بدون یک تحول فکری عمیق در جامعه ایران هیچ تغییر مثبتی رخ نخواهد داد


۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

دسترسی ایمن تربه اینترنت -۳



مهدی یحیی نژاد

روش کدگذاری ایمیل

مقدمات لازم: نیاز به آشنایی با وارد کردن دستورات در ترمینال

سطح مقاله: این مقاله برای کاربران پیشرفته اینترنتی مناسب است

برخلاف تصور رایج بین کاربران اینترنتی، دستیابی به ایمیل های ارسالی و دریافتیشان کار دشواری نیست. یکی از حملات رایج در این میان حمله ای به نام Man In The Middle یا به طور مخفف MITM است. در این نوع حمله فرد شنود کننده در مسیر ارتباط کاربر و مقصد قرار می گیرد و پاکت های حاوی اطلاعات مبادله شده را ابتدا شنود کرده و بعد به مقصدشان رله می کند.
در بسیاری از اوقات راهی برای کاربر وجود ندارد که بتواند از عدم حضور فرد شنود کننده و امنیت شبکه اطمینان حاصل کند. بنابراین زمانی که کاربر به امنیت شبکه اطمینانی ندارد، بهترین روش برای تبادل اطلاعات محرمانه و مهم استفاده از کدگذاری است.

روش های کدگذاری ایمیل


یکی از بهترین سیستم های کدگذاری GPG نام دارد که بر کدگذاری PGP مبتنی شده است. PGP هرگز در سالهای اخیر شکسته نشده است. این روش بدین صورت کار می کند که هر کاربر یک جفت کلید دارد. یک کلید عمومی که همه ی افراد از آن اطلاع دارند و

یک کلید خصوصی که تنها خود کاربر از آن مطلع است. زمانی که کاربری به نام باب بخواهد برای کاربری به نام آلیس ایمیلی بفرستد، آن را با کلید عمومی آلیس رمزگذاری می کند و این ایمیل تنها توسط آلیس که از کلید خصوصی خود مطلع است قابل گشایش خواهد بود.

جهت استفاده از این روش کافیست مراحل زیر را دنبال کنید.

سیستم عامل Windows


۱- ابتدا به وبسایت www.gnupg.org/download/ رفته و فایل اجرایی متناسب با سیستم عامل خود را دانلود کرده و نصب کنید.

۲- سپس از Start->Run ترمینال CMD را باز کنید و به فولدر محل نصب C:\Program Files\GNU\GnuPG\ رفته و دستور gpg --gen-key را مانند پنجره ی زیر وارد کنید. با وارد کردن این دستور از این برنامه می خواهید که برای شما

یک جفت کلید خصوصی و عمومی تولید کند.

سپس GPG از شما می خواهد که نوع کلید درخواستی را وارد کنید. برای انتخاب حالت پیش فرض عدد ۱ را وارد کرده و enter را فشار دهید. پس از آن با پرسشی رو به رو می شوید که طول کلید درخواستی را از شما می پرسد. می توانید عدد

۲۰۴۸ را وارد کنید. آن گاه از شما مدت اعتبار کلید پرسیده می شود. تعداد روز درخواستی را وارد کنید و enter را فشار دهید.

پس از آن از شما می خواهد که عدد وارد شده را تایید کنید. سوال بعدی که از شما پرسیده خواهد شد نام و ایمیل مورد استفاده ی شماست. آن ها را هم وارد کرده و enter کنید. به شما اطلاعات وارد کرده تان نمایش داده خواهد شد تا با وارد کردن حرف O صحت آن ها را تایید کنید.

در این هنگام از شما رمز عبور خواسته خواهد شد. رمز عبور در واقع رمزیست که شما برای کلید خصوصی خود تعیین می کنید که اگر در حالتی خاص شخصی به کلید خصوصی شما دسترسی پیدا کرد، باز هم نتواند از آن استفاده کند. بنابراین سعی کنید رمزی انتخاب کنید که به آسانی قابل شکسته شدن نباشد. سپس GPG یک جفت کلید برای شما تولید خواهد کرد و پنجره ی زیر را خواهید دید.

حال فرض کنید که دوست شما می خواهد برای شما متنی رمز گذاری شده ایمیل کند. برای انجام این کار او نیز باید برنامه ی GPG را نصب کند و همچنین او باید به کلید عمومی شما دسترسی داشته باشد. بنابراین باید کلید عمومی خود را به دوست خود ایمیل کنید.

یادآوری می کنیم که دسترسی دیگران به کلید عمومی شما امنیت اطلاعاتتان را به خطری نمی اندازد. تنها کلید خصوصی شماست که باید همواره از دسترس هر کس دیگری محفوظ بماند.

برای دسترسی به کلید عمومی خود دستور gpg --armor --export emailaddress را وارد کنید که به جای emailaddress آدرس ایمیلی را که هنگام تولید کلید وارد کردید قرار دهید. کلید عمومی شما به شما نمایش داده خواهد شد که می توانید آن را در یک ایمیل کپی کرده و برای دوستتان ارسال کنید.

حال فرض کنید که شما می خواهید که متنی را برای دوست خود به صورت کدگذاری شده ارسال کنید. برای کدگذاری کردن متن خود باید دستور زیر را وارد کنید:

gpg --output encryptedtext.gpg --encrypt --recipient recipientemailaddress test.txt

با وارد کردن این دستور در واقع شما به GPG می گویید که اطلاعات موجود در فایل test.txt را با کلید عمومی دوستتان که آدرس ایمیلش در recipientemailaddress نوشته می شود رمزگذاری کرده و در فایل encryptedtext.gpg قرار دهد. برای انجام این کار لازم است که دوست شما از قبل کلید عمومی خود را برای شما ارسال کرده باشد.

این بار فرض کنید که دوست شما به شما متنی رمز گذاری شده ارسال کرده و شما می خواهید آن را رمز گشایی کنید. برای رمزگشایی باید دستور زیر را اجرا کنید:

gpg --output decryptedtext.txt --decrypt encryptedtext.gpg

با وارد کردن این دستور شما از GPG می خواهید که اطلاعات محرمانه ی encryptedtext.gpg را توسط کلید خصوصی شما رمزگشایی کرده و در فایل decryptedtext.txt قرار دهد. GPG جهت انجام این کار از شما می خواهد که رمز عبور خود را نیز وارد کنید.


سیستم عامل Mac Os X

۱- ابتدا به سایت macgpg.sourceforge.net رفته و به ترتیب GNU Privacy Guard ، GNU KeyChain Access و GNU Preferences را دانلود و نصب کنید.

۲- جهت نصب GNU KeyChain Access کافیست فولدر آن را در فولدر Applications کپی کنید. سپس داخل فولدر رفته و روی GPG KeyChain Access دوبار کلیک کنید.

با پنجره ی زیر مواجه خواهید شد:

دکمه ی Generate را فشار دهید در پنجره ی بعدی Continue را فشار دهید و پنجره ی زیر را خواهید دید. در این پنجره می توانید نوع جفت کلید را انتخاب کنید. در حالت پیش فرض این انتخاب روی DSA and ElGamal قرار دارد. می توانید با همین انتخاب Continue را کلیک کنید.


در مرحله ی بعدی اندازه ی کلید از شما پرسیده می شود که در حالت پیش فرض روی 1024 قرار دارد. می توانید با همین انتخاب Continue را فشار دهید یا طول کلید بیشتری مانند 2048 را انتخاب کنید.

سپس در پنجره ی بعدی می توانید تاریخ انقضای جفت کلید خود را انتخاب کنید. کلید های شما پس از این تاریخ دیگر معتبر نخواهند بود. می توانید این پنجره را خالی رها کرده و Continue را انتخاب کنید اما بهتر است که تاریخ انقضایی برای کلید خود انتخاب کنید

تا اگر بر فرض مثال کلید خصوصی خود را فراموش کردید، بالاخره زمانی کلید شما منقضی شود.

در مرحله ی بعد ایمیل و هویت خود را می توانید وارد کنید و Continue را فشار دهید.




در مرحله ی بعدی باید یک پسوورد برای کلید خصوصی خود انتخاب کنید که اگر در شرایطی کسی به کلید خصوصی شما دسترسی پیدا کرد باز هم نتواند از آن استفاده کند. بنابراین بهتر است یک پسوورد دشوار در این مرحله استفاده کنید که کسی نتواند آن را حدس زده یا با استفاده از دیکشنری به آن نفوذ کند.

پسوورد خود را وارد کنید و ادامه دهید.

سپس برنامه از شما می خواهد که اطلاعات خود را تایید کنید تا جفت کلید شما را تولید کند. پس از آن که جفت کلید شما تولید شد آن را در لیست کلید ها در پنجره ی زیر مشاهده خواهید کرد.



برای آن که بتوانید کلید عمومی خود را در اختیار دوستان خود قرار دهید که نامه های ارسالی به شما را توسط آن رمزگذاری کنند، کلید خود را انتخاب و Export را فشار دهید و آن را در جایی در کامپیوتر خود ذخیره کنید.

همچنین برای آن که بتوانید برای شخصی متنی کدگذاری شده ارسال کنید باید از آن شخص بخواهید که کلید عمومی خود را برای شما ارسال کند. سپس کلید عمومی او را با فشار دادن دکمه import در لیست کلید های خود وارد کنید.

برای آنکه بتوانید متنی را کدگذاری یا کدگشایی کنید می توانید نرم افزار GPGDropThing را دانلود و نصب کنید. پس از باز کردن برنامه پنجره ی زیر را خواهید دید.


حال شما کافیست که متن را درون این پنجره تایپ کنید و از منو GPG->Encrypt را انتخاب کنید. درین مرحله از شما خواهد خواست که کلید عمومی فردی را که می خواهید با آن متن را رمزگذاری کنید انتخاب کنید.


وقتی دکمه ی OK را فشار دهید، متن کدگذاری شده ی خود را خواهید دید. کافیست آن را به جای متن واقعی خود برای فرد ارسال کنید تا کس دیگری قادر به رمز گشایی آن نباشد.



حال فرض کنید که شما متنی رمزگذاری شده از دوست خود دریافت کرده اید. کافیست آن را کپی کرده و در پنجره ی GPGDropThing بچسبانید. سپس از منو GPG->Decrypt را انتخاب کنید و با پنجره ی زیر رو به رو خواهید شد:



این پنجره از شما می خواهد که رمز عبور کلید خصوصی خود را وارد کنید. پس از وارد کردن رمز و فشار دادن دکمه ی OK ، متن رمزگشایی شده را خواهید دید.

۱۳۸۹ شهریور ۶, شنبه

دسترسی ایمن تر به اینترنت-۲



مهدی یحیی نژاد

چگونگی ایمن سازی مرورگر فایرفاکس در مقابل وبسایتهای خطرناک

مقدمات لازم: آشنایی با مرورگر فایرفاکس و چگونگی اضافه کردن افزونهها

سطح مقاله: این مقاله برای تمام کاربران اینترنتی مناسب است

اکثر هک های کامپیوترها یا مرورگرها با هدایت کاربر به یک وبسایت ویروسی اتفاق می افتد. ممکن است که هکر به شما ایمیلی بفرستد که فکر کنید از فیسبوک آمده است و با کلیک کردن روی آن لینک به وبسایتی که او طراحی کرده هدایت شوید و کامپیوتر شما هک شود یا اطلاعات مربوط به حساب فیسبوک یا ایمیل شما دزدیده شود. معمولا اگر جاوااسکریپت مرورگر شما فعال نباشد شما ایمنی بیشتری خواهید داشت. اما از آنجا که خیلی از وبسایتهای مفید مثل جیمیل و فیسبوک به جاوااسکریپت نیاز دارند نمی شود آنرا برای همیشه خاموش کرد. اینجاست که افزونه «نه اسکریپت» NoScript به کمک شما می آید. این افزونه اجازه میدهد که جاوااسکریپت را برای سایتهای مورد علاقه خودتان روشن کنید و برای بقیه خاموش. در مقاله زیر میتوانید در مورد این افزونه بیشتر یاد بگیرید.


بهترین روش برای مقابله با این حمله غیر فعال کردن اسکریپتهای مشکوک است. یکی از افزونههای فایرفاکس این کار را به خوبی انجام می دهد. ابتدا no-script add-on را دانلود و نصب کنید.

چگونگی تنظیم افزونه «نه‌اسکریپت»

سپس پنجره ی مقابل را خواهید دید. روی Preferences کلیک کنید.


در اینجا شما می توانید تنظیمات دلخواه خود را به کار بگیرید. به طور کلی در noscript وبسایت هایی که کاربر به آن ها مراجعه می کند به دو دسته ی trusted یا قابل اعتماد و untrusted یا غیرقابل اعتماد تقسیم می شوند. وبسایت های قابل اعتماد را می توانید به مراجعه به منوی Whitelist ذخیره کنید. این لیست سفید به طور پیش فرض نام وبسایت هایی نظیر www.gmail.com و یا www.facebook.com را در خود ذخیره دارد. ذخیره کردن یک وبسایت در لیست سفید باعث می شود که آن وبسایت در دسته ی وبسایت های قابل اعتماد قرار بگیرد.

noscript برای وبسایت های غیرقابل اعتماد محدودیت بیشتری در نظر می گیرد. این محدودیت های بیشتر در منوی Embeddings قابل مشاهده هستند.


برای مثال به طور پیش فرض قابلیت اجرای کدهای نمایش Adobe Flash و یا Microsoft Silverlight از وبسایت های غیرقابل اعتماد سلب شده است چرا که اجرای تک تک این کد ها می توانند به طور بالقوه برای کاربر خطرناک باشد.

کاربر می تواند به طور دلخواه هر یک از این محدودیت ها را حذف کند اگرچه حذف هر یک وی را در معرض یکی از این خطرهای بالقوه قرار می دهد.

هر بار که noscript جلوی اجرای یک کد را می گیرد. به کاربر درباره ی این تصمیم اخطار می دهد. در منوی Notifications کاربر می تواند تنظیمات مربوط به نوع اخطارها را مشاهده کند. بنابر تنظیمات پیش فرض کاربر پیغامی در پایین صفحه مشاهده می کند که
درباره ی کد های منع شده یا اجرا شده در صفحه توضیح می دهد.



از آنجاییکه که گاهی کاربران محدودیت های اعمال شده را مانع از گشت و گذار آسان خود در وب می بینند/ می توانند در منوی General، با انتخاب تنظیم Temporarily Allow top-level sites by default دامین اصلی وبسایت های در حال مشاهده خود را به طور موقت به لیست سفید وبسایت های قابل اعتماد اضافه کنند. این کار باعث می شود که تنها کدهایی که مرجعشان سایت اصلی است قابل اجرا شوند و هرگونه کدی که به سایتی غیر از وبسایت اصلی اشاره دارد همچنان به عنوان غیرقابل اعتماد تلقی شود.

در منوی Advanced تنظیمات پیشرفته تر نظیر تنظیمات مربوط به حمله های XSS قابل مشاهده اند. در این منو نیز کاربر می تواند استثنائاتی برای محافظت های اعمالی علیه XSS در نظر بگیرد. به طور پیش فرض noscript کلیه درخواست هایی را که مشکوک به حمله ی XSS هستند را sanitize کرده و کلیه ی درخواست های cross-site از نوع POST را به درخواست های GET بدون داده تبدیل می کند.




سعی کنید از اینترنت اکسپلور استفاده نکنید و بجای آن از فایرفاکس به همراه افزونه NoScript استفاده کنید.


معنی کلمات تکنیکی:

اسکریپت: در اینجا بمعنی کدهایی است که در صفحات وب موجود هستند. بعضی از این کدها برای نمایش بهتر صفحه لازم هستند. در بعضی موارد هکرها از این کدها برای دزدیدن اطلاعات شخصی استفاده میکنند.

۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

دسترسی ایمن تر به اینترنت ۱



مهدی یحیی نژاد

توصیه‌های ساده برای امنیت مرورگر و ایمیل

مقدمات لازم: آشنایی با مرورگر فایرفاکس، آشنایی با چگونگی مشاهده فایلهای ‌پی‌دی‌اف

سطح مقاله: این مقاله برای تمام کاربران اینترنتی مناسب است

امنیت ایمیل

۱- برای نمایش میل باکس خود از مرورگری غیر از مرورگری که غالبا برای گشت و گذار در وب از آن استفاده می کنید، بهره بگیرید.

۲- از کلیک کردن روی لینک های درون متن ایمیل خودداری کنید. توجه کنید که آدرس واقعی که بارگذاری خواهد شد ممکن است آدرسی که به شما در متن ایمیل نمایش داده

شده است نباشد بنابراین در صورت لزوم، حتما آدرس مذکور را کپی کرده و در آدرس بار مرورگر بچسبانید و پیش از نمایش وب سایت مذکور، از بی خطر بودن آن مطمئن شوید.

۳- نمایش خود به خود عکس ها در ایمیل خود را غیرفعال کنید.

۴- برای نمایش اتچمنت های مایکروسافت آفیس، به جای برنامه ی آفیس، از گوگل داکس استفاده کنید.

۵- از بازکردن فایل های exe , dmg تحت هر شرایطی خودداری کنید.

۶- پیش از بازکردن هر فایل دیگری ابتدا اطلاعات فایل را نمایش داده و از درست بودن پسوند فایل مطمئن شوید. دقت کنید که حتی فایل عکسی که به شما فرستاده شده ممکن است یک فایل exe با پسوند تغییر داده شده باشد.

۷- حتی با رعایت تمام نکات قید شده در بالا، هرگز نمی توانید از بی خطر بودن یک فایل مطمئن باشید بنابراین حتی الامکان از باز کردن اتچمنت هایی که به ایمیل شما فرستاده می شوند خودداری کنید.

مرورگر وب مناسب

مرورگر وب کانال اتصال شما به وب سایت ها، برنامه ها و افراد در اینترنت است. بنابراین تامین امنیت مرورگر نخستین گام جهت پیشگیری از دست یافتن افراد غیرمجاز به اطلاعات شخصی شماست.

مرورگر غالب در کامپیوترهای شخصی اینترنت اکسپلورر است که به همراه ویندوز روی کامپیوترها نصب می شود. اما در سال های اخیر این مرورگر با انتقاد شدید کارشناسان کامپیوتر رو به رو شده که مدعی هستند

که این مرورگر با کاستی هایی در زمینه ی امنیت رو به رو است که بالقوه کاربران را در معرض نفوذ هکرها به کامپیوتر آنان و به سرقت رفتن رمز عبور آنان قرار می دهد.

اگر چه مایکروسافت ادعا می کند که در به روزرسانی های جدید اینترنت اکسپلورر توانسته حفره های امنیتی را برطرف کند، اما همچنان از نظر کارشناسان ساختار اساسی آن با کاستی های بالقوه ی بسیاری رو به رو است.

در این مدت مرورگر های جدیدی نظیر فایرفاکس و گوگل کروم وارد بازار اینترنت شده اند که به مراتب از نظر امنیتی از اینترنت اکسپلورر قوی تر هستند و تلاش کرده اند حفره های امنیتی را تا حد امکان پر کنند.

پیشنهاد

‍۱- از مرورگر فایرفاکس جهت استفاده ی روزمره بهره بگیرید.

جهت دانلود این مرورگر به این آدرس مراجعه کنید.

www.mozilla.com/en-US/firefox/firefox.html

۲- تنظیمات مرورگر خود را پس از نصب تغییر دهید.

اگر از سیستم عامل mac os x استفاده می کنید،

برای انجام این کار از منوی اصلی Firefox و سپس Preferences را انتخاب کنید.

اگر از سیستم عامل ویندوز استفاده می کنید، برای مشاهده ی تنظیمات از منوی بالای صفحه ابتدا Tools و سپس Options را انتخاب کنید.

سپس در پنجره ای که باز شده است، گزینه ی General را انتخاب کنید و تنظیمات زیر را فعال کنید.

۱-
always ask me where to save files
برای جلوگیری از ذخیره شدن تصادفی فایل ها بر اثر کلیک های اشتباه و غیره، بهتر است هر بار پیش از ذخیره کردن هر فایل مرورگر از شما محل ذخیره ی فایل جدید را پرسش کند.

سپس روی گزینه ی Content کلیک کنید و تنظیمات آن را به صورت زیر تغییر دهید.

۱- غیرفعال کردن جاوا اسکریپت؟


روی گزینه ی Enable Javascript رفته و آن را غیر فعال کنید. غیرفعال کردن جاوااسکریپت از اجرای خود به خود کدهای جاوااسکریپت که بالقوه می توانند امنیت مرورگر شما را به خطر بیندازند، جلوگیری می کند.
منتها از آنجایی که جاوا اسکریپ برای خیلی از وبسایتها لازم است ما غیرفعال کردن جاوااسکریپت را توصیه نمی کنیم. بجای این کار از افزونه «نه‌اسکریپت» NoScript استفاده کنید. در مقاله‌ای دیگر به این مورد خواهیم پرداخت.


۲-
block pop up windows
پنجره های پاپ آپ که بدون دخالت کاربر باز می شوند، یکی از رایج ترین روش های وب سایت های مخرب جهت به سرقت بردن اطلاعات کاربر هستند. بهترین روش برای جلوگیری از افتادن در تله ی این وبسایت های مخرب، بلوکه کردن
پنجره های پاپ است.

سپس روی گزینه ی Security کلیک کنید تا پنجره ی زیر را مشاهده کنید:

تنظیمات زیر را در این پنجره اعمال کنید.


۱-
set a master password
انتخاب یک پسوورد اصلی برای مرورگر موجب می شود که پس از هربار باز کردن مرورگر از شما رمز عبور پرسیده شود. این تنظیم موجب می شود که اشخاص متفرقه نتوانند با استفاده از مرورگر شما و پسووردهای ذخیره شده در آن
به ایمیل و دیگر اکانت های شما به طور تصادفی دسترسی پیدا کنند.
۲- warn me when sites try to install add-ons
اد-آن های مختلف در فایرفاکس لزوما مورد تایید فایرفاکس نیستند و می توانند امنیت مرورگر شما را به مخاطره بیندازند. بنابراین بهتر است که از هیچیک از اد-آن هایی که از امنیتشان اطمینان ندارید استفاده نکنید. فعال کردن
این تنظیم در فایرفاکس موجب می شود که وبسایت های مختلف نتوانند بدون آگاهی شما اد-آن خود را روی مرورگر نصب کنند.

۳- Warning Messages

در بخش Warning Messages روی Settings کلیک کرده و پنجره ی زیر را مشاهده خواهید کرد.

در این صفحه می توانید تنظیم کنید که فایرفاکس کدام اخطارهای امنیتی را در هنگام گشت و گذار در وب به شما نمایش دهد.

۱- I submit information that's not encrypted

فعال کردن این گزینه باعث می شود که هر بار که شما در حال تبادل اطلاعاتی هستید که رمزگذاری نشده اند، فایرفاکس به شما اخطار دهد که این اطلاعات به آسانی می توانند توسط هر شخص دیگری خوانده شوند.

دقت کنید که هر بار که با این پیغام امنیتی مواجه شدید و در حال تبادل داده های حاوی اطلاعات شخصی خود بودید، می بایست فوری آن را متوقف و در صورت امکان از https استفاده کنید.

۳- جهت مراجعه به صندوق پست الکترنیکی خود از یک مرورگر غیر از مرورگر اصلی خود استفاده کنید. مرورگر پیشنهادی ما گوگل کروم است. این مرورگر که توسط شرکت گوگل به بازار معرفی شده، قابلیت اجرای

داکیومنت های مایکروسافت را هم داراست و از استفاده از آن برای اجرای این داکیومنت ها نسبت به استفاده از خود نرم افزار آفیس، ارجحیت دارد. بعدتر راجع به حفره های امنیتی آفیس و خطراتی که اجرای داکیومنت هایی

که از دیگران دریافت کرده اید می توانند برای شما ایجاد کنند، صحبت خواهیم کرد.

۱۳۸۹ مرداد ۱۷, یکشنبه

۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه



روسپی های سرزمین من !








محمد نوری زاد




روسپیان سرزمین من ، شادمان و خنده به لب ، در هر کجا به تن فروشی مشغولند . و حال آن که خدا هیچ زنی را جز برای ابراز شرافت و پاکدامنی خلق نکرده است . هم من ، و هم همه ی شما نیک می دانیم که درپس خنده ها و قهقهه های روسپیان ، گریستنی است به پهنه ی اقیانوسی که از غرقاب اشک آنان جاری است . چرا ؟ چون خدا نه در مرد ، که خود را در زن ، به تجلی درآورده است . زن ، گوهر یک دانه ی آفرینش است . همان گوهری که جمال خدا را در زیباییش ، ومهراورا درمادری اش ، و جاذبه ی او را درمعشوقگی اش جای داده است .

روسپیان سرزمین من ، و همه ی روسپیان جهان ، همان یک دانه های خدای خوبند که با پای نهادن برگوهر وجودی خویش ، ناگزیر ، به تن فروشی روی می برند . یک روسپی ، پیش از هر مراوده ی جنسی ، ابتدا خود را به دست خود می کشد تا بتواند بر شراره های سرزنش آن خویشتن خفته فائق آید .

از این پس، هرگاه به روسپیان سرزمین من نگریستید ، تلاش کنید از شماتت ، و از هرزگی نگاهتان بکاهید . چرا که آنان ، بانوان ، و دخترکان پاکدامن دیروز مایند . کسانی که افسوس هماره ی یک زندگی شرافتمندانه را با خود حمل می کنند . کور باشیم اگر که لخته های جگر خونین آنان را درپس خنده هایشان فهم نکنیم .

می خواهم فریاد بکشم : روسپیان سرزمین من ، گرچه آبروباختگان وادی شرافتند ، اینان اما ، با همه ی جرم وخطایی که هرروزه مرتکب می شوند ، بر روسپی پنهان کاری چون من شرافت دارند . چرا نفهمم که روسپیان سرزمینم ، باهربار تن فروشی، از من انتقام می گیرند . از منی که به آنان وعده های سرفرازی دادم ، و سرانجام وعده های من ، جزدرشعار وفریب رخ ننمود .

ای همه ی روسپیان سرزمین من ، ازهمه جا ، یک به یک ، پیش آیید و به صورت من تف کنید . به صورت من سیلی بزنید . مرا در زیر پای خود لگد مال کنید . از من هیچ مگذارید . تفاله ی مرا در چاله ای اندازید و همه ی آیه ها و حدیث های غیرتمندی را با من دفن کنید . مرگ یکباره برای من ، شیرین تر از تماشای مرگ هماره و مکرر شمایان است .

نفرین به من که از نردبان فریب شما بالا رفتم . خود را به بام بهره مندی رساندم و شما را در وادی درماندگی و سرگردانی وانهادم .

ای روسپیان سرزمین من ، جرم شما اگر تن فروشی است ، مرا جرم ، افزون تر از شماست . من ، قرار بود با شما از جاذبه ها و زیبایی های انسانی بگویم ، و این جذبه ها و زیبایی ها را به جان جامعه در اندازم . من قرار بود لبخند خدا را در انصاف و عدل ، درفرهنگ ، در اجتماع ، نشان شما بدهم . قرار بود دست شما را بگیرم و باهم به سراغ درستی ها برویم . قرار بود میان من و شما جز صداقت و فهم ورشد چیزی نباشد . قرار بود من برای شما بمیرم . غم شما را بخورم . قرار بود من شما را پیش از خود در کنار سفره ی برخورداری بنشانم .

ای روسپیان شهر من ، من اما با شما دغل کردم . به شما دروغ گفتم . و خیلی زود ، چهره ی مخوفی از خدا و دین خدا پرداختم . عدل و انصاف را به پستوهای رفاقت راندم . با شما بداخلاقی کردم . کام شما را برآشفتم . پیش از شما ، بساط کسب و کار خود آراستم و به منافع شخصی خویش بها دادم . هرچه شما فریاد برآوردید که در تنگنای فقر ، و درتنگنای داد و دانش و مهرید ، من ، بی نگاه به شما ، سربه اندرون مناسبات کاسبی خویش فرو بردم .

نفرین به من که رواج یک زندگی ساده را نیز از شما دریغ داشتم ، و شما را چاره ای جز تن فروشی نگذاردم . بی آنکه خود بدان مایل باشید . که خدا این تمایل را از ابتدا در شما فرو کشته بود . شما در هربار تن فروشی ، مرا ، آه چه می گویم ، حتی خدا را زیر پا می نهید . که زبانم لال ، اگر پاکدامنی نیز جای شما بود ، و در چنبره ی گرفتاری های شما دست و پا می زد ، تن به تن فروشی می سپرد . پس یک به یک پیش آیید و به صورت من تف کنید . این من بودم که شما را به وادی نفرت درانداختم . این من بودم که روشنایی روز را ، طلوع را ، رویش را ، و زندگی را برشما تباه ساختم .

شما برتن من ، لباسی از لباس پیامبر دیدید و به من اعتماد کردید ، اما شما کجا از زبان من ، عطوفت ومهرو گذشت و صبوری و غمخواری رسول خدا را چشیدید ؟ من برای شما ، شب و روز ، سخن از علی و فاطمه وخوبان خدا گفتم ، اما خود ، برخلاف سیره ی خوبان خدا راه گزیدم و برخلاف سیره ی آنان نیز با شما رفتار کردم .

مگر علی اجازه می داد گرسنگی ، تن فروشی یک دختر را ، و تن فروشی یک زن را تجویز کند ؟ مگر علی اجازه می داد دختران و زنان سرزمینش را برای تن فروشی به دوردست های کامجویی ببرند ؟ علی اگر امروز بود ، از اندوه تن فروشان سرزمین خویش جان می باخت . پس چگونه است که علی گویان و علی دوستان سرزمین من ، از این ننگ بزرگ ، جامه برتن نمی درند ؟

راستی سهم یک روسپی از نفت ، از جنگل ، از دریا ، از زمین ، و از آسمان سرزمین خویش کجاست که او را چاره ای جز از تن فروشی نیست؟

ای همه ی روسپیان سرزمین من ، من از شما تقاضای بخشایش ندارم ، که از گناه من درگذرید ، برعکس ، بیایید و مرا در زیر آوار سرزنش های خویش دفن کنید . چاره ی من مرگ است . همان عقوبتی که شما با هر بار تن فروشی ، بدان دست می برید . چرا باران مرگ برمن نبارد ؟ که ریسمان تن فروشی شما ، در دستان من تاب می خورد .

روسپی شما نیستید ، روسپی منم . منی که کشورم را ، و آوازه های نیکبختی سرزمینم را ، با هرزه گویی های پخمه گون ، به چالشی جهانی در انداخته ام و همگان سرزمینم را به تحقیر و هول و هراسی عنقریب فرو رانده ام . روسپی شما نیستید . روسپی منم که اگر جوان و خام و هیچ نفهمم ، از قله ی غرور حامیان خویش پایین نمی آیم ، و اگر پیر و فرتوت و از نفس افتاده و پوک مغزم ، دست و دل از منصب های کلیدی کشورم برنمی دارم .

روسپی منم که بی سوادم ، و نسبت به مسئولیتی که پذیرفته ام خالی الذهنم ، اما با شهامتی به بزرگی جهل ، برصندلی همان مسئولیت می نشینم و سخن از عدالت و انصاف و قانون و قضا می رانم .

دخترکان سرزمین من، ای که شما را برای کامجویی به دوردست ها می برند وبه زیر دست و پای عرب ها و سایرین می اندازند تا آنان ، به اسم تحقیر ایرانیان واسلام و انقلاب ایرانیان ، وحشیانه با شما در آمیزند ، شما روسپی نیستید ، روسپی منم که نماینده ی مجلسم اما هرروزه ، در راس امور بودن مجلس را ، استقلال مجلس را ، قوانین مجلس را ، و سوگند نمایندگی ام را زیر پا می نهم تا از لاشه ی چیزی به اسم ” نمایندگی مردم ” ارتزاق کنم .

ای زنان خیابانی سرزمین من که گوهرشرافت خود را درناگزیر این روزهای قهقرا ، به تاراج این و آن می دهید ، شما روسپی نیستید ، روسپی منم که شعور بسیجی و پاسدار بودن را به دریوزگی قمه و غارت در انداخته ام . یک روز قرار بود منی که بسیجی ام ، از غصه ی شما دق کنم . منی که پاسدارم ، از حریم پاکدامنی شما پاسداری کنم . چگونه است که من به آن کودنی متعمدانه ای روی برده ام که فساد را ، تنها و تنها در حضور خیابانی شما می بینم ، اما همین فساد را درروسپی گری فلان وزیر و فلان معاون دزد و حامیان دریده ی آنان نمی بینم . همان وزیر و معاونی که آوازه ی پلیدی ها و رانت خواری ها و روسپی گری هایشان کمترین لرزه بر چارستون دستگاه قضایی ما نمی اندازد .

ای دخترکان و زنان روسپی سرزمین من ، یک به یک پیش آیید و به صورت من تف کنید ومرا از هیمنه ای که برای خویش افراخته ام به زیر بکشید . تا زمانی که شما هرروزه از سر ناچاری تن به تن فروشی می سپرید ، سخن از استقلال گفتن وسخن از انرژی هسته ای و مبارزه با آمریکا راندن ، یک شلتاق وارونه است . یک حماقت جاری است . و یا بهتر بگویم : آذین بستین استفراغ ناشی ازخورش فریب مردمان است .

آهای ، این من ، روسپی ام . که با نگاه به هرزگی هرروزه ی شما ، و در تحلیل عقاب وثواب ، کوه گناه را برشانه های شما بار می کنم . این من ، روسپی ام . که رنج هرروزه ی شما را می بینم اما از پله های منبر مساجد بالا نمی روم تا در لباس پیامبر ، عمامه از سر بگیرم و برزمین بکوبم و حنجره ام را وعده گاه تقاص و حق شمایان کنم و فریاد برآورم : آهای ای همه ی مسئولان ، این روسپیان ، ناموس و آبروی مایند . این روسپیان ، بانوان سرزمین مایند . اینان را کفتار ناگزیری ، به تن فروشی هر روزه می برد . ننگ و نفرین برمن که به جای ترس از خدا ، همه ی آموزه های سرفرازی خود را ازترس حاکمان به خاک انداخته ام وازتماشای این همه ظلم آشکار ، جامه برتن نمی درم و هیچ برنمی شورم .

دخترکان روسپی سرزمین من ، می دانم که شما را جز از آوارگی هر روزه چاره ای نیست .اما من که روسپی زیرکم ، با ظاهری پرازفریب ، و دکمه های بسته از بیخ ، حکایت روسپی گری خویش را به اختفا می برم . هر دوی ما روسپی ایم . هم شما ، هم من . شما سرمایه های شرافت خویش به حراج می نهید ، و من ، به اسم خدا ، سرمایه های شرافت تاریخ سرزمین خویش به تاراج می برم . پس روسپی حرفه ای منم ، نه شما . شما گوهر یک دانه ی آفرینش اید . همان گوهری که جمال خدا را در زیباییش ، و مهر او را در مادری اش ، و جاذبه ی او را در معشوقگی اش جای داده است .

تفاوت من با شما در این است که شما ، هرروزه ، از سر ناگزیری پای بر این گوهر یکدانه ی خویش می نهید ، و من ، که روسپی قهار این روزهای سرزمین خویشم ، پای برخود خدا می نهم و به اسم خدا ، حاجت های روسپی گری خویش مطالبه می کنم .

اگرمن روسپی نبودم ، از رواج این همه اعتیاد و ورشکستگی گسترده در سرزمینم ، سربه اندرون خاک فرو می بردم و هرگز سخن ازمبارزه و خدا و پیغمبر نمی گفتم .من روسپی ام . که اگر نبودم ، تاریخ را ، به تماشای مضحکه ی اطوار کودنی خویش فرا نمی خواندم .

ای همه ی روسپیان سرزمین من ، ای دخترکان ، و ای زنان ناگزیر ، بگذارید در پیشگاه شما به زانو درافتم و صورت به خاک نهم تا شما پای بر صورت من گذارید و روبه خدا ضجه برآورید که ای خدا : اگر هستی ، که هستی ، بدان و آگاه باش که این دریوزه ی صورت به خاک نهاده ، لباسی از قرآن به تن کرد و مارا فریفت . خود به نوا رسید و ما را به قهقرای تحقیر و بی نوایی درانداخت .

ای خدا ، اگر هستی ، که هستی ، بیا و تقاص ما را از این فریبکار هزار چهره بستان . با دستان پروردگاری ات ، چنگ به ریش تزویر او بزن وبه صورتش تف کن و به او بگو : چرا بندگان مرا از روال بدیهی رشدشان باز داشتی و از من خدا در انتشار دین خدا جلو زدی و به اسم من ، بندگان مرا از من گریزان ساختی و آغوش خداوندگاری مرا معطل گذاردی ؟



از چشمهای ندا اقا سلطان تا چشمهای مهدی فرهادی ،این چشمها را فراموش نکنیم




مسیح علی نژاد

مهدی فرهادی (بلالی) شهید گمنام عاشورا، نه پدر داشت نه مادر تا همانند مادران شجاع ندا و سهراب و یا همانند پدران امیر جوادی فر و محسن روح الامینی نامش را هر بار به یاد ما و جهان بیاورند تا فراموش نکنیم چه مسالمت آمیز و آرام برای رای گمشده خویش به خیابان آمدند و چه وحشیانه کشته شدند.
بهشت زهرا هم شده است خاورانی دیگر. شهدای گمنام بسیار دارد شهیدان گمنامی که ما حتی نامشان را هم نشنیده ایم.
یک ماه دنبال خانواده مهدی گشتم، بی شک خبرنگاران دیگری هم چنین کردند. پیدایشان کردم این فیلم را هم تایید کردند اما ایران نا امن است و برادران و خواهران مهدی نیز جز سکوت چاره نمی بینند. بر سکوت شان خرده نگیریم، برادران و خواهران مهدی باشیم و یادش را گرامی داریم. این تنها کاری است که از ما بر می آید.
متن مصاحبه ام با دوست شهید مهدی و شرح یک سال تلخی که بر خانواده او رفت در جرس منتشر شده است:

جرس: « مهدی فرهادی مظلومانه در راهپیمایی روز عاشورای سال گذشته کشته شد، از خانواده اش خواستند تا شبانه او را در بهشت زهرا دفن کنند. مهدی پدر و مادرش را از دست داده بود و با برادر و خانواده برادرش در یک خانه زندگی می کرد. حالا بعد از گذشت یک سال هنوز برادران و خواهران او احساس امنیت نمی کنند تا از نحوه کشته شدن، تحویل گرفتن جنازه و شیوه به خاک سپاری او حرف بزنند، اما من به عنوان یک دوست از نزدیک شاهد رنج این خانواده در محله ای که همه از آنها جز نیکی کردن نمی شناسند، بوده ام و دلم می خواهد به رسانه ها بگویم، هنوز در ایران کسانی هستند که در سکوت برای جوانانی که جان شان را فقط برای یک اعتراض ساده از دست داده اند اما بی نام و نشان مانده اند، رنج می کشند.»

این بخشی از صحبت های ناصر.م، یکی از دوستان مهدی فرهادی راد(بلالی(جوان ۳۸ ساله ای است که در جریان حمله نیروهای امنیتی به اجتماعات عزاداری و اعتراضی روز عاشورا در روز یکشنبه ۶ دی ماه ۱۳۸۸ بر اثر اصابت ۲۵ ساچمه به صورت کشته شده بود.

مهدی فرهادی فرزند یکی از چهره های سرشناس و متدین محله شهر ری تهران بود که هر ساله در برگزاری مراسم عزاداری نیز نقش پررنگی داشتند. محمد بلالی، برادر مهدی فرهادی پس از گذشت یک سال هنوز وقتی نام مهدی را بر زبان می آورد صدایش می لرزد، اما به جرس می گوید، همه چیز را به خدا واگذار کرده اند و ترجیح می دهند سکوت کنند. همسر برادر مهدی نیز در همین تماس تلفنی سکوت می کند و در پاسخ به این پرسش که آیا مهدی متاهل بود، می گوید: قرار بود بعد از محرم برایش به خواستگاری دختری که مهدی او را دوست داشت و با او صحبت هم کرده بود، برویم، اما همه چیز تمام شد.

تماس های تلفنی چندین باره جرس برای شکستن سکوت این خانواده نتیجه نداد، اما این تلاش ها بی نتیجه نماند و شماره تلفن یکی از جوانانی که در روزهای جمعه به قطعه ۳۰۲ در بهشت زهرا و بر مزار مهدی فرهادی می رفت از طریق خانواده یکی دیگر از کشته شدگان در اختیار جرس قرار گرفته است که او از نحوه کشته شدن و تحویل جنازه این جوان جان باخته در راهپیمایی روز عاشورا پرده برداشت و از تلخی هایی که در این یک سال بر خانواده این شهید گذشت نیز سخن گفت.

او از انتشار فیلم مربوط به صحنه جان دادن مهدی فرهادی در دست های مردم در همان روز عاشورا به عنوان سندی تلخ از خشونت نابخشودنی یاد می کند و می گوید: صحنه تکان دهنده این فیلم را صدا و سیمای خودمان که هرگز نشان نداد اما متاسفانه ما هم نتوانستیم به عنوان دوستان آقا مهدی این مظلومیت را به دنیا نشان دهیم که جوانی با دست های خالی در گوشه خیابان با صورتی که به آن شلیک شده است دارد جان می دهد و مردم هم با فریاد در اطراف او ایستاده اند و نمی دانند برای هموطن بیگناه خود که دارد مظلومانه جان می دهد، چه باید بکنند. .

متن کامل گفتگوی جرس با ناصر.م، دوست مهدی فرهادی راد( بلالی) جان باخته راهپمایی عاشورا به همراه فیلم لحظه جان دادن این شهید در پی می آید:

به عنوان اولین سوال آیا می توانم بپرسم مهدی فرهادی را تا چه اندازه می شناسید؟

مهدی و خانواده اش در محله ما افراد ناشناسی نیستند، همه آنها را می شناسند. محله دخمه یکی از محله های قدیمی تهران است که در آنجا سراغ هر کس بروید خانواده مهدی را می شناسند، خود مهدی در ماه شعبان هر سال برای تولد حضرت ابولفضل، خرج مراسم می داد، بچه های بیت الشهدا همه می دانند که این خانواده چقدر برای اهل بیت خرج می کرد حالا کسانی که ادعا می کنند دلشان برای اهل بیت می سوزد به نام توهین به مقدسات مهدی را در روز عاشورا کشتند، در حالی که برای مهدی و بچه های مذهبی جنوب شهر مقدسات، همان اهل بیت هستند نه مقاماتی که شعار علیه آنها جرم و جوابش گلوله باشد. این کسانی که در روز عاشورا به سمت بچه ها شلیک کردند، تازه بعد از انقلاب مذهبی شده اند در حالی که ما خبر داریم حداقل همین خانواده به نیت اهل بیت به بیمارستان راضی امین آباد و احمد آباد مستوفی چقدر کمک کرده اند تا خدا از آنها راضی باشد .خالا هم دوره بسیجی هایی است که همه مقدسات شان مقامات هستند نه اهل بیت و برای این مقدسات شان حاضرند به روی برادر خودشان اسلحه بکشند.

از نحوه کشته شدن مهدی فرهادی مطلع هستید؟

بله، همه می دانند که برادران و خواهران آقا مهدی چقدر مظلومانه پیکر عزیزشان را تحویل گرفته اند و چقدر بی صدا برایش مراسم برگزار کرده اند. اگر یادتان باشد آن زمان تلویزیون هم اعلام کرده بود اصلا کسی کشته نشد، و فقط چند نفر مجهول الهویه که یکی از پل پرتاب شد و دو نفر تصادف کردند و بقیه هم به مرگ طبیعی در راهپیمایی مردند، خب در آن شرایط شما چه توقعی از یک خانواده دارید وقتی بچه های جوان دیگری هم در خانواده دارند و نگران امنیت آنها باید باشند؟

چه کسی خبر کشته شدن مهدی را به خانواده او داده بود؟

مهدی پدر و مادرش را از دست داده بود و با برادر و همسر برادرش زندگی می کرد. ظهر عاشورا آن اتفاق شوم می افتد که مردم و عزاداران را به جرم اعتراض، با خشونت مورد حمله قرار می دهند. مهدی هم یکی از آنها بود که گلوله خورد و بچه ها او را گم می کنند. اگر یادتان باشد موبایل ها هم آن زمان قطع بود و ارتباط گرفتن خیلی مشکل بود اما ساعت چهار بعدازظهر موبایل مهدی روشن می شود و از همان موبایل به برادر مهدی زنگ می زنند و می گویند که او زخمی شده و در بیمارستان است. بچه های محل هم خیلی نگران بودند و خیلی از دوستان مهدی آن روز به خانواده ایشان زنگ می زدند. اما خانواده او فکر می کردند مهدی زخمی شده است و در بیمارستان سینا بستری است برای همین به همه ما هم همین را می گفتند. آن روز در بیمارستان سینا هرکسی از دوستان ما سراغ مهدی را می گرفت خیلی راحت جواب می دادند، چون می خواستند جسد را سریعتر از بیمارستان دور کنند. جالب بود که در تلویزیون می گفتند افراد مجهول الهویه اما اسم و فامیل ونشانی و همه مشخصات مهدی همان روز کشته شدن در بیمارستان وجود داشت.

شما اعضای خانواده مهدی را هم در بیمارستان سینا برای تحویل گرفتن پیکر برادرشان دیده بودید؟

بله ما را که داخل بیمارستان راه نمی دادند، من یکی از برادران مهدی را دیدم که به او اول گفته بودند، سه تا جسد مجهول الهویه در بیمارستان هست و او باید برود برادرش را شناسایی کند اما وقتی برادر ایشان می رود داخل بیمارستان می بیند، نام و نشانی و حتی شماره تلفن ثابت منزل و تلفن همراه و همه مشخصات یک آدم که می شود در مدارک او پیدا کرد را بیمارستان دراختیار داشت. وقتی همین نکته را به ماموران نیروی انتظامی که در بیمارستان حضور داشتند گفتند که شما مشخصات را دارید و بر اساس همان مشخصات به ما زنگ زدید پس چه چیزی را باید شناسایی کنیم آنها هم ناراحت شدند و جسد را به خانواده مهدی تحویل ندادند.

چند روز طول کشید تا جسد را تحویل بگیرند؟

البته باید بگویم همان روز یکی از راننده های آمبولانس که خدا پدر ایشان را بیامرزد، گفت: اینجا نمی گذارند شما جسد را ببینید، به هر حال آن روزها خیلی نا امنی زیاد بود و ما با اینکه می دانستیم هیچ گناهی نکردیم اما مثل خیلی های دیگر نگران بودیم و می خواستیم بیمارستان را ترک کنیم ولی راننده آمبولانس خودش رفت و با دستگاه تلفن همراه خود از صورت مهدی عکس گرفت و عکس را به برادر مهدی نشان داد، برادرش التماس می کرد که آن عکس را نگه دارد اما نمی شد. همه نگران بودند حتی راننده آمبولانس هم نگران بود که با انتشار آن عکس فردا مشکلی برای او پیش بیاید. روز خیلی سختی بود. بچه مذهبی های محل به سر و سینه می زدند که چقدر راحت عده ای به اسم مذهب، عزیزترین و مذهبی ترین بچه محله دخمه را کشتند.

سردار رادان هم همان زمان در تلوزیون اعلام کرده بود در روز عاشورا کسی در اثر اصابت گلوله کشته نشد، آیا پزشکی قانونی تایید کرد نحوه کشته شدن مهدی چگونه بود؟

مهدی از سر مورد اصابت قرار گرفت. ۲۴ تا ساچمه در صورت او بود که این در رونامه خودشان یعنی روزنامه ایران هم نوشته شد. مهدی را سلاخی کردند تا به قول خودشان کالبد شکافی کنند و تشخیص دهند چگونه کشته شد. وقتی مردم از نزدیکی می دیدند چه کسانی شلیک کردند، دیگر کالبد شکافی و سلاخی کردن چه معنی می دهد؟ مردم پیش از عاشورا با سکوت آمده بودند در خیابان ولی آنها روبروی مردم ایستادند و کشتند، تا اینکه در روز عاشورا دیگر مردم طاقت نیاوردند و شعار مرگ بر دیکتاتور دادند ولی حق اش نبود به روی مردم گلوله بکشند.

اما حاکمیت مسوولیت هیچ کدام از این کشته شدن ها را به عهده نگرفت و اعلام کرد که این اسلحه ها متعلق به نیروهای نظامی نبود

بله آن روزها خیلی چیزها را قبول نکردند، اعلام می کردند که راهپیمایی کنندگان هم کسانی هستند که خانه و مغازه را به آتش کشیدند ولی ما در خیابان های تهران با چشم های خودمان می دیدیم که چطور بسیجی ها را فرستاده بودند تا شیشه های ماشین ها را بشکنند، اتوبوس ها و مغازه ها را آتش بزنند و بعد مسوولیت آن را بیاندازند گردن ما. در همین محله ما شاید بسیجی ها جرات نکنند به خانواده اسم و رسم دار مهدی فرهادی(بلالی) نزدیک بشوند، اما ما خودمان می دیدیم که بچه های بسیجی محل یعنی همسایه ها را در روز مراسم فرستاده بودند در اطراف خانه برادر مهدی تا ببینند چه خبر است و مثلا مواظب اوضاع باشند. مگر در خانه ای که عزیزی از دست رفته باشد چه خبر است؟ اینها از صهیونیست ها بدتر رفتار کردند، به خدا صهیونیست ها به این بسیجی های دروغین شرف دارند که حداقل مسوولیت کارهای خود را قبول می کنند. روزی که آقای موسوی آمد در مسجد شهر ری، همین بچه بسیجی های محل با محافظان او درگیری فیزیکی ایجاد کردند. اغتشاش گر کیست؟ وقتی تحمل حضور ساده یکی که شورای نگهبان همین نظام هم او را تایید کرده بود را در مسجد امام علی نداشتند. محافظان موسوی که دیگر اعتشاش گر نبودند. محافظان موسوی که دیگر شعار نداده بودند، اتوبوس آتش نزده بودند که بسیجی ها به آنها حمله کردند. کسانی که قبل از انتخابات درگیری ایجاد می کردند و به محافظان یک نامزد انتخاباتی حمله ور می شوند، معلوم است که می توانند بعد از انتخابات هم به هواداران همان نامزد انتخاباتی حمله کنند و خانه و خیابان را به آتش بکشند. .

مراسم به خاک سپاری این شهید چگونه برگزار شد؟

بعد از سه روز خانواده اش توانستند پیکر را تحویل بگیرند، فقط به خانواده آقا مهدی اجازه دادند بروند مرده شور خانه. یعنی راه رسم تشییع جنازه در جمهوری اسلامی این است که شبانه جنازه را طوری دفن کنند که هیچ کس هم نباشد تا زیر تابوت را بگیرد و حداقل نماز میت برایش بخوانند؟

مراسمی هم برایش برگزار نشد؟

بعد از اینکه سه برادر و سه خواهر ایشان تا ساعت ده ، یازده شب در بهشت زهرا ماندند تا پیکر برادرشان را شبانه دفن کنند، مراسمی معمولی فردای همان روز در خانه یکی از خواهران آقا مهدی برگزار شد. شما می دانید که دوست چه جایگاهی در زندگی آدم دارد، دوستان مهدی فرصت وداع هم پیدا نکردند و من هنوز باورم نمی شود که همه اینها در ایران اتفاق افتاده است. در کشوری که صدای مسلمانی اش گوش دنیا را کر کرده ولی برای تشییع پیکر یک جوان مسلمان، ده تا پانزده تا ماشین نیروی انتظامی را برده بودند و فقط پنج دقیقه به خانواده اش اجازه دادند تا در مرده شور خانه، جسد را ببینند و با برادرشان وداع کنند.

آیا خانواده مهدی هم تا کنون مورد تهدید قرار گرفته اند؟

برادران و خواهران مهدی خانواده صبوری هستند، خانواده آبرومندی هستند. از چهره های سرشناس محل هستند و همه می دانند که مقدسات آنها اهل بیت است و نه ادعاهایی که این روزها یک عده آدم تازه به دوران رسیده مطرح می کنند. آنها بی ادعا دارند به اهل بیت خدمت کردند. همین که سکوت کرده اند حتما دلایلی دارد که اگر بخواهند خودشان مطرح می کنند. ولی من به عنوان یک دوست و بچه محل، هم وطن و حتی به عنوان یک انسان نمی توانم بی تفاوت باشم و نگویم که این خانواده هم مثل خانواده های زیادی که در بهشت زهرا بچه هایشان را بی نشان و فقط با یک کد دفن کرده اند، چقدر تلخی کشیده اند و چقدر صبوری کرده اند. نمی توانم سکوت کنم وقتی می دانم که وزارت اطلاعات شهر ری بارها خانواده های این کشته شدگان را خواسته است. خدا می داند به آنها چه گفته اند اما رنجی که می کشند بر هیچ کس پوشیده نیست. ما فقط در محل می دانیم که خانواده آقا مهدی هرگز حاضر نشدند پول خون برادرشان را بگیرند و وقتی بسیجی ها هم سراغ این خانواده مذهبی رفته اند تا آنها بگویند آقا مهدی به عنوان یک بسیجی کشته شده است، خانواده اش به این کار هم تن نداند، شما را به خدا نگذارید نام این جوان های بیگناه فراموش شود.





مناظره احمدی نژاد با امام زمان







اللهم عجل لولیک الفرج و النصر.
من گمان می کردم شما می خواهید مطالب اساسی رابیان کنید. بنده به شما علاقه مندم. ولی باید تکرار کنم که دلم میسوزد که به شما اطلاعات غلط داده اند.

ببینید آقای صاحب زمان خواهش می کنم به این نمودار دقت کنید. به این می گویند ضریب جینی. هرچه قدر بیشتر باشد، شکاف دینی ملت بیشتر است. الان وضع دینی ملت از قبل بهتر است.. از زمان شما که خیلی بهتر است. پس برای چه شما الان ظهور کردید؟ این ۱۲ قرن کجا بودید؟ ۱۲ قرن فساد نبود؟ غارتگری نبود؟الان یک دفعه وضع بد شد؟ گرانی شد؟ بی دینی شد؟ در این ۱۲ قرن گل و بلبل بود؟ برای چه ۱۲ قرن سکوت کردید؟ ملت که فراموش نکرده است.

زمان شما ببینید همه مناصب دست خویشاوندان یک عده ای بود. یک حلقه ای درست کرده بودند و مدام امامت را بین فرزندانشان می چرخاندند. 4 سال پیش ما آمدیم و ادعای تقدس و هاله نور کردیم. انگار وارد حریم ممنوعه عده ای شدیم. من نمی خواهم وارد بعضی مسایل شوم و الان می بینیم که همه ی این ها با هم متحدند ما معتقدیم که صحنه گردان اصلی آقای هاشمی است نفرمایید که ارتباطی نیست اتفاقا ظهور شما هم جزو همان برنامه است. حتا کوروش و امیرکبیر هم جزو همان باندند! ملت فراموش نکرده که آقای هاشمی کتاب در مورد امیرکبیر نوشته و او را تایید کرده میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی هم که از اقوام جنابعالی اند. خود شما هم که شال سبز پوشیده اید. این ها مفهومش چیه؟
از این واضح تر؟
هدف این دولت خدمت به ملت است ملت بیدار است بحمدالله ملت ایران هسته ای شده است نانو دار شده است سلول بنیادی دار شده است فضایی شده است جام جهانی شده المپیک شده.برای چه می خواهید رشد ملت را زیر سوال ببرید؟
این که خیلی بده مگر زمان شما و پدرانتان چه قدر پروژه احداث شد؟ یک مسجدالرسول بود زمان جدتان و یک دانشگاه زمان امام صادق چقدر اینترنت بود؟ چقدر روزنامه بود؟ آیا دموکراسی بود؟ فقط یک ابولهب بود که از شما انتقاد می کرد. ببینید با او چه کردند. با همسرش چه کردند. کراواتش را در خیابان چیدند.

دستاوردهای ملت را زیر سوال نبرید. 1400 سال است وضع ملت را به این جا رساندید. آن وقت جاروجنجال راه می اندازند که آبروي ايران در اين دولت رفت من فقط با طرح دوتا سوال از موضع ملت دفاع کردم. آن ها به هم

ریختند.. مستاصل شدند. شما چرا نشسته اید به جای آمریکایی ها و از آنها دفاع می کنید؟ ملت فراموش نکرده زمان شما روابط با آمریکا چگونه بود. یادتان رفته که عموی شما امام حسن در سعدآباد آن قرارداد ننگین را با معاویه بست؟ اینه دیپلماسی عزتمند؟
من نمی خواستم این مسایل را باز کنم.... اما خیلی متاسف شدم وقتی این خبر را به من دادند. برای چی شما در عاشورا از بازیگر استفاده می کنید؟ ملت نمی داند که ظلم هست؟ فشار هست؟ لازم بود شما بازیگر بیاورید که نشان بدهید وضع دینی مردم خراب است؟ من تعجب می کنم از شما.

من مهندسم اینها را میفهمهم !

نمودارهای بانک مرکزی نشان می دهد دین مردم در زمان حکومت شما و پدرانتان بدترین وضع را داشته اند در زمان جد شما میزان تشیع در هکتار صفر بوده ما رساندیم به 100ملیون این را که دیگر نمی شود انکار کرد آقای صاحب زمان. من نمی خواستم وارد این بحث بشوم اما جد شما با یک هجمه ی سنگین یک کتاب علیه بنده چاپ کرده که توی اون به صورت بی سابقه ای طی سیصد هزار تیتر به من و منافقین لعنت فرستاده.

من شخصا علاقه مند به ورود به اين ها نبودم. قبلا هم گفته ام که ازهمه ی افتراهایی که بخود من نسبت داده شد، گذشت کردم الان هم مي بخشم اما ازتوهين به انتخاب ملت نمي توانم بگذرم ملت اين اجازه را نمي دهند شما آقای صاحب الزمان باید پاسخ ملت را بدهید این همه پولی که در جمکران به شما داده می شود چه شد؟ این ها را هزینه مراسم تولد خودتان کردید؟ همین آقای جزایری کلی نذر کرده بود شما پول را که می گرفتید نپرسیدید از کجا آمده؟ بعد سیل اتهامات است که به ملت وارد می کنند.
من همین جا اعلام می کنم، اگر آقای محصولی گفته که ثروتش امانت شماست که قرار است بعد از ظهور به شما بازگردانده شود، همه اش مال شما و تیم تان با نوار و این حرف ها که نمی شود کشور را عالمانه اداره کرد. رئیس جمهور باید خودش کارشناس ارشد باشد. بنده دکتری ام را با شب بیداری گرفته ام نه مثل بعضی که همزمان حکومت می کردند هم بدون کنکور ولایت گرفتند، آن هم در5 سالگی.

البته من آماده ام شما تشریف بیاورید تا من به عنوان یک شاگرد برای شما توضیح بدهم که دیپلماسی عمومی چه چیز خفنی است.
من فقط این نکته را بگم و عرایضم را خاتمه بدهم. من این جا پرونده ی دارم از دوتا خانم. اجازه دارم بگم؟ بگم؟ این خانم ها را شما می شناسید. شما همیشه با این ها بوده اید. یک زمانی با خانم صغری و بعد خانم کبری. من با همین غیبت مخالفم نه قانون آقای ولیعصر.