیا به سختی روابط حقارت آمیز نخست وزیران پیشین؛ تونی بلر و گوردن براون را در برابر آمریکا به باد انتقاد گرفته بودند از اینرو دیوید کامرون نخست وزیر تازه بریتانیا در سخنان خود گفت؛ رابطه ای به دور از « انقیاد » دربرابر آمریکا پیش خواهد گرفت. (15)
هنگامی که آقای اوباما بر مسند ریاست جمهوری آمریکا تکیه زد نشان داد که اهمیت ویژه ای برای روابط با اروپا و انگلیس قائل نیست و آمریکا را نیروی برتر هر دو کرانه اقیانوس آرام می بیند. به نظرمی رسد که نسل تازه زمامداران آمریکا روابط دو جانبه میان خود و بریتانیا را رابطه ای معمولی و به دور از احساسات پر شور، یادگار جنگ جهانی دوم می دانند، روابطی که در گذشته دیگر کشورهای اروپایی به آن رشک می ورزیدند.
آقای اوباما انفجار سکوی نفتی شرکت بریتیش پترولیوم درخلیج مکزیک را فاجعه محیط زیست نامید و سخنان تندی نسبت به شرکت بریتانیایی ایراد کرد. مدیر شرکت (BP) برای بازخواست به مجلس نمایندگان آمریکا فراخوانده شد. این واکنش آمریکا خوشایند انگلیسی ها نبود، تا جایی که آقای بوریس جانسون شهردار لندن به بی بی سی گفت که نگران لحن ضد بریتانیایی است که ازآمریکا شنیده می شود. (16) از سال 1947 پیوند ها ی ویژه ای در زمینه های دفاعی، امنیتی، تبادل اطلاعات، نظارت و شنود سیستم های ارتباطی و جاسوسی در اروپا و خاورمیانه میان آمریکا و بریتانیا برقرار شده است، پایگاه ها ی انگلیسی چلتنهام و قبرس به ستاد کل مخابرات بریتانیا متصل می باشند. (17)
گروه نمایندگی بریتانیا در آمریکا بیش از چهارصد تن می باشد. شماری از افسران و کارمندان وزارت دفاع بریتانیا در مراکز راهبردی نظامی و اطلاعاتی آمریکا ادغام شده اند. در سال 2005 برای نخستین بار نمایندگان وزارت دفاع بریتانیا در فراهم کردن گزارش بررسی چهار ساله راهبرد دفاعی آمریکا نقش داشتند. بریتانیا پس از آمریکا بیشترین نیرو های نظامی را به افغانستان و عراق گسیل داشته است. (18)
بریتانیا بدون همکاری آمریکا توان دست زدن به عملیات بزرگ نظامی را ندارد و آمریکا هم برای اینکه بتواند کمبود مقبولیت بین المللی خود را جبران کند نیاز به همکاری انگلیس دارد، نمونه بارز آن همکاری دو کشور در جنگ افغانستان و عراق می باشد.
به نوشته هفته نامه اکونومیست (19) « افغانستان امروز دغدغه آمریکا است و بریتانیا نقشی جز سیاهی لشکر ندارد» اکونومیست افزود « تصمیم آقایان اوباما و کامرون در گردهمایی سران در تورنتو مبنی بر جایگزین کردن نیروهای بریتانیایی با بیست هزار نیروی امریکایی در شمال هلمند تاًیید کننده این نظریه می باشد»، در حالی که گذشته استعماری بریتانیا و تجربه تاریخی و شناخت ژرف این کشور در این بخش از جهان می تواند کمبود نیرو های نظامی بریتانیا را جبران کند. نمونه های بارزی در دست است که وجود اختلاف نظر درزمینه های سیاسی،اقتصادی و نظامی میان دو کشور را تاًیید می کند.
آیا در پشت شیطنت های ویکی لیکس می توان دست استعمار پیر را دید ؟
پی نوشت ها
[1] - مجله آمریکایی فوربس- 13 نوامبر 2010
http://www.forbes.com/profile/julian-assange
[2]- روزنامه فرانسوی اکسپرس- 23 اوت 2010 - مقاله فلاوین آمون
http://www.lexpress.fr/actualite/monde/qui-est-julian-assange-le-fondateur-de-wikileaks_913024.html
[3]- روزنامه فرانسوی لوموند به نقل از خبرگزاری فرانسه- 12 نوامبر2010
http://www.lemonde.fr/technologies/article/2010/11/12/wikileaks-cree-une-societe-en-islande_1439298_651865.html
[4] - روزنامه فرانسوی لیبراسیون- 20نوامبر 2010- منبع خبرگزاری فرانسه
http://www.liberation.fr/monde/01012303429-wikileaks-interpol-a-recu-un-mandat-d-arret-pour-julien-assange
[5] - تلویزیون فرانسه 24- بیست و هفتم ژوئیه 2010
http://www.france24.com/fr/20100608-bradley-manning-wikileak-fuite-video-bavure-irak-arrestation-lamo-hacker
[6] - روزنامه انگلیسی تلگراف- سی ام ژوئیه 2010
http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/asia/afghanistan/7918632/Bradley-Manning-suspected-source-of-Wikileaks-documents-raged-on-his-Facebook-page.html
[7] - نشریه فرانسوی (RUE 98) رو 98- 23 ژوئن 2010- مقاله پاسکال ریچه
http://www.rue89.com/2010/06/23/le-fondateur-de-wikileaks-julian-assange-vit-a-moitie-cache-155998
[8] - سایت اینترنتی ویکی لیکس
http://wikileaks.org/
[9] - سایت اینترنتی انتشارات دیجیتالی (OWNI)
http://owni.fr/2010/10/22/julian-assange-wikileaks-irak/
[10] - روزنامه فرانسوی لو پوئن - 23 اکتبر 2010- منبع خبرگزاری فرانسه
http://www.lepoint.fr/monde/documents-secrets-owni-la-plate-forme-francaise-qui-a-aide-wikileaks-23-10-2010-1253571_24.php
[11] - سایت اینترنی دفتر تحقیق روزنامه نگاری
http://thebureauinvestigates.com/who [12] - سایت اینترنتی بنیاد پاترن
http://www.potterfoundation.com/
[13]- سایت اینترنتی بی سی فارسی - 26 ژوئیه 2010
http://www.bbc.co.uk/persian/world/2010/07/100726_l31_wikileaks_document.shtml
[14] - روزنامه انگلیسی تلگراف- 14 فوریه 2009
http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/northamerica/usa/barackobama/4623148/Barack-Obama-sends-bust-of-Winston-Churchill-on-its-way-back-to-Britain.html
[15]- روزنامه فیگارو-21 ژوئیه 2010- مقاله آدل اسمیت
http://www.lefigaro.fr/international/2010/07/20/01003-20100720ARTFIG00622-cameron-veut-batir-une-nouvelle-relation-avec-obama.php
[16] - روزنامه انگلیسی دیلی مایل- 14 ژوئن 2010- مقاله نیکلا بودن
http://www.dailymail.co.uk/news/article-1285467/BP-OIL-SPILL-Lord-Tebbit-Boris-Johnson-attack-Obamas-anti-British-rhetoric.html
[17] مقاله فیلیپ ریویر (Philippe Rivière)، «تمام اروپائیان را شنود می کنند»، لوموند دیپلوماتیک شماره ماه مارس 1999
[18]- مقاله ژان کلود سرژان «Jean Claude Sergent» برگردان منوچهر مرزبانیان « لندن رابطه خویش با واشنگتن را بازبینی می کند»، لوموند دیپلوماتیک شماره سپتامبر 2010
[19]- روزنامه انگلیسی اکونومیست - 3 ژوئن 2010- مقاله « جنگ هایی بر سر جنگ »
http://www.economist.com/node/16277927
[1] - مجله آمریکایی فوربس- 13 نوامبر 2010
http://www.forbes.com/profile/julian-assange
[2]- روزنامه فرانسوی اکسپرس- 23 اوت 2010 - مقاله فلاوین آمون
http://www.lexpress.fr/actualite/monde/qui-est-julian-assange-le-fondateur-de-wikileaks_913024.html
[3]- روزنامه فرانسوی لوموند به نقل از خبرگزاری فرانسه- 12 نوامبر2010
http://www.lemonde.fr/technologies/article/2010/11/12/wikileaks-cree-une-societe-en-islande_1439298_651865.html
[4] - روزنامه فرانسوی لیبراسیون- 20نوامبر 2010- منبع خبرگزاری فرانسه
http://www.liberation.fr/monde/01012303429-wikileaks-interpol-a-recu-un-mandat-d-arret-pour-julien-assange
[5] - تلویزیون فرانسه 24- بیست و هفتم ژوئیه 2010
http://www.france24.com/fr/20100608-bradley-manning-wikileak-fuite-video-bavure-irak-arrestation-lamo-hacker
[6] - روزنامه انگلیسی تلگراف- سی ام ژوئیه 2010
http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/asia/afghanistan/7918632/Bradley-Manning-suspected-source-of-Wikileaks-documents-raged-on-his-Facebook-page.html
[7] - نشریه فرانسوی (RUE 98) رو 98- 23 ژوئن 2010- مقاله پاسکال ریچه
http://www.rue89.com/2010/06/23/le-fondateur-de-wikileaks-julian-assange-vit-a-moitie-cache-155998
[8] - سایت اینترنتی ویکی لیکس
http://wikileaks.org/
[9] - سایت اینترنتی انتشارات دیجیتالی (OWNI)
http://owni.fr/2010/10/22/julian-assange-wikileaks-irak/
[10] - روزنامه فرانسوی لو پوئن - 23 اکتبر 2010- منبع خبرگزاری فرانسه
http://www.lepoint.fr/monde/documents-secrets-owni-la-plate-forme-francaise-qui-a-aide-wikileaks-23-10-2010-1253571_24.php
[11] - سایت اینترنی دفتر تحقیق روزنامه نگاری
http://thebureauinvestigates.com/who [12] - سایت اینترنتی بنیاد پاترن
http://www.potterfoundation.com/
[13]- سایت اینترنتی بی سی فارسی - 26 ژوئیه 2010
http://www.bbc.co.uk/persian/world/2010/07/100726_l31_wikileaks_document.shtml
[14] - روزنامه انگلیسی تلگراف- 14 فوریه 2009
http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/northamerica/usa/barackobama/4623148/Barack-Obama-sends-bust-of-Winston-Churchill-on-its-way-back-to-Britain.html
[15]- روزنامه فیگارو-21 ژوئیه 2010- مقاله آدل اسمیت
http://www.lefigaro.fr/international/2010/07/20/01003-20100720ARTFIG00622-cameron-veut-batir-une-nouvelle-relation-avec-obama.php
[16] - روزنامه انگلیسی دیلی مایل- 14 ژوئن 2010- مقاله نیکلا بودن
http://www.dailymail.co.uk/news/article-1285467/BP-OIL-SPILL-Lord-Tebbit-Boris-Johnson-attack-Obamas-anti-British-rhetoric.html
[17] مقاله فیلیپ ریویر (Philippe Rivière)، «تمام اروپائیان را شنود می کنند»، لوموند دیپلوماتیک شماره ماه مارس 1999
[18]- مقاله ژان کلود سرژان «Jean Claude Sergent» برگردان منوچهر مرزبانیان « لندن رابطه خویش با واشنگتن را بازبینی می کند»، لوموند دیپلوماتیک شماره سپتامبر 2010
[19]- روزنامه انگلیسی اکونومیست - 3 ژوئن 2010- مقاله « جنگ هایی بر سر جنگ »
http://www.economist.com/node/16277927